به گزارش گروه اقتصادی یکتاپرس، یکی از مهمترین مولفههای بازار بورس، نقدشوندگی داراییها است. هرچه میزان نقد شدن داراییها بیشتر باشد، رونق یک کسب و کار بیشتر خواهد بود.
در واقع نقدشوندگی به معنای میزانِ سرعت نقد شدن یک سرمایهگذاری یا همان دارایی به وجه نقد است. وجه نقدی که در کمترین زمان ممکن و با پایینترین هزینهها به دست میآید. یکی از نشانههای بالا بودن سرعت نقدشوندگی، مورد استقبال قرار گرفتن معاملات اوراق بهادار در بورس اوراق بهادار است. در یک سرمایه گذاری، نقد شوندگی بالا از اهمیت بسیاری برخوردار است.
زمانی که نقد شوندگی یک سهم یا به طور کلی یک دارایی بالا باشد، سرمایهگذاران میتوانند در مواقع لزوم و اضطرار به سرعت دارایی خود را به بهترین قیمت ممکن به فروش برسانند و اصطلاحا دارایی خود را نقد کنند.
به همین جهت میزان سرعت نقدشوندگی یک دارایی، نکته مثبت و جذابی برای سرمایهگذارن خواهد بود. به بیان دیگر، فقدان نقدشوندگی مساوی است با ریسک نقدشوندگی و تاثیر منفی بر ارزش سهام است.
نقدشوندگی و ریسک نقد شدن یکی از خصیصههای اصلی و فاکتورهای مهم ساختار بازار است و سرمایه افراد را تهدید میکند. به همین علت نقدشوندگی نقش قابل توجهی در تصمیم گیری سرمایهدارن دارد و اگر نقدشوندگی خوبی نداشته باشد.
زمانی که نقدشوندگی پایدار است، قابلیت پیش بینی قیمت و بازده وجود خواهد داشت، اما زمانی که قیمت سهام به راحتی با حجم کمی از معاملات دستخوش تغییرات زیادی میشود، کاهش یا عدم نقدشوندگی رخ خواهد داد. کاهش نقدشوندگی ممکن است اثر منفی زیادی بر ارزش سهام بگذارد.
اگر نگاهی به تحقیقات مختلف، در بازارهای دنیا بیندازیم، متوجه میزان حساس و اساسی بود ریسک نقدشوندگی خواهیم شد. بسیاری از بحرانهای شکل گرفته در اروپا و وجود ورشکستگیهای متعدد، به خاطر بحران نقدشوندگی است.
در سال 1993 بزرگترین صندوق هجینگ، به خاطر کاهش نقدشوندگی ورشکست کرد و شرکت بزرگ مشاوران سرمایهگذاری امرنز در سال 2006. علاوه بر این کاهش نقد شوندگی مسبب بحرانهای 2007 و 2008 در اغلب بانکهای جهان بود. با این حال، هنوز که هنوزه نقش نقدشوندگی و ریسک نقدشوندگی در بازارهای مالی به اندازه کافی جدی گرفته نمیشود و کمتر در تحقیقات آکادمیک مورد مطالعه و توجه قرار میگیرد.
سرعت و قابليت نقدشوندگي سهام از عوامل مهم در تصميمات سرمايه گذاري در بازار سرمايه است. سرمايه گذاران در انتخاب گزينه هاي سرمايه گذاري، علاوه بر ريسک و بازده، به ميزان نقدشوندگي آنها توجه خاصي دارند. تاثير اين ويژگي از اوراق بهادار بر متغيرهاي بازار سرمايه، موضوع بسياري از تحقيقات مالي است.
هدف از اين تحقيق، بررسي رابطه نقدشوندگي با بازده سهام شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در اين تحقيق، شکاف قيمتي نسبي و تعداد دفعات گردش سهام به عنوان معيارهاي نقدشوندگي و اندازه شرکت، نسبت ارزش دفتري به ارزش بازار و اهرم مالي به عنوان متغيرهاي کنترلي درنظر گرفته شده است. تعداد 89 شرکت نيز از بين جامعه آماري براي دوره 5 ساله (84-88) به عنوان نمونه تحقيق انتخاب شد.
روش تحقيق از نوع توصيفي تحليلي و هدف آن از نوع کاربردي است و فرضيه هاي تحقيق نيز با استفاده از روش رگرسيون ترکيبي به آزمون گذاشته شد. نتايج تحقيق نشان مي دهد که شکاف قيمتي نسبي و تعداد دفعات گردش سهام به عنوان معيارهاي نقدشوندگي با بازده سهام شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران رابطه مثبت دارد.
باتوجه به روندافزایش فعالیت بازارسرمایه ایران،اهمیت بررسی نحوه قیمت گذاری شرکتها دربدوورودبه بورس اوراق بهادار ازکسی پوشیده نیست.ازطرفی دیگر نقد شوندگی به مثابه شریان حیاتی بازارهای مالی به شمارمی آید،لذا تحقیق حاضر سعی داردبا توجه به نقش نقدشوندگی در کشف قیمت دارائیها،توزیع ریسک مالی و کاهش هزینه مبادلات به بررسی تاثیر این شاخص بر قیمت گذاری سهام عرضه اولیه بپردازد.
همچنین تاثیر عوامل دیگری را همچون اندازه شرکت،متعلق بودن شرکت به صنایع پرریسک،اندازه عرضه اولیه،شهرت پذیره نویس و عمر شرکت را بر تعیین قیمت عرضه اولیه بسنجد. در این راستاشش فرضیه مطرح شد.به منظور بررسی نرمال بودن توزیع داده ها از آزمون کولوگروف-اسمیرنوف استفاده شد.سپس با استفاده از روش همبستگی و رگرسیون چندگانه به بررسی رابطه بین متغیرها پرداخته شد.
پس از تحلیل نتایج،یافته های تحقیق نشان می دهد که نقدشوندگی بازار ثانویه در تعیین قیمت عرضه اولیه موثر است و نتیجه دیگر اینکه متغیر های مرتبط با قیمت گذاری عرضه اولیه، عمرشرکت،اندازه عرضه اولیه ،اندازه شرکت،متعلق بودن به صنایع پرریسک و شهرت موسسه پذیره نویس تاثیری در تعیین قیمت عرضه اولیه نداشت.
انتهای پیام/