هنر زاده‌ی احوالات تلخ روزگار هر هنرمندی است | یکتاپرس
اختصاصی یکتاپرس؛
یوسف یزدانی: از نظر من هر زمان فیلم خوب و قابل قبول و ارزشمند و عمیق و هنرمندانه‌ای توسط هر کسی ساخته شود، همان زمان دوران طلایی سینما محسوب می‌شود
کد خبر: ۵۰۰۱۹
۱۳:۴۸ - ۲۷ شهريور ۱۴۰۰

هنر زاده‌ی

 گروه فرهنگ و هنر یکتاپرس گفتگوی امروز ما با یوسف یزدانی (شاعر، نویسنده، محقق، بازیگر و کارگردان) است که فعالیت خود را در زمینه‌ی ادبیات  از سال 1369با شعر و داستان و فعالیت هنری را از سال 1373 با تئاتر و از سال 1376 با سینما آغاز کرد.

کتاب‌های چاپ شده:
1) خفته در تنگنا (زندگی‌نامه‌ی فریدون فروغی) نشر ثالث- چاپ اول 1382- چاپ ششم 1394
2) از پس فردا تا دیروز (مجموعه فیلم‌نامه‌های کوتاه) نشر گیوا- چاپ اول 1396
3) بابک بیات، آخرین نُت‌ها (زندگی‌نامه‌ی بابک بیات) نشر دریچه (با همکاری نشر نگاه)- چاپ اول 1397
4) گفت‌وگو با صادق هدایت (نقد و بررسی) نشر گیوا- چاپ اول 1397
 
کتاب‌های آماده‌ی چاپ:
1- باد سراغ تو را می‌گیرد. (داستان‌های مینی‌مال)
2- رقص کلمات در دیگ جوشان (مجموعه شعر)
3- سطرهای ممنوعه (مجموعه داستان)
4- گزارش یک زندگی (رمان)
5- روایت چندم (همه چیز درباره‌ی من و گل‌بانو) (رمان)
6- ته خیابان (مجموعه فیلم‌نامه‌های کوتاه)
 
نویسندگی و کارگردانی فیلم‌های کوتاه:
انتظار (1377)- همه چیز برای زندگی (1379)- جاده‌های لغزان (1380)- نامه‌هایی که به مقصد نمی‌رسند. (1381)- یک روز یک مرد (1383)- خروس (1385)- این بود همه‌ی داستان (1387)- یک لحظه دیرتر (1391)- پسر (1395)- دست‌های سنگی (1398) زندگی در پایان (1400)
 
بازی در فیلم‌های سینمایی:
«آن سه» به کارگردانی نقی نعمتی (1383)
«کومور- زغال» به کارگردانی اسماعیل منصف (1395)
«دارکوب» به کارگردانی بهروز شعیبی (1396)
«اُردک لی» به کارگردانی بهروز غریب پور (1396)
«قارقالار- کلاغ‌ها» به کارگردانی نقی نعمتی (1397)
«پدران» به کارگردانی سالم صلواتی (1398)
«یقه سفیدها» به کارگردانی شهرام مسلخی (1399)
بازی در بیش از 30 فیلم کوتاه از جمله:
«با او»، «عشق یک روایت غمگین»، «برفک»، «آغلار»، «یک آن»، «قرعه»، «کاور»، «دور از خانه»، «آرداک»، «حنانه»، «آغی»، «جایی برای آرامش»، «جبرئیل» و...
 
حضور در بیش از 200 فستیوال‌ داخلی و خارجی به عنوان نویسنده، کارگردان و بازیگر از جمله: جشنواره وارش- جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران- جشنواره بین‌المللی تورنتو کانادا- جشنواره بین‌المللی ونکوور کانادا- جشنواره بین‌المللی هاوایی آمریکا- جشنواره بین‌المللی تسالونیکای یونان و ..


دریافت جوایز بهترین‌فیلم‌نامه، بهترین بازیگری، بهترین کارگردانی و بهترین فیلم از فستیوال‌های داخلی و خارجی از جمله:
جایزه بهترین فیلم بین‌الملل از نگاه تماشاگران بیست و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه «ویژوناریا» ایتالیا برای فیلم «یک لحظه دیرتر»
دیپلم افتخار بهترین فیلم‌نامه فیلم کوتاه داستانی برای فیلم «یک لحظه دیرتر» از دومین جشنواره فیلم «میلاد سرخ»
دیپلم افتخار کارگردانی دوم جشنواره فیلم کوتاه ایثار برای فیلم «یک لحظه دیرتر»
دیپلم افتخار بهترین کارگردانی برای فیلم «یک لحظه دیرتر» از جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان- بام ایران (چهارمحال و بختیاری)
دیپلم افتخار مسابقه‌ی فیلم‌نامه نویسی «دورنا» برای فیلم‌نامه «رختخواب کاغذی»
دیپلم افتخار بهترین فیلم‌نامه فیلم داستانی، برای فیلم «این بود همه‌ی داستان» از جشنواره‌ی مهر
دیپلم افتخار بهترین فیلم برای فیلم «یک لحظه دیرتر» از جشنواره طنین
دیپلم افتخار بهترین کارگردانی برای فیلم «یک لحظه دیرتر» از جشنواره‌ی مهر

کاندید بهترین بازیگری جشنواره‌ی فیلم تورنتو کانادا، برای بازی در فیلم سینمایی (آن سه)
کاندید بهترین بازیگری جشن خانه سینما، برای بازی در فیلم «جایی برای آرامش» (ساخته‌ی جمیل صادقی)
جایزه‌ی بهترین بازیگری از جشنواره‌ی بین‌المللی رحمت برای بازی در فیلم «برفک» (ساخته‌ی نقی نعمتی)
جایزه‌ی بهترین بازیگری از جشنواره‌ی ملی حسنات برای بازی در فیلم‌های «گوزن‌های پا به ماه» (ساخته‌ی حسن قهرمانی) و «برفک» (ساخته‌ی نقی نعمتی)
جایزه‌ی بهترین بازیگری از جشنواره‌ی بین‌المللی رویش برای بازی در فیلم: «جایی برای آرامش» (ساخته‌ی جمیل صادقی)
جایزه‌ی بهترین بازیگری از جشنواره‌ی رضوی برای بازی در فیلم: «جایی برای آرامش» (ساخته‌ی جمیل صادقی)

هنر زاده‌ی احوالات .

ارزیابی شما درباره‌ی سینماگران امروز ایران چیست و دوران طلایی سینمای ایران مربوط به چه زمانی است؟
 خب! سینمای امروز دارد به معنای واقعی کلمه از هم می‌پاشد و از درون متلاشی می‌شود. صدا و سیما این روزها می توانست نقش ارزنده ای را در غیاب سینما بخاطر مشکلات موجود از جمله شیوع کرونا داشته باشد. اما تغییر قابل ملاحظه ای در آن دیده نشد.

اما درباره‌ی دوران طلایی سینمای ایران باید عرض کنم که از نظر من هر زمان فیلم خوب و قابل قبول و ارزشمند و عمیق و هنرمندانه‌ای توسط هر کسی ساخته شود، همان زمان دوران طلایی سینما محسوب می‌شود. با این حساب، هر زمانی که فیلم خوبی ساخته شده در ایران، آن سال دوران طلایی سینمای ایران محسوب شده!

سینماگران چه قدر توانسته‌اند نسبت به جامعه‌ی خود ادای دین کرده باشند؟

 سینماگران هر زمان نسبت به وقایع پیرامون خود و عصر و فصل و نسل خود، حساس و هوشیار هستند و همیشه در صف اول منتقدین و معترضینِ به وضعیت‌های مختلف قرار گرفته‌اند. سینما به قول «بودریار» اکران اندیشه است. با این اوصاف عموم سینماگران، اهل اندیشه و احساس و شعورند و همین مسئله آن‌ها را در برابر هر مورد مشکوکی که آزادی و شرافت و شعور جامعه را لکه دار می‌کند، وادار به واکنش کرده و این حرف فقط شعار نیست بلکه حافظه‌ی تاریخی عموم مردم اگر یاری دهد! می‌توانند با مراجعه به تاریخِ صد و چند ساله‌ی سینما، ‌نمونه‌های روشن و تاثیرگذاری را پیدا کنند.

دغدغه‌ی شخصی‌تان از چنگ انداختن به هنر و ادبیات چیست؟

هر جوابی در این مورد، به شکل اغراق آمیزی کلیشه‌ای و بلکه خسته کننده خواهد بود. هنر زاده‌ی احوالات تلخ روزگار هر هنرمندی است. در اصل هنر هنرمند آینه‌ی تمام نمای عصر و نسل خودش است. با این اوصاف، در واقع از وقتی که خودم و پیرامونم را شناختم، دیدم تنها علاقه و رابطه‌ی من با این دنیا، و تنها زبانی که می‌شناسمش- در میان این همه زبان‌ها- زبانِ اشاره، زبانِ سکوت، زبانِ نگاه، زبانِ اشک، زبانِ فریاد، زبانِ نقاشی، زبانِ موسیقی، زبانِ تکلم و... زبانِ تصویر و زبان نوشتن است و با کلمات حرف زدن، نفس کشیدن، زندگی کردن، عشق بازی کردن و جهان و پیرامون را شناختن، احساس کردن و به نتیجه رسیدن... و بعد دیدم  زبان هنرمند همان آثار آن هنرمند است. هنر زبانِ روح و فکر و دل هنرمند است.

نقش شعر و ادبیات و هنر را در جامعه امروز چه‌قدر پر رنگ می‌بینید ؟

زمانی که «پال دُلاروش»[1] نقاش فرانسوی، پس از آگاهی از اختراع دوربین عکاسی، با دریغ و حسرت گفت: «از امروز نقاشی مُرده است!»- این تفکر در میان فیلسوفان و نظریه پردازان هنر به وجود آمد که زمان مرگ هنر فرا رسیده است اما گذشت زمان بر این اندیشه خط بطلان کشید و ثابت کرد که هنر هنوز زنده است و جریان دارد و هنوز می‌تواند افق‌های روشنی را پیش روی بشریت بگستراند.
اما چرا شعر؟ آیا تاریخ مصرف زبان شعر گذشته است؟ آیا شعر در اکنونیت انسان می‌تواند پیام‌آور رهایی از چنگال‌های پولادین جهانی چنین بحران‌زده باشد؟ آیا شعر کارش خلاصه کردن اندیشه‌های بشری و بلکه متلاشی کردن مفاهیم کهنه و کلیشه‌ای است تا در بطن این ویرانه‌ها، معانی و مفاهیمی گسترده‌تر و صد البته نو بنا کند؟ و آیا امروزه شعر زبانی فراتر از هر اثر ادبی و هنری، می‌تواند انسان‌ها را به افق‌های روشن رهنمون سازد؟ و اصلاً به قول «هولدرلين»[2] «در زمانه‌ای چنین بی‌روح، چه نیازی به شعر است و چرا باید شاعر بود؟»
هنر مجموعه‌ی ایده‌ها یا احساسات ذهن هنرمند است که به صورت جرح و تعدیل شده به افراد دیگر منتقل می‌گردد. علم زبان شناسی معتقد است ما با تعداد زیادی واژه طرف حسابیم نه با واژه‌گان محدود. با این اوصاف شاعران اگر مشغول زبان‌سازی و واژه پروری‌اند- باید کارشان توام با کشف باشد. اگر این «باید» دیدگاه آرمان‌گرایانه قلمداد شود، این آرمان‌گرایی را می‌شود هدف زیبایی‌شناسی دانست که در صدد توضیح چیستی زیبایی و نحوه‌ی درک ما از آن و نیز تحلیل سطوح و گونه‌های آن است.
مخاطب شعر پسند یا شعرِ مخاطب پسند! کدام یک؟ این روزها نصف مردم ایران شاعرند و نصف دیگر در تلاش برای شاعر شدن هستند. اما بسیاری از این‌ها گویا برای عصر و نسل ماقبل تاریخ می‌نویسند و از درد و دغدغه‌ی اکنونیت خود و حامعه و جهان خود هیچ اطلاعی ندارند و هنوز در گُل و بلبل و سُنبل و می و ساقی و ساغر و زلف یار و... گیر کرده‌اند.  در اصل چنین افرادی خودشان درد بزرگ جامعه هستند که باید درمان شوند. اگرچه اندیشه و آگاهی یک فرد را نمی‌توان اندازه‌گیری کرد ولی می‌شود حجم و شکل و مزه‌اش را تشخیص داد. جرات فکری فرق می‌کند با پُز روشن‌فکری. ما حقیقت همه چیز را از بین برده‌ایم و بر سایه‌های لرزان و ناپایدار آن ایمان آورده‌ایم و بر این ایمان مشکوک خود پافشاری می‌کنیم و همان را مقدس می‌پنداریم. آن‌چه استشمام می‌کنیم و آن‌چه در مقابل چشمان اندوه بارمان رژه می‌رود، واقعیتی تلخ است که می‌توانست نباشد اما هست.
ادبیات جست‌وجو و سفری دراز و عمیق برای یافتن حقیقت است و برای هر کسی هم حقیقتی وجود دارد. شعر امروز بیش‌تر زیر لوای حماقت قرار گرفته و  حرکت و تاثیری آن چنانی در جامعه ندارد و در اصل هذیان‌های بیماری تب‌دار است که بعد از بهبودی، خودش بر آن خواهد خندید. شعر امروز چیزی شبیه شعبده بازی شده. درست شبیه کار دلقک‌ها- که تلاش می‌کنند با تردستی و ادا درآوردن، خنده را بر لب‌های جماعتی محزون و شعبده بازتر از خود بنشانند. در اصل چنین ادبیات و هنری به قول کافکا جایی دست به کار می‌شوند که هنرمند اصیل و ادبیات واقعی دست از کار می‌کشد.
تعدادی از شاعران امروز با کلمات می‌خواهند مردم را سرگرم کنند. کلماتِ درهم و جملات آشفته و ترکیب‌های بی‌ترکیب و بدقواره. در اصل شعرهایی که بیش‌تر لفاظی و فضل فروشی است و برای مثله کردن شعور و شور تمام کمال مخاطب است. شعر تعداد قابل توجهی از شاعران امروز افتضاحی است که توسط عده‌ای فرصت طلب و بی‌سواد بار آمده و...

کدام شعرتان را عمیقاً بیشتر دوست دارید؟

اساساً کم شعر می‌نویسم ولی خوب و بد بودنش به عهده‌ی مخاطب است. اگر چه در جهان امروزی خوب بودن هیچ معیار سنجشی ندارد، حتا به نظرم بد بودن نیز. با این اوصاف، هر کسی تلاش می‌کند خوب بنویسد و به قول حضرت مولوی، «یارب قبول فرما این جست‌وجوی ما را»
 
 
چند شعر از یوسف یزدانی

 --1--
 
حجم تنهایی ما را
از کفش‌های جفت نشده‌مان بپرسید
و وزن تمام خوشی‌هامان را
از سیگارهای خاکستر شده
در گلدان‌های خالی روی رف...
 
--2--
 
به غریب‌ترین واژه‌ها تبعید شده‌ام
و هر شب
با ماه
مسابقه‌ی تنهایی می‌دهم...

--3-- 
 
بنشین و با من باش تا یک چای دیگر
فردا نگویم کاش تا یک چای دیگر
 
فرصت چه ناچیز است با من مهربان باش
لطفاً مکن پرخاش تا یک چای دیگر
 
سرشارم از فریاد گو فریاد رس؟ گو؟
تا فاش گویم فاش تا یک چای دیگر
 
گشتیم خود را تا خدا پیدا نکردیم
کافی ست این کنکاش تا یک چای دیگر
 
فردای ما دیروز شد دیروزها هیچ
امروز من خوش باش تا یک چای دیگر
 
 *****

1-پل دُلاروش (1797- 1856) از موفق‌ترین نقاشان آکادمیک فرانسوی اواسط سده نوزدهم میلادی بود که بیش‌تر مضمون‌های تاریخی را نقاشی می‌کرد.

2_یوهان کریستین فریدریش هولدرلین (1770- 1843) شاعر آلمانی و از شخصیت‌های برجسته جنبش رومانتیسم بود.یادداشت خودکشی رومن گاری، نویسنده، فیلم‌نامه نویس و کارگردان فرانسوی.

3_ وامی از شاعر معاصر، زنده یاد فریدون مشیری (1305-1379) 

 

انتهای پیام/

برچسب ها: اخبار روز

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر:
انتشار یافته: ۵
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ارام
Switzerland
۱۹:۴۰ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۷
خيلى گزارش خوبى بود فقط اى كاش قيد ميشد متولد چه سالى هستن و ساكن كدوم شهر ممنون از زحمات استاد رضوان
ارام
Switzerland
۱۹:۴۰ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۷
خيلى گزارش خوبى بود فقط اى كاش قيد ميشد متولد چه سالى هستن و ساكن كدوم شهر ممنون از زحمات استاد رضوان
فرنگیس حقیقی
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
۰۷:۵۴ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۸
ممنونم برای معرفی هنرمند بزرگ
و روز شعر مبارک
پرواز
Iran (Islamic Republic of)
۰۲:۱۴ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۹
درود و عرض ادب
گفته های جناب یوسف یزدانی شاعر ، نویسنده وهنرمند خوب سرزمینمان حکایتیست از بازار اشفته فرهنگ و هنر
سپاس از گروه فرهنگ و هنر و استاد ابوترابی
سايه
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۰۰ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۹
اين فقط گوشه اي از توانايي وقدرت تكلم وهنر استاد يزداني ست . تاحدي كه اين موفقيتهاشون برامون عادي شده ومنتظر يه انقلابيم