ریشه مشکل تعیین نرخ دستوری سود بانکی کجاست؟ | یکتاپرس
یادداشت / محمد ربیع زاده
بانک مرکزی به عنوان مقام ناظر در این چند دهه تلاش زیادی برای ساماندهی بازار پول بویژه نظام بانکی و به طور خاص نرخ سودها به عمل آورده است .
کد خبر: ۱۲۰۵۴
۰۹:۲۸ - ۱۴ بهمن ۱۳۹۹

ریشه مشکل تعیین نرخ دستوری سود بانکی کجاست؟

به گزارش گروه اقتصادی یکتاپرس، در چند دهه اخیر همواره نرخ سود سپرده­‌ها و تسهیلات بانکی به مسئله­‌ای چالش برانگیز تبدیل شده است که علاوه بر نظام بانکی، فضای اقتصادی و سیاسی و حتی می­توان ادعا نمود فضای فرهنگی کشور را تحت تاثیر خود قرار داده است. چالش­‌های این مسئله با حاد شدن یکی از متغیرهای کلیدی اقتصاد یعنی نرخ تورم و همچنین نرخ ارز، جهش بورس و تحرک سایر بازارها بیشتر شده است. بانک مرکزی به عنوان مقام ناظر در این چند دهه تلاش زیادی برای ساماندهی بازار پول بویژه نظام بانکی و به طور خاص نرخ سودها به عمل آورده است و در برخی از موارد مانند ساماندهی موسسات پولی غیر بانکی و موسسات غیرمجاز تا حدود زیادی موفق بوده است. اما در مورد نظم‌دهی به نظام سودهای بانکی در هر بار بیش از قبل به دلایل مختلف با شکست مواجه شده است. در این یادداشت تلاش شده است به یکی از تصمیمات مهم شورای پول و اعتبار که اخیرا ابلاغ شده است پرداخته شود که به نظر نویسنده، بی­‌سابقه است و جای نقد بسیاری دارد.

قیمت‌گذاری دستوری

بعد از چند دوره رقابت قیمتی خودکشی گونه‌ی بانک ها و موسسات پولی غیر بانکی و نرخ های سود سپرده‌ای که صرف نظر از عدم مطابقت با عملیات بانکی بدون ربا و مصوبات شورای پول و اعتبار و حتی توافقات داخلی مدیران، از نظر عملیات داخلی بانکی هیچ‌گونه توجیه مالی نداشت و صورت­های مالی همه بانک‌ها را به آتش کشید، بار دیگر بانک مرکزی عزم خود را برای ابلاغ نرخ­های دستوری جزم کرد. آخرین مصوبه شورای پول و اعتبار برای نرخ سود سپرده‌ها ابلاغ شد و بعد از چند سال مقاومت در برابر سپرده­‌های بلندمدت، سپرده دو ساله با نرخ ۱۸ درصد نیز ابلاغ شد.

تا اینجای کار روال عادی بود اما بعد از آن با کمال تعجب و اولین بار نرخ سود تسهیلات بانکی هم در همان حد ۱۸ درصد تثبیت شد و تصمیم­­‌گیران، برای بانک­ها هیچ حاشیه سودی از عملیات را در نظر نگرفتند و آنان را در این شرایط تورمی که چنین نرخ سود سپرده‌­ای برای مردم جاذبه­‌ای ندارد به حال خود رها نموده‌­اند. از طرفی بانک­‌ها هم نمی‌­توانند عملیات خود را متوقف نمایند وبرای تداوم بقاء، خلق ثروت و سودآوری و تقویت یا حفظ سهم بازار باید هم منابع جمع‌آوری کنند و هم به اعطای تسهیلات و ارائه خدمات مالی مبادرت ورزند، اما از هر طرفی که حرکت نمایند با موانعی روبرو می­‌شوند. کارمزدها، املاک و سرمایه­‌گذاری­هایی که دارند، مطالبات غیرجاری و وثایق و همینطور اعطای تسهیلاتی که باید با نرخ ۱۸ درصدی و یا نرخ­‌های کمتر از آن منابع را تجهیز و با لحاظ سپرده­‌های قانونی و انواع هزینه­‌های دیگر و از جمله تحمل هزینه ریسک اعتباری این منابع را تخصیص دهند.

مثل روز روشن است که این سیاست پولی به دلیل نرخ تورم، تحرکات بازارهای رقیب از جمله اقدامات مالی دولت، ساختار مالی و سهامداری و شرایط بسیار خاص نقدینگی چند بانک نمی­‌تواند منطبق با نظر مطلوب بانک مرکزی پیش برود و به سرنوشت دوره­‌های قبل و حتی با ریسک حقوقی، اعتباری و عملیاتی بیشتر دچار خواهد شد. این نوع قیمت‌گذاری هر کسب‌وکاری را وادار به اقدامات ناخواسته­‌ای می­‌کند که تبعات آن را در اکثر قیمت‌گذاری­‌های دولتی مشاهده می­‌نماییم. در این فضا بار دیگر رقابت­‌های غیرمتعارف بین موسسات بانکی شروع می­‌شود. رقبا به‌خوبی از آثار منفی آن بر کسب و کارشان آگاهی دارند اما در فضای اینگونه رقابت و متاثر از قیمت­‌گذاری دستوری و در کنار انواع التهابات بازار برای مدیریت انواع ریسک از جمله نقدینگی چاره­‌ای دیگر ندارند و این رقابت­‌ها اکنون از سپرده­‌ها نیز گذشته است و به انواع امتیازهای تسهیلاتی و کارمزدی در حال گسترش است. در این فضای رقابتی جدید، حتی در مورد تضعیف وثایق و بهداشت اعتباری و سوءاستفاده عده‌­ای خاص از منابع بانکی احساس نگرانی می­‌شود.

ریشه یابی مشکل

گفته می­‌شود از ویژگی­‌های یک گزارش کارشناسی، صراحت لهجه است. واقعاً ریشه مشکل اینگونه قیمت‌گذاری­ های دستوری غیرمتعارف کجاست؟ چرا باید برای یک کسب و کار، نرخ خرید و فروش یک محصول یکسان تعیین شود؟ محصولی که فروش آن (تسهیلات) جاذبه داشته و صف وجود دارد و خرید آن مشکل است و عرضه‌کنندگان در شرایط تورمی و جاذبیت سایر بازارها تمایلی به فروش دارایی خود (سپرده‌ها) ندارند و اگر مجبور به سپرده‌­گذاری هستند برای حفظ حداقلی پولشان، مرتب از بانک­‌های مختلف برای کسب امتیازهای بیشتر پرس و جو می­‌کنند. این نوشتار در این روزهای خاص، بیش از همه برای مسئولین و همکاران عزیز در شعب بانک­‌ها ملموس است.

در هر حال باید با صراحت اعلام کرد که در این تصمیمات و بسیاری از تصمیماتی که برای نظام بانکی گرفته می‌­شود نگاه کوتاه مدت سیاسی بر نگاه نظام­‌مند و روش­‌مند اقتصادی و بانکی غالب است. به نظر می­‌رسد اگر طرحی داده شود که نرخ تسهیلات تک رقمی هم شود بعید است با مخالفت اکثر سیاسیون موثر بر تصمیم‌گیری مواجه شود. با این تصور اشتباه که نرخ پایین به تولید کمک خواهد کرد درحالی‌که تجربه ثابت کرده است که برای این منابع ارزان قیمت که گران­‌تر تجهیز شده است و برای این پول بی‌زبان افراد دیگری هستند که نقشه بکشند و از این رانت استفاده نمایند و تولید کننده در چنین صفی جایی ندارد، منطق آن هم خیلی روشن است.

البته نگارنده با تک نرخی شدن سود تسهیلات مخالفتی ندارد و حتی آرزوی برخی از سیاسیون را که علاقمندند تمامی نرخ­‌های تسهیلاتی صفر و تبدیل به کارمزدهای قرض‌الحسنه شود را در حد آرمانی می­‌ستاید اما علم اقتصاد پارادوکسی از آسانی و دشواری است و به‌قول یکی از اقتصاددانان حتی اگر به یک طوطی هم عرضه و تقاضا را یاد دهید اقتصاددان می­‌شود و از طرفی دیگر اگر نگاه جامعه کوتاه مدتی سیاسی بر اقتصاد غلبه نماید هزاران گره کور بر تار و پود تمامی ابعاد زندگی شخصی و اجتماعی مردم خواهد زد. قابل ذکر است خوانندگان محترم بهتر از نگارنده بر محدودیت­‌های بانک مرکزی و شرایط تحریم و بودجه دولت آگاهند و نباید در این‌گونه تحلیل­‌ها از این موضوعات غافل شد اما قرار نیست در شرایط تحریم نهادهای داخلی هم همدیگر را در اصطلاح رایج سیاسی روز دور بزنند و در تصمیمات سرنوشت مالی یکی از مهمترین نهادهای کشور یعنی بانک­ها را نادیده گرفته شود. هشدار اخیر دکتر طهماسب مظاهری در مورد ترکیب و کیفیت اعضای شورای پول و اعتبار موضوع بسیار برجسته و حساسی بود که مانند بسیاری از هشدارهای صاحب‌نظران با تجربه در فضای مجازی و رسانه‌­ای کشور با بی‌اعتنایی محافل سیاسی مواجه شد. بنابراین نادیده گرفتن این یادداشت هم موضوع عجیبی نخواهد بود.
انتهای پیام/

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: