نگاهی به منظومه« ویسلند زمین بی حاصل» از تی اس الیوت | یکتاپرس
یادداشت ادبی/ سعید جهانپولاد/ اختصاصی یکتاپرس
جهانپولاد: منظومه ویسلند، شعر بلند مدرنیستی الیوت یکی از برجسته ترین منظومه های مدرن جهان و یکی از تاثیرگذارترین اشعار دوران ادبی مدرن محسوب می شود.
کد خبر: ۱۲۰۷۱۸
۱۸:۴۱ - ۰۵ فروردين ۱۴۰۲

ویسلند زمین بی حاصل

سوگنامه جهان مدرن

ترجمه شعر و تفسیر تدفین مردگان: بخش نخست منظومه ویسلند زمین بی حاصل از تی اس الیوت
نوشته؛ سعید جهانپولاد

تدفین مردگان

‘Nam Sibyllam quidem Cumis ego ipse oculis meis vidi in ampulla pendere, et cum illi pueri
ν θέλω.’îάποθανεrespondebat illa: Σίβυλλα τί θέλεις; dicerent: 

و من با چشمان خویش سیبیلا اهل کومیس را دیدم که در قفسی آویزان شده بود و زمانیکه کودکان بازیگوش از اوپرسیدند
 سیبیلا چه آرزویی داری ؟
پاسخ داد: تنها می خواهم که بمیرم 
برای ازرا پوند
بهترین استاد

۱* تدفین مردگان/ ویسلند زمین بی حاصل/ از تی اس الیوت 

آوریل *۲بیدادگرترین ماه است
می رویاند
یاس های بنفش را از زمین  مرده
می آمیزد
یاد و هوس را
برمی انگیزاند
با باران بهاری ریشه های خسبیده را

زمستان گرممان نگه می داشت
می پوشاند
زمین را از برف فراموشکار
و شیره ی حیاتی ناچیزک را
می نوشاند
از خردک ریشه های بی حال
تابستان ناغافل
 از گرد راه رسید  
بر بالای تپه ی اشتارن برگرز
                       رگباری زد
در میان ستون ها پناه گرفتیم و
 زیر آفتاب به راه افتادیم
در هوف گارتن    
قهوه نوشیدیم و
ساعتی گفتگو کردیم
من روسی نیستم،
مال لیتوانیایی م،
یه آلمانی اصیل...
و زمانی که خردسال بودم و
در ویلای پسر عمویم.
دوک آرچ، میهمان بودیم
او مرا به سورتمه سواری برد
و من چه سخت هراسان بودم
بهم گفت: ماری...ماری...
محکم بچسب،
و بادسان شتافتیم به قعر دره
در کوهستان هاست،
که حس می کنی آزادی،
و اغلب اوقات، شب ها را
کتاب می خوانم و زمستان ها به جنوب سفر می کنم
چیستند این ریشه ها که دارند 
پنجه می کشند این شاخه ها را
که می رویند از درون زباله دانی این صخره زارها ..؟؟
ای نواله ی انسان
تو پاسخی نتوانی م داد
گمانم تو
صخره سن گهای تندیس وار درهم شکسته یی را می شناسی،
آنجا، درست آنجا
که خورشید طالع می شود و
عبور می کند و درخت خشکیده
سایه نمی گستراند کسی را
و زنجره، نمی خواند آواز
                    بر آرام دلی
در سایه سرخ صخره ی تیره
و تو آنجا درآی
به زیر سایه سرخ صخره های تیره
که من آنجا
نشانت خواهم داد
در سایه سار سپیده دمان
که  خیسی شبنم وار را شلنگ انداز
بر تو بپاشد
دیدار سایه ی شبانگاهی ت را
که با تو یکی نیست
و وحشتی را
بر تو خواهم  نشاند
در مشتی خاک و خاکستر
باد چه سرد می وزد
به موطن ت
فرزند ایرلندی م
خانه ات کجاست؟

گذشته سالی
به نخستین باری
که سُنبل بدستم دادی
و مرا  گلدختر سنبله نامیدند
و با اینحال  و همه
وقتی برمی گشتیم از باغ سُنبل
پُر بود دستهایت و
فراخ بود بازوانت
خیس بود موهایت
و من بند آمده زبانم
می رفت هی سیاهی چشمانم
نه زنده بودم
نه مرده بودم
هیچ و هیچ نمی فهمیدم
تنها آرام آرام 
در دل سکوت
در آن ته تاریکی
به قلب روشنایی می نگریستم .

شاعر: تی اس الیوت
از منظومه ی ,, ویسلند ,,زمین بی حاصل
ترجمه: سعید جهانپولاد           

• تفسیر و ارجاعات از زمین بی حاصل

تدفین مردگان اولین بخش از پنج بخشی است که زمین بی حاصل را که در سال  1922 سروده شده تشکیل می دهد، منظومه ویسلند، شعر بلند مدرنیستی الیوت یکی از برجسته ترین منظومه های مدرن جهان و یکی از تاثیرگذارترین اشعار دوران ادبی مدرن محسوب می شود. منظومه ویسلند، سوگنامه ایی ست بر زمین و زیستار بشری در افق پیشاروی جهان مدرن، جهانی که انسان و اقتدار و مدیریتش بر سیاره و زیست محیط با سرعتی سرسام آور رو به نابودی و ویرانی زمین و زیستگاه او بر سیاره را رقم زده و خواهد زد. این منظومه ناقوس مرگ زمین و زندگی و ارزش‌هایی انسانی را به صدا درآورده است. از ویژگی های تکنیکی این منظومه می توان از پلی فونی چند صدایی،بینامتنی، روایت در روایت، پارودی، حضور اساطیر بینا فرهنگی، چند زبانه بودن و ارجاعات درون متنی و تصویر گرایی بسیارمتنوع و متکثر است.

در پیشانی نوشت این منظومه بلند ، متن کتیبه ای از ساتریاکون اثر گایوس پترونیوس ذکر شده است ، حکایت سرگذشت پیشگو و پیام آور نابینا تحت نام سیبیل یا سیبیلا البته الیوت در پاورقی های خود می گوید که« همه زنان یک زن هستند و به صورت دو جنسی ( ترانس) در تیرازیاس به هم می رسند.» بنابراین سیبیلا پیام آور نابینا، ممکن است تیرازیاس، پیامبر کور نیز باشد.
بخش نخست، شعر الیوت،( آوریل بیدادگرترین ماه هاست ) احتمالاً با یاد آوری خطوط ابتدایی« پرولوگ کلی» چاسر و از داستان‌های کانتربری  آغاز می شود و ما را با چیزهای غیرمنتظره غافلگیر می‌کند. سطرهای آغازین داستان‌های کانتربری چاسر، فراوانی شادی‌بخش باروری و زندگی جدید در فصل بهار را به تصویر می‌کشد، جایی که به نظر می‌رسد الیوت دیدگاه مخالفی نسبت به این موضوع دارد.
در این شعر که یکی از چندزبانه ترین منظومه های مدرن است. ما با چندین مرجع آلمانی روبرو می شویم ، همانطور که در خود شعر و رجوع به ارجاعات ذکر آن رفته است . در سطرهای بعدی «تدفین مردگان»، با زنی اشرافی که احتمالا در حال نوشیدن قهوه خاطرات دوران جوانی درخشان خود را با پسر عموی خود یک شازده دوک به یاد می‌آورد. او به زبان آلمانی در مورد روسیه صحبت می کند، بنابراین خود را با دو امپراتوری بزرگ و رو به زوال، هاپسبورگ ها و رومانوف ها مرتبط می کند. نام او نشان می دهد که او نیز مدونا است. ماری نماینده نظم جهانی قدیمی اروپاست. در جوانی اشرافش از او محافظت می کردند. اکنون زندگی او بیهوده و پوچ به نظر می رسد. ارجاعات از دریاچه و تپه های اشتانبرگر و بعد هوفگارتن (به معنای واقعی کلمه، باغ دادگاه)، باغی در مرکز مونیخ و سپس یک راوی و گوینده که به زبان و لهجه آلمانی اعلام می کند: نه، من روسی نیستم، من یه لیتوانیایی هستم، یک آلمانی اصیل.

و سپس در یک حالت بینا متنی می توان مدونا یا ماری را از نوادگان ملکه سی سی ملکه الیزابت اتریش مقا یسه کرد که بخاطر مرگ دختر اولش سوفیا، سال ها در زمستان به جزیره رز واقع در دریاچه اشتارنبرگ می رفت. این کنتس ماری یا مدونا نظم جهان نام دارد و او در مرور خاطراتش به یاد می آورد که چگونه در خانه شاه دوک آرچ، پسر عمویش می ماند و آنها با هم سورتمه سواری می کردند. زمستان بار دیگر در این سطر و سطر های بعد ذکر می شود.

این تاکیدها را می توان به صورت استعاری به عنوان اشاره ای به ویرانی های ناشی از جنگ جهانی اول در نظر گرفت: با کشته شدن تعداد زیادی از مردم در تنها چند سال (نه فقط میلیون ها تلفات در خود جنگ، بلکه میلیون ها نفر که تسلیم و یا آواره شدند و همینطور به بیماری هایی از قبیل آنفولانزای اسپانیایی در تاریخ1918-1919و .. دچار شدند، ممکن است این اشارات به وحشت و اضطرابی باشد در روزگار مدرن و از پس صنعتی شدن و
جنگ ها و تخریب محیط زیست و دخالت های انسانی در طبیعت، که ترس در مشتی غبار را توضیح دهد، عنوان این بخش از شعر الیوت، تدفین مردگان نیز اشاره دارد به مراسم باستانی تدفین مردگان در میان فرهنگ ها و ملل از فنیقی ها و رومیان و مصریان. و این سطر اشاره ای به کتاب دعای انگلیکن و دعای آن برای دفن مردگان دارد در این دعا می خوانیم:خاکستر به خاکستر/گرد و غبار به غبار/ در نهایت همه از خاکیم و به خاک بازگردانده می شویم.سپس با اپرای تریستان و ایزولد اثر ریچارد واگنر آلمانی آشنا می شویم که ما را از نظر غنایی و اسطوره وتاریخی به دریافت عمیق تر شعر ترغیب می کند:باد چه سرد می وزد/ به موطنت/ فرزند ایرلندی من/ اکنون خانه ات کجاست و یا کنون کجایی؟
تریستان و ایزولد یک زوج عاشق که محکوم به فنا بودند عاشق یکدیگر شدند، اگرچه ایزولد نامزد پادشاه بود. ارتباط این موضوع با بقیه «تدفین مردگان» بسیار مخاطره آمیز و تکان دهنده است مفسران با چند و چون و گمانه زنی می توانند ارتباط آنها را بیابند، البته با دست نویس ها و تغییراتی که در نسخه های دستی ازراپوند به آنها داده شاید بشود گفت در بسیاری از بخش‌ها متوجه تغییرات و بازنویسی بسیاری از قسمت‌های« زمین بی حاصل»می شویم، تغییرات، حذف ها، جایگزینی و بازنویسی که در نقد و مطالعات ژنتیک متنی در چند برنامه مجازی دانشگاهی و موسسات ادبی در داخل و خارج کشور به صورت موردی و با اتکابه این نسخه ها و پیش نویس های اشعار و تفاسیر مفسران بنیاد الیوت ، توانستم بخش‌هایی مهمی از تغییرات و تبدیل متنی و ژنتیک متنی را بررسی نمایم.*۷

کلید واژه ها______________________________________________________

۱/حکایت سیبیل یا سیبیلا، پیشگو و پیام آور،از ساتیریکون اثر گایوس پترونیوس این کتیبه به زبان لاتین و یونانی و رومی توسط الیوت بر پیش از عنوان به شکل یک پیشانی نوشت بر کل منظومه ویسلند حک شده است.

۲/ آوریل ..یا آپریل زمانی است از نیمه ی دوم فرودین تا نیمه ی اول اردیبهشت ..ﺭﯾﺸﻪﺷﻨﺎﺳﯽ ﺳﻨﺘﯽﻣﯽﮔﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﺁﻭﺭﯾﻞ ﺍﺯ ﻭﺍﮊﻩٔ aperire ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ ‏«ﮔﺸﻮﺩﻥ‏» ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺁﻏﺎﺯ ﻓﺼﻞ ﺑﻬﺎﺭ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﮔﻞﻫﺎ ﻭ ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﺑﺎﺯ ﻣﯽﺷﻮﺩ. ﺍﯾﻦ ﻣﻌﻨﯽ ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﻣﻌﻨﯽ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻭﺍﮊﻩٔ ﺑﻬﺎﺭ،ﺩﺭ ﺯﺑﺎﻥ ﯾﻮﻧﺎﻧﯽ ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺷﻮﺩ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﻣﻌﻨﺎﯼ ﺩﺭﺳﺘﯽ ﻣﯽﺩﻫﺪ . ἁνοιξις ‏( ﺍﻧﮑﺴﯿﺲ ‏) ﺩﺭﯾﻮﻧﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﮔﺸﺎﯾﺶ ﺍﺳﺖ. ﻧﺎﻡﺑﺮﺧﯽ ﺍﺯ ﻣﺎﻩﻫﺎﯼ ﺭﻭﻣﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺰﺭﮔﺪﺍﺷﺖ ﺧﺪﺍﯾﺎﻥ ﺁﻧﺎﻥ ﭼﻨﯿﻦ ﺑﺮﮔﺰﯾﺪﻩ ﻣﯽﺷﺪ، ﺁﻭﺭﯾﻞ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﺰﺩﺑﺎﻧﻮ ﻭﻧﻮﺱ ﻣﻘﺪﺱ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ..گمانم خواننده شعر خوان و فهیم با این تفسیر جزی و به دریافت این شاهکار شعر مدرن جهان رسیده است.

۳/ اشتارن برگر ..نام منطقه ایی و دریاچه یی بسیار بزرگ و باستانی و جزو دومین دریاچه بزرگ جهان هست در چشم انداز این دریاچه تپه هایی ست به شکل گنبد مانند و با چشم اندازی خیره کننده است . مکانی بسیار رویایی و پر از تاریخ بی قراری چنانکه پادشاه لودویگ دوم  نیز به جزیره رز واقع در وسط دریاچه اشتان برگر بسیار علاقه داشت: پادشاه افسانه ایی، مهمانان مشهوری از جمله ملکه الیزابت و ریچارد واگنر را در اینجا پذیرایی کرد. یکی از اشارات مهم تاریخی نیز درباره این مکان به ملکه الیزابت اتریش (سی سی ) بر می گردد. بخش زیادی از دوران کودکی خود را در قلعه پوسن هوفن گذراند. دریاچه اشتارنبرگ همچنین به خاطر مرگ غم انگیز پادشاه لودویگ دوم که در سال 1886 در شرایطی مرموز در نزدیکی روستای برگ غرق شد. قابل توجه است، هر کدام از این اشارات در اشعار و سطرهای بعدی و کل منظومه ویسلند ارجاعات درون متنی وپیوسته دارد و زنجیره مرتبطی را شامل می شود که قابل تفسیر چند لایه هست . بی سبب نبوده که الیوت در سطر های بعد هم به اپرای واگنر از این مکان در ماه آوریل یاد می کند.

۴/هوف گارتن نام میهمان خانه و کافه ی ست در حاشیه ی راهی که در مسیر این چشم اندازها ست.

۵/ Bin gar keine Russin, stamm’ aus Litauen, echt deutsch.
این سطر به آلمانی است و دیالوگی ست که به فارسی چنین برگردان می شود،نه من اصالتا روسی نیستم ، اهل لیتوانی هستم، یه آلمانی اصیل..

۶/ Frisch weht der Wind
    Der Heimat zu
    Mein Irisch Kind
    Wo weilest du؟
این سطر به آلمانی و ترجمه فارسی آن اینست؛ باد به موطنت چه سرد می وزد / فرزند ایرلندی ام / خانه ات کجاست؟ بخشی از اپرای تریستان و ایزولد اثر ریچارد واگنر

۷/ این برنامه دانشگاهی از طرف آکادمی شعر و نقد ادبی انجمن ترویج زبان و ادب فارسی شعبه دانشگاه فردوسی مشهد با اجرای دکتر فرخ لطیف نژاد و تدریس سعیدجهانپولاد به صورت کارگاهی برگزار شد. برنامه مطالعات و نقد ژنتیک متنی درباره اشعار تی اس الیوت در کانادا، برنامه جوایز پارسی با اجرای مسروره بنی هاشمی و تدریس سعیدجهانپولاد برگزار شد و در یوتوپ و فیس بوک و سایت جوایز پارسی قابل مشاهد هست.

انتهای پیام/

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر:
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
United States of America
۱۹:۲۴ - ۱۴۰۲/۰۱/۰۵
متن جامع ودریافتنی ....درس گرفتم

درود برای شما اندیشمتدان در گروه ادبیات یکتا پرس.....