معنی و ریشه ضرب المثل آب حیات نوشید | یکتاپرس
ضرب المثل ” آب حیات نوشیده” درباره ی کسانی به کار می رود که عمر طول و درازی در زندگانی خود داشته باشند.
کد خبر: ۶۱۶۵۳
۰۴:۲۰ - ۲۵ آبان ۱۴۰۰

معنی و ریشه ضرب المثل آب حیات نوشید

به گزارش یکتاپرس ضرب المثل ” آب حیات نوشیده” درباره ی کسانی به کار می رود که عمر طول و درازی در زندگانی خود داشته باشند.

” آب حیوان ” ، ” آب بقا ” ، ” آب خضر ” ، ” آب زندگانی ” یا ” آب اسکندر ” چشمه ای خیالی ست که در داستان ها و افسانه های نقاط مختلف جهان، بسیار درباره ی آن سخن گفته شده است، در این داستان ها آمده که اگر کسی از این چشمه آب بنوشد همیشه جوان می ماند و هیچ وقت پیر نمی شود.

نام این چشمه در نوشته‌ های هرودوت (پنج سده پیش از میلاد) و اسکندرنامه‌ ها و داستان‌ های جنگ ‌های صلیبی نیز دیده می ‌شود و طبق گفته ها اسکندر و خضر به دنبال این چشمه رفتند که حضرت خضر از آن آب نوشید و عمر جاودان یافت.

ریشه و داستان ضرب المثل
زمانی که اسکندر مقدونی سغد ( یک تمدن باستانی ایرانی در فرارود بود که مرز های آن امروزه در کشور های تاجیکستان، شرق ازبکستان، غرب قرقیزستان و جنوب قزاقستان واقع است) و خوارزم ( سرزمینی کهن و بزرگ در ازبکستان و ترکمنستان امروزی ) را فتح کرد از یکی از افراد آن جا که طول عمر درازی داشت شنید که در قسمت شمال چشمه ای وجود دارد که خورشید در آن جا نا پدید می شود و تاریکی همه جا را فرا می گیرد. در آن نقطه ی تاریک از دنیا چشمه ای است که به آن آب حیوان گفته می شود و هر کسی که در این آب بدنش را شستشو دهد تمام گناهان او پاک می شود و اگر از آن آب بخورد هیچ وقت نمی میرد.

اسکندر پس از شنیدن این سخنان همراه سپاهیانش به طرف شمال حرکت کرد تا آن چشمه را پیدا کند.

روز ها گذشت و اسکندر و سپاهیانش به زمین همواری رسیدند که میان آن، دره و نهر آبی وجود داشت، چون امکان گذر از آن نقطه وجود نداشت پس سپاهیان به فرمان اسکندر پلی بر روی دره ساختند و از روی آن عبور کردند.

آن ها دوباره به مسیر خود ادامه دادند و پس از چند روز به سرزمینی رسیدند که خورشید بر آن نمی تابید و در آن جا تاریکی مطلق حکم فرما بود، اسکندر به لشکریانش دستور داد تا همان جا اردو بزنند و خود به همراه تعدادی کمی از افراد جوان و ورزیده اش به مسیر ادامه دادند.

پس از طی مسافتی تاریکی آن چنان زیاد شد که افراد کمی که همراه اسکندر بودند نیز توانایی پیدا کردن راه خود را نداشتند به همین دلیل اسکندر مجبور شد باز هم تعدادی از همراهانش را در همان جا رها کند.

اسکندر و تعداد افراد باقی مانده باز هم دست از تلاش بر نداشتند و به راه خود ادامه دادند تا این که بعد از هجده روز سرگردانی در بیابان پر از ریگ و تاریک به چشمه ای رسیدند که آب بسیار پاک و زلالی داشت، به دستور اسکندر همگی در آن جا چادر زدند و اسکندر که احساس گرسنگی می کرد به آشپزش دستور داد تا غذایی برایش آماده کند.

نام آشپز اسکندر، آندریاس بود، او سریع یک ماهی خشک که از قبل همراه داشت را بیرون آورد و قبل از پخت به کنار چشمه رفت تا ماهی را بشورد اما همین که ماهی را به درون آب چشمه برد ماهی به یک باره زنده شد و شنا کنان به اعماق چشمه رفت.

آندریاس درباره ی آن اتفاق عجیب با کسی صحبت نکرد، خود کمی از آب چشمه نوشید و کمی هم همراه برداشت و سپس غذایی دیگر برای اسکندر آماده کرد.

اسکندر پس از خوردن غذا و کمی استراحت به افرادش دستور داد تا آماده ی حرکت شوند و در مسیر هر چه از سنگ و چوب یا هر چیز دیگری که در راه دیدند را با خود بر دارند.

تعداد کمی از افراد اسکندر از دستور او اطاعت کردند هر چه سنگ و چوب دیدند را در خورجین خود جمع کردند اما بقیه ی افراد فکر کردند اسکندر از شدت خستگی دیوانه شده است و بدون آن که چیزی بر دارند مسیر را طی کرده و از تاریکی خارج شدند.

بعد از چندین روز همگی آن ها به روشنایی رسیدند، افرادی که در مسیر سنگ جمع کرده بودند به سراغ سنگ و چوب ها رفتند و دیدند تمام آن چیز هایی که از زمین بر داشته اند در واقع طلا و مروارید و زمرد است.

حالا کسانی که سنگ جمع کرده بودند افسوس می خوردند که چرا سنگ های بیش تری جمع نکرده اند و آن ها که به دستور اسکندر خندیده و چیزی بر نداشته بودند به شدت پشیمان بودند.

پس از مدتی ماجرای آندریاس و زنده شدن ماهی لو رفت و آندریاس مجبور شد تا تمام داستان را برای اسکندر تعریف کند، اسکندر با شنیدن حرف های او، به شدت ناراحت شد و آندریاس را سرزنش کرد که چرا همان موقع از این ماجرا چیزی به او نگفته است تا او هم بتواند از آب حیات نوشیده و عمر جاویدان پیدا کند.

بعد به افرادش دستور داد تا سنگ بزرگی به گردن آندریاس بسته و او را به دریا بیندازند تا حیات ابدی که پیدا کرده بود را به بدبختی و بیچارگی گذرانده و لذتی از آن نبرد.

انتهای پیام/

برچسب ها: ضرب المثل

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: