جعفر فرجی: طلوع حق همچون قطره‌ای از دریا در مسیر تمدن سازی | یکتاپرس
یک موسسه با شعار تمدن اسلامی شکل بگیرد شاید خودش برای دیگران جای سوال داشته باشد. شاید لازم باشد بیشتر در مورد علت انتخاب این شعار و بعد راجع به اهمیت آموزش صحبت شود.
کد خبر: ۲۹۳۵۳
۱۷:۰۰ - ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۰

جعفر فرجی

گروه اجتماعی یکتاپرس؛ شعار موسسه طلوع از روز اول شکل گیری در سال ۹۲، به سوی تمدن اسلامی بوده است. اینکه یک موسسه با این شعار شکل بگیرد شاید خودش برای دیگران جای سوال داشته باشد. شاید لازم باشد بیشتر در مورد علت انتخاب این شعار صحبت کنیم و بعد راجع به اهمیت آموزش.

وقتی کل تاریخ بشریت را از ابتدا تاکنون مرور کنیم دائم واژه ای تکرار می شود : مردم ایران زمین. شنیده اید می گویند این تیم شخصیت قهرمانی دارد؟

شخصیت مردم ایران زمین یعنی هویت جمعی ایرانیان فرهنگ، باورها، مضاف بر همه اینها نگاههای ناب اسلامی و عقلانیت دینی و موقعیت ژئوپلتیک ایران پتانسیل تمدن سازی و تاثیرگذاری بر جهان را دارد و همواره بار اصلی تمدن سازی الهی و معنوی بشریت را بردوش خود کشیده است.

بعد از وقفه ای در تاریخ ایران، انقلاب اسلامی شروع دوباره ای بود برای بازگشت ایرانیان به مسیر تمدن سازی الهی.

هدف تمدن سازی برای هدایت عموم بشریت با دو عنصر اندیشه نظام ساز و انسان تمدنی

جعفر فرجی در ادامه افزود : مقام معظم رهبری می فرمایند دوره آنکه برای تبلیغ مردم به اسلام و مفاهیم الهی، بلندگو دست بگیریم و تک تک افراد را به اسلام دعوت کنیم، گذشته است. ما باید یک تمدن نمونه و الگو را ایجاد کنیم که مایه الهام بخشی و هدایت فوج فوج انسانها بشود . ایشان می فرمایند هدف نهایی ایجاد یک تمدن است و برای تحقق آن به دو چیز نیازمندیم : اول فکر و اندیشه تمدنی و نظام ساز که در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت عینیت می یابد و دوم کادرسازی و تربیت نیروی انسانی تمدنی مومن به پیاده سازی این افکار و الگوها و کافر به الگوی توسعه رایج غربی موجود.

پیشرفت و تمدن مقدس ترین واژه های یک حرکت انقلابی

پس در حقیقت واژه تمدن و پیشرفت آن کلمه الهام بخشی است که تمام فعالیت های ما را باهم پیوند می زند و یک بردار قدرتمند برای ساخت عصری جدید را بوجود می آورد. در منظومه اندیشه آقا و در نگاه انقلابی این واژه بار معنایی بسیار سنگینی دارد. یعنی کلمه پیشرفت و تمدن سازی میتواند همه فعالیت هایی که در عرصه های مختلف(فکری، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی) انجام می شود را در یک مسیر نظام مند و منسجم قرار دهد و به همه فعالیتهای خرد و کوچک جوانان، زنان، مردان،کارگران، پزشکان و مهندسان…. و اقشار مختلف جامعه معنا دهد و تصویر یک کل بزرگ و یک تیم متحد بزرگ را نقش بندی کند.

همه در هر جایی باید خود را مخاطب پیشرفت و تمدن سازی بدانیم

از روز اولی که موسسه طلوع راه اندازی شد بر این باور بودیم که با بحث تمدن و پیشرفت باید همه آحاد جامعه نسبت برقرار بکنند و نقش خودشان را در این عرصه تعریف کنند و به خاطر همین بود که موسسان مجموعه پیش قدم شدند و مثل قطره ای در دریا شعار به سوی تمدن اسلامی را انتخاب کردند.

نباید برای امثال ما تصور شود که ما یک موسسه کوچک در گوشه ای از شهر در بحث پیشرفت و تمدن سازی چه می توانیم بکنیم.

ما نیتمان این بود که هر مجموعه ای باید جایگاه خودش و نسبت خودش را با تمدن سازی و پیشرفت درک کند. هر خانواده ای هر انسانی و یا هر کودکی هر مسجدی هر هیئتی نگاه کند و ببیند در پازل تمدن سازی که حضرت آقا فرمودند، کجا هستند؟ یعنی اینها چه کار تحولی را ذیل تمدن سازی و پیشرفت میتوانند انجام دهند؟ ما باید بحث تمدن سازی و پیشرفت را از آسمان انتزاع به زمین بیاوریم و همه در این مقوله برای خود نقش پیدا کنند.

پیشرفت برآیند جمعی تلاش همه ما مردم از کوچک و بزرگ است و بار اصلی آن نیز بیش از دولت و ساختارها بر عهده جوانان تمدنی مجموعه های خودجوش مردمی و موسسات مردمی است.


***جناب آقای مهندس جعفر فرجی، چرا حوزه آموزش را انتخاب کردید؟

لزوم کاهش شکاف بین مبانی فکری و فلسفی با محیط میدان و جامعه با درگیر نمودن نخبگان با مسائل

لازم است به محورهای اصلی شکل گیری موسسه ذیل این مفهوم و واژه بپردازیم. همانطور که از کلام آقا عرض شد دو محور عمده داریم اول فکر و تفکر نظام ساز و دوم کادرسازی که این دو ما را به سمت یک کار آموزشی مساله محور رهنمون کرد.

اولین محور و مسئله فاصله و شکاف سنگینی بود که بین مبانی تئوری برآمده از نگاه های انقلابی و دینی با میدان عملیات وجود داشت. ما اعتقادمان این است که مبانی خیلی مستحکم و قوی داریم ولی متاسفانه تا محیط میدان و جامعه امتداد پیدا نکرده است.

پس یکی از مهمترین دغدغه ها همین فاصله بود. اینکه مبانی فکری فلسفی و نگاه های تئوریک باید امتداد پیدا کند به جامعه و حوزه نظام سازی.

بنای موسسه طلوع بر این بود که نخبگان انقلابی که هرکدام در عرصه های تخصصی دستی بر مبنا دارند را درگیر مساله میدان کنیم.

پرورش انسان تمدنی موتور پیشران تمدن سازی

بحث دوم پرورش انسان تمدنی است. موتور پیشران هر تمدنی در یک کلمه پرورش انسان تمدنی بوده. ما و شما نمونه های موفق خلق ابرانسان های تمدنی را در دفاع مقدس دیده ایم. انسان هایی که علی رغم برتری های کمی و عددی و محاسباتی دشمن از بن دندان معتقد به فتح نهایی بودند و مسیر این فتح را خلاقیت جهادی و تکیه بر ساخت مدلهای مردمی جنگیدن برآمده از مبانی دینی می دیدند. چنین انسان هایی با اراده و عزم فوق العاده جدی و غیر قابل تصور و به تعبیر آقا افسانه وار آنچنان به مبانی خودشان اعتقاد دارند که در محیط میدان خالق الگوها و مدلهایی می شوند که تمام مدلهای غربی را به چالش می کشد و بر هر چه مانع و فشار و سختی غلبه می کنند.

این انسان تمدنی واجد یک سری ویژگی هاست. اولینش این است هم دستی بر مبنا و هم دستی بر میدان دارد، حرکت در مسیر پرورش این انسان خیلی با ارزش و مهم و راهبردی است.

آموزش مساله محور در دو حوزه اندیشه و مهارت

یک جمله ای حضرت آقا داشتند با این مضمون که دانشجویان و جوانان ارتباط خود را با اساتید ارزشی و برجسته انقلابی تعمیق بخشند. ما اساتید مسلط به مبانی را باید درگیر مساله میدان و دانشجویان را درگیر مبانی و راه حل برآمده از آن میکردیم.

آموزش مساله محور پاسخ و قالبی بود برای حصول این اهداف. پیش فرض آموزش مساله محور این بود که ما می خواهیم مبانی را امتداد بدهیم تا محیط میدان و جامعه. خب این یک سبک آموزش جدید بود. با یک چنین نگاهی و با این رویکرد که ما بچه ها را درگیر مساله میدان کنیم، کار را شروع کردیم.

در مسیر مهمترین نکته ای که داشتیم این بود که نیروهایی که درگیر مساله مبنایی و مدل اجرایی و مساله کف میدان می شدند و می خواستند بین این دو خطی را ترسیم و امتدادی را نگاشت کنند، نیاز داشتند که مجهز به یک سری مهارت ها هم باشند. با یک چنین رویکردی اولین مهارتی که لازم بود یک انسان تمدن ساز داشته باشد در حوزه بلاغت و ارتباط با مردم برای گفتمان سازی است. پس، کنار مباحث اندیشه ای مرتبط با میدان و مساله محور، مهارت های مرتبط با دوره های گفتمانی، فعالیت های کار عمومی در جامعه، کار رسانه ای و فعالیت هایی از این دست را در چهارچوب فکری موسسه مد نظر قرار دادیم.

پس در حوزه آموزش تاکنون در دو محور حرکت کردیم.

یک محور آموزش های اندیشه ای مساله محور که مبنا را به میدان پیوند بزند و دوم فعالیت های آموزشی مهارتی که نیروهای انقلابی را در گفتمان سازی و جهاد کبیر توانمند کند.

در ابتدا حلقه اصلی تشکیل دهنده موسسه چه کسانی بوده اند؟ در این مدت چند ساله کسی به اعضا و هیات مدیره اضافه شده؟

در حوزه محتوایی آقای یامین پور فرد محوری کار بودند. آقای دکتر معاف و آقای دکتر اسماعیلی هم به عنوان هیات مدیره موسسه حضور داشتند. در اوایل کار آقای محمد حسن روزی طلب، آقای شیخ علی جعفری، آقای محمد سرشار، آقای محسن منصوری، آقای محمد حسین ساعی، آقای علی نادری هم کمک کردند که این فکر شکل بگیرد و به زمین بنشیند. این بزرگواران جوان های نسل سومی اند که راهبردهای محتوایی را مشخص می کردند.

در حوزه اجرایی بیشتر بچه های نسل بعدی آمدند. بچه هایی که بالاخره یک محیط و میدان جدیدی را احساس میکردند. مدیریت مجموعه و تمام عزیزانی هم که دست اندرکار بودند به بچه هایی که در دوره دانشجویی بودند اعتماد کردند. شاید بتوان گفت محوری ترین عناصر این کار آقای ابدی و آقای خسروی و آقای قلی بیگ بودندکه حضورشان کمک جدی به پیاده سازی این مباحث کرد.

بعد دوستان دیگر آقای رجبی و احسانفر و داوری و مقطعی هم آقای رزاقی و خیلی دیگر از بچه های نسل چهارم کمک کردند. نیروهای جوانی که اکثرا دانشجو بودند و تاکید مجموعه براین بود که سراغ نسل سومی ها در پیاده سازی این کار نرویم و سراغ نسل بعدی ها برویم تا ایده ها و فکر های خلاقانه به کار بیاید و این بچه ها هم الحمدلله خوب آمدند و خوب کار کردند.

انتهای پیام/

برچسب ها: جعفر فرجی

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: