روایت زوج آتش نشان از روز‌های آتش نشاندن | یکتاپرس
زوج آتش‌نشان تهرانی خاطرات سال‌ها آتش‌نشانی خود را روایت کردند.
کد خبر: ۶۷۶۸۹
۱۸:۲۰ - ۱۱ دی ۱۴۰۰

 آتش نشان

به گزارش گروه اجتماعی یکتاپرس، منصوره جوانمرد،آتش‌نشان در برنامه صبح پارسی شبکه جام جم،گفت: قبل از اینکه وارد این شغل شوم علاقه خیلی زیادی به آتش‌نشانی داشتم و از آنجایی که ورزشکاران انرژی برای کارهای هیجان انگیز داشتم اما نمی‌دانستم این شغل در ایران برای خانم ها وجود دارد. با اصرار پدرم به آتشنشانی وارد شدم. در سال 82 افتخار این را داشتم که به عنوان اولین نفرات در اردوی تیم ملی تکواندو حضور یابم و همین باعث شد پدرم مرا به سمت این شغل سوق دهد.

جوانمرد تصریح کرد: ابتدا فکر می‌کردم کار اداری را در این سازمان باید انجام دهم اما وقتی وارد کار شدم دیدم کارمان چیزی است که دوست دارم و مطابق با روحیاتم است. به عنوان اولین بانوی آتش‌نشان در اولین گروه خانم‌های آتشنشان ایران و خاور میانه در کرج مشغول به کار شدم. مادرها هم واکنش خوبی ندارند و گارد دارند چون نگران هستند، درباره ورزشم هم همین استرس و نگرانی را داشت و تمام مدتی که به شیفت می‌رفتم با نگرانی برایم دعا می‌کرد اما بعد از مدتی با این موضوع کنار آمد.

وی افزود: قبلا خانم‌ها و آقایان در یک ایستگاه بودیم اما طبقه ما با آقایان مجزا بود اما الان به طور کلی ایستگاه ما مجزا شده است. البته در کنار ایستگاه ما یک ایستگاه آقایان هم هست که همزمان با ایستگاه ما باهم زنگ می‌خورد و شاید برای یک ماموریت نیاز باشد که ما به صورت فردی اعزام شویم.

این بانوی آتش نشان بیان کرد: کار ما هم مثل آقایان است؛وقتی تلفن زنگ می‌خورد به سمت لباس‌ها می‌دویم، لباس می‌پوشیم به سمت ماشین‌ها می‌رویم، از طریق بیسیم آدرس را دریافت می‌کنیم و متوجه می‌شویم که حریق است یا حادثه و بعد از رسیدن به آدرس، عملیات نجات را آغاز می‌کنیم. سال آینده آخرین سال خدمتمان است، سال 81 جذب شدیم و از ابتدای سال 82 به صورت رسمی آغاز به کار کردیم.

وی اظهار داشت:هیچ وقت پشیمان نشدم و اگر به 19 سال قبلم بازگردم و بخواهم دوباره انتخاب کنم چنین کاری را انتخاب می‌کردم. قبلا با همسرم هم شیفت بودیم یعنی زمانی که او فرمانده شیفت بود روز شیفت‌هایمان باهم بود و 24 ساعت کار می‌کردیم و 48 ساعت استراحت.

وی تصریح کرد: حالا که همسرم مسئول شده هر روز تا ساعت 2 و نیم بعد از ظهر سر کار است و از آن به بعد آنکال هستند که اگر اتفاقی افتاد به سر کار می روند. من 24 ساعت کار می کنم و 48 ساعت در اختیار هستم اما بازهم اگر حادثه خاصی باشد که به نیروی کار نیاز شود به عملیات اعزام می‌شویم.

جوانمرد ادامه داد: چون ما اولین گروه بودیم نگاه ها به سمت ما منفی بود. وقتی وارد این کار شدم چون هردوی ما ورزشکار بودیم و یکی از مهم ترین مولفه های جذب آتشنشان آمادگی جسمانی بالا است، مسئولی هم داشتیم برای انگیزه دادن به ما گروه هر دو را با هم در رقابت می انداخت. رقابتی که نهایتا به عشق و ازدواج ختم شد.

در ادامه گفت‌وگو روح الله محمدی آتش‌نشان و همسر منصوره جوانمرد گفت: ابتدا مشغول به کار بودیم. بعد از مدتی با همسرم آشنا شدیم و دوستان هم معرفی کردند و ما به هم علاقه مند شدیم. از زندگی‌ام و اینکه با همکارم ازدواج کرده‌ام بسیار راضی هستم چون او مرا به خوبی درک می‌کند و این نقطه اشتراک در زندگی مان تا الان کمک کننده بوده است.

محمدی تصریح کرد: در حال حاضر کار اداری می‌کنم اما هر زمانی که دستور دهند باید به عملیات اعزام شوم. همسرم هنوز به صورت شیفتی کار می‌کند و عملیات می‌رود.

وی افزود: اولین بار از یک رقابت کاری شروع شد چون ما در یک تاریخ وارد سازمان آتش نشانی شدیم و باهم هم دوره بودیم. آن زمان نفرتی داشتیم که هیچ کدام علاقه مند به هم نبودیم چون 23 ساله بودیم. چون این گروه اولین خانم‌های آتشنشان بودند که وارد یک حرفه مردانه شده بودند حس می‌کردیم نمی‌توانند از پس کار بر بیایند. چون ندیده بودیم یک خانم کار عملیاتی انجام دهیم و باهم در دوره آموزش بودیم حسادت و رقابت بینمان به وجود آمد.

آتش‌نشان تهرانی ادامه داد: حدود چهار سال باهم در یک ایستگاه کار می‌کردیم اما چون ایستگاه بانوان در شهر کرج فقط یک ایستگاه است همسرم در ایستگاه یک نجات است اما قبلا که در ایستگاه 2 نجات بود من هم به عنوان فرمانده در آن ایستگاه بودم و باهم خدمت می‌کردیم.

محمدی اظهار داشت: منعی برای رفتن هردوی ما بر سر یک عملیات وجود ندارد اما ذهن کاملا درگیر می‌شود یعنی این نیست که به فکر همسرم در زمان عملیات نباشم؛ چون بالاخره کار سخت و مردانه‌ای است. هر شلنگ دو و نیم با جنس لاستیک 25 کیلو وزن دارد و جا به جا کردن آن بسیار سخت است اما همسرم در این شرایط مقاومت می‌کند.

وی بیان کرد: همسرم با گروه اول و من با گروه دوم به بم اعزام شدیم و همسرم صحنه‌های بدتری را به نسبت من دیده بود چون من سه روز دیرتر از او به منطقه اعزام شدم. بعد از یک هفته همسرم برگشت و ما تا 13 روز ماندیم. مدرسه‌ای را دیدم که کاملا معمولی بود و در یک منطقه طوری ثابت مانده بود که انگار اصلا زلزله‌ای نبود اما کل آن منطقه جوری فرو ریخته بود که کل مردم زیر آوار دفن شده بودند. غربت عجیبی در شهر ایجاد شده بود و ما هم جوان بودیم هضمش برای ما سخت بود.

این آتش‌نشان اظهار داشت: نایب رئیس انجمن ورزشکاران آتشنشان هستم؛ لازمه هر آتشنشانی آمادگی جسمانی است و از جمله آن تحمل لباس‌های سنگین است. چون معمولا بچه‌هایی که به این کار می آیند پر انرژی هستند لازمه آن ورزش کردن است.

وی اضافه کرد: ما در این سال ها تیم‌های ورزشی قوی داشته‌ایم که قهرمان جهان بوده‌اند اما متاسفانه چندین سالی است به خاطر شرایط اقتصادی و کاهش یافتن تعداد اسپانسرها و نگاه جدی که از طرف مسئولان به این رشته نبوده، ورزش آتشنشانی افت کرد و نتیجه آن این شد که بسیاری از دوستان تشنه مسابقه هستند.

محمدی ادامه داد: پلیس‌های جهان مسابقات ورزشی دارند، فستیوال آتش نشانان در تمام رشته‌های المپیکی و مسابقه خود آتشنشانها در چهار رشته سخت و زیبا و جذاب برگزار می‌شود.

انتهای پیام/

منبع: خبرگزاری فارس
برچسب ها: آتش نشان

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: