علیمرادی: تولید و محتوا خوب زیر سایه دغدغه های هنرمندان قربانی می شود | یکتاپرس
گفتگوی یکتاپرس:
مهدی علیمرادی، گفت: اگر امروز حال هنر خوب نیست ، بخاطر این است که حال مردم خوب نیست. اگر کمتر اثری به دل می نشیند دلیلش این است که  نه بستر دریافت آن وجود دارد  و نه فرستنده خودش حال خوبی دارد
کد خبر: ۲۳۸۴۰
۱۲:۳۲ - ۱۸ فروردين ۱۴۰۰

مهدی علیمرادی

خبرنگار گروه فرهنگ وهنریکتاپرس. مهدی علیمرادی، شاعر درباره موضوعات مختلف حوزه شعر با خبرنگار یکتاپرس گفتگو کرد.

درابتدای گفتگو خودتان را معرفی کنید.

مهدی علیمرادی هستم . 32 بار تقویم سال ها را ورق زده ام . و در یک واحد صنعتی بعنوان مهندس اشتغال دارم

ادبیات و شعر از چه زمانی در شما جدی شد؟

ادبیات در غالب انسان های مشرق زمین ریشه دارد . در دوره ای‌ همه‌ی ما تجربه‌ی مشقی نزدیک و‌ یا شبیه به شعر را داریم. منم مثل همه تمرین این مشق ها را داشتم از جایی به بعد بواسطه ذهن قصه پردازم و بواسطه مطالعه بیشتر ادبیات داستانی در این وادی قلم زدم و به جایی رسیدم که برخی حس ها در قالب داستان نمی گنجید و در ظرف شعر ریخته شد و همچنان هر دو چه شعر و چه ادبیات داستانی برای من جدی و مهم هستند.

تعریف شما از شعر خوب چیست؟

برخی تعاریف بواسطه المان هایی تعریف پذیر هستند.‌مثلا زیبایی با اینکه در منظر انسان های متعدد متفاوت است اما المان ها نزدیک بهم هستند. یا در تعریف کمیت یک مولفه میزان خوشبختی رو شما نمی‌تونید اندازه بگیرید اما در بستر زمان میشه در تحقیقات میدانی به تعداد پاسخ های یکسانی رسید.اما در مورد شعر خوب برای من؛ شعری که ورای آنچه گفته شده و نوشته شده، بهره برده باشد. یعنی اگر ما دست بکار نوشتن‌ موتیفی بنام درخت بید می شویم آنچه در متن شعر اتفاق می افتد چه در تکنیک چه در زبان و‌ چه در جهان بینی و پنجره نگاه مولف برای من بایستی متفاوت و دیگرگون باشد . سطرهایی بی منظر و بی روزن در شعر نقطه تخریب. خب براساس گذر زمان نوع بهره گیری انسان از سلایق تغییر می کند. مثلاً نظر خود من را مدتی شعر کشف محور ، مدتی شعر ایماژ محور و مدتی هم زبان محور جلب می کرد و در هر بازه ای سعی می کردم خودم هم به گونه ای قلم بزنم که در آن فضا از خجالت خودم دربیایم، اما در حال حاضر همانطور که اشاره کردم ؛ دیگرگون بودن شعری در تمام این موارد من را به وجد می آورد . شاید هم به همین کسری وجد باشد که در حوزه مطالعاتم خیلی شعر نمی خوانم.

کمی از این مجموعه برایمان بگویید؟

بله ، چه‌گونگی در مدت سه سال سروده شد و خب شعرهای بیشتری هم در این مدت سه سال بود که دست حذف شخص خود من قبل از این کتاب آن ها رو بلعید.‌اما آنچه که ماند چه‌گونگی نام گرفت. چه‌گونگی که سن دوره نوجوانی و بلوغ شعری من به حساب می آید با این حساب که اگر مجموعه سایه‌ی باد روچا کودکی در نظر بگیریم. پس بنابراین انسان همان انسان تنها کمی بزرگتر شده، فراتر رفته، پا به جامعه گذاشته و دغدغه‌های متفاوت تر از سایه‌ی باد دارد. گرچه که ژنتیک همان است روحیات همان است اضطراب مرگ همان است و... هرچه بیشتر بخوانید به ریشه های همان است بیشتر پی می برید.

به نظر شما بین ادبیات داستانی تا شعر آیا فاصله ای هست؟ اگر هست چقدر است؟

ما حسی داریم بنام حس شاعرانه که در همه‌ی آدم ها موجود و ابزار ارائه آن متفاوت است ،گاهی به شعر گاهی به داستان برخی به بوم بعضی به نت و....
اما بطور کلی بین شعر و ادبیات داستانی، نظر من این است که در تئوریک بودن ادبیات داستانی نباید شک کرد گرچه به متن زندگی قصه نزدیک تر اما تکیه ادبیات داستانی بر اصول تئوریک بیشتر. همین وگرنه برای من هر دو ظرفی برای تخلیه هستند. گاه شعر می نویسم گاه داستان گاه سه تار می زنم گاه با چوب مجسمه می سازم گاه تصویر و....

تفاوت شاعران دهه های چهل و پنجاه با شاعران معاصر امروز در چیست؟

مثل این است که شما در سفری چهل کیلومتر تا مقصد راه داشته باشی. 30 کیلومتر آن را آمده باشی اما 10 کیلومتر آخر، چندین ساعت طول بکشد. می فهمید که چه می گویم؟ درجا زده‌ایم و اغلب هرچه اثر خوب نشخوار کرده ایم مربوط به دوره خودمان نیست. بحث بحث مفصلی‌ست البته که در این مجال نمی گنجد. قدیم بوی گل رزهای توی میدان ها وخیابان ها مدهوش کننده بود اما این روزها همان گل رز ها گونه های زیادی پیدا کرده اما هیچکدام بو ندارند ، دیگر مدهوش نمی کنند ، فقط در مواجهه اول زیبا هستند بعد خسته کننده.

 

کتاب مهدی علیمرادی ،شاعر
ارزیابی شما از وضعیت جو حاکم بر شعر امروز چیست؟

ارزیابی که من ارزیاب نیستم چندان، اگر بتونم خودم را سنجه کنم همت وافری کردم ، اما جو حاکم بر ادب و هنر، وابسته به جو اخلاقی حاکم بر عصر زندگی‌ هنرمندان است. اگر امروز حال هنر خوب نیست ، بخاطر این است که حال مردم خوب نیست. اگر کمتر اثری به دل می نشیند دلیلش این است که  نه بستر دریافت آن وجود دارد  و نه فرستنده خودش حال خوبی دارد . کلا باید هر چیزی را در عصر خودش بررسی کرد . وقتی خیلی چیزها کم است ، خیلی چیزها نیست ، خیلی چیزها انجام نمی شود . خب در من شاعر و یا در فرد یا هر قشر هنری دیگری  تولید محتوا خوبی هم صورت نمی گیرد . حالا بیایم بگوییم این دوره با دوره حافظ این دوره با دهه هفتاد با دهه پنجاه.... اتفاقی نمی افتد،  پاسخ مقایسه از پیش معلوم است.

برای مخاطبان ما یک شعر بخوانید؟

می خواهم
خودم را به خواب بزنم
به آخرین نفر بگویید
قبل رفتن بیدارم کند....

صحبتی اگر در پایان دارید بفرمایید؟

ممنونم و عذرتقصیر از مخاطب و‌ خواننده این گپ و گفت که نتوانستم چیزی به داشته‌هایش اضافه کنم. پایدار باشید و پیروز.

انتهای پیام/

برچسب ها: اخبار روز

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: