شعر در دوره معاصر، زبان معاصر و دغدغه های آن را می طلبد | یکتاپرس
زبان ایرانیان، شعر است. به عقیده من، بیان احساس در قالب های شعری دلنشین که دارای تصاویر هنری متعدّد و مورد پسند عامه مردم باشد، اوج هنر شعر است.
کد خبر: ۱۲۷۵۶۸
۰۹:۵۴ - ۰۸ خرداد ۱۴۰۲

شعر در دوره معاصر

سارا صابر شاعر آینده دار و صمیمی، میهمان گفتگوی ادبی امروز ما بود. این گفتگو را به اتفاق بخوانیم:

_یک بیوگرافی از خودتان برای خوانندگان ما ؟: سارا صابر هستم. متولد اردیبهشت ماه ۱۳۶۳. دانشجوی دکتری ادبیات فارسی. دبیر ریاضی. ساکن کرج. شعر را در مکتب استاد سهیل محمودی و پس از آن در محضر استادان نام آشنای شعر معاصر، دکتر محمد رضا مهدیزاده، محمد سلمانی و خلیل جوادی،مشق کردم.
یک مجموعه شعر سال ۱۳۹۷ به نام "حصر دوست داشتنی " توسط انتشارات گیوا از بنده چاپ شده و بعد از آن به چاپ شعرهایم در مطبوعات مخصوصا در مجله اطلاعات هفتگی اقدام کردم تا به این وسیله شعرهایم را به مخاطبان شعر معرفی کنم. البته کارهای نوشتاری رادیویی نیز انجام داده ام. و هم اکنون مجموعه دوم اشعارم با نام "کهنه رفیق" در دست چاپ است که بزودی منتشر خواهد شد.

_ در باره کتاب قبلی و کتاب جدید تون توضیح بدید؟: مجموعه شعر«حصر دوست داشتنی»در سال ۱۳۹۷ توسط انتشارات گیوا به چاپ رسید که آقای دکتر محمد حسین بهرامیان مقدمه ای بر آن نوشتند. مجموعه اول شامل چهل غزل و تعدادی چهار پاره و اشعار کوتاه نیمایی بود. و «کهنه رفیق»کتاب دوم من دنباله ی حصر دوست داشتنی است با این تفاوت که در مجموعه کهنه رفیق، شعر نو گنجانده نشده است.
مدت ها بود که به دنبال اسمی برای مجموعه دوم اشعار بودم که به لطف و همت یکی از دوستان دوبلور که با صدای بسیار زیبایشان یکی از شعر ها را دکلمه کردند و نام «کهنه رفیق» را بر آن فایل صوتی گذاشتند، تصمیم گرفتم همین اسم را روی این مجموعه بگذارم و امیدوارم مورد استقبال قرار گیرد.

_ موفقیت یک کتاب به چه عواملی بستگی داره؟: موفقیت یعنی رسیدن به هدفی والا و ارزشمند، بنا براین یک کتاب اول باید مشخص کند که چه هدفی دارد وچه پیامی می خواهد به مخاطب بدهد. اولین کلید موفقیت یک کتاب شناختن هدف و بعد راه رسیدن به آن است. در این مسیر مخاطب شناسی، نگارش درست، نوشتن دلنشین و تاثیرگذار و پر کشش، و همچنین ظاهر خوب کتاب از لحاظ کاغذ، طرح جلد، صفحه آرایی و قیمت مناسب می تواند در موفقیت یک کتاب بسیار موثر باشد.

_دیدگاه شما نسبت به هنر و خلاقیت چیست؟ : زبان ایرانیان، شعر است. به عقیده من، بیان احساس در قالب های شعری دلنشین که دارای تصاویر هنری متعدّد و مورد پسند عامه مردم باشد، اوج هنر شعر است.( البته نه به معنای ساده انگاشتن مخاطب که کشف و شهودی از آن ساطع نشود). اگر بنا باشد شعری بسرائیم که دارای وزن و بحر و آرایه ها و تصاویر عالی بوده اما فقط استادان دانشگاهی و ادبی آن را بفهمند، خلاقیتی صورت نگرفته است. کما اینکه شاعران بزرگ پارسی زبان در قرون گذشته از عهده این امر به خوبی برآمده و هنر ایران زمین را به سراسر جهان معرفی کرده اند. در دوره معاصر، شعر، زبان معاصر و دغدغه های آن را می طلبد.

_چند کتاب خوب برای ما معرفی کنید: کتاب هایی که بر زندگی و فعالیت هنری من اثر گذار بوده اند:
عشق روی پیاده رو ( مصطفی مستور)
هندوانه گرم ( علی اشرف درویشیان)
همسایه ها ( احمد محمود)
مجموعه شعر فصلی از عاشقانه ها و عشق ناتمام( سهیل محمودی)
مجموعه غزل زمان ما. ( استاد محمد سلمانی)
مجموعه نثر ادبی «چقدر برای عاشق شدن وقت کم است». و «تولد صبح به افق پروانگی تو» و مجموعه دوبیتی« بدون واژه می آیم سراغت» ( دکتر محمدرضا مهدیزاده). علاوه بر کتب مذکور، آثار شاعران بزرگ و شرح نوشته شده بر دیوان حافظ اثر مرحوم دکتر بهروز ثروتیان.

_قلم کدام نویسنده با احساس و حال و هوای شما همخوانی دارد و چرا؟: آثار احمد محمود، علی اشرف درویشیان و مصطفی مستور از آن دست نوشته هایی بود که به صراحت اعلام می کنم مسیر زندگی مرا تغییر داد که از مبحث ریاضیات رو به مشق شعر آوردم.

شاید به لحاظ روحی با نویسندگان مذکور هم فرکانس بوده ام. از بین شاعران معاصر، شاگردی در محضر استاد سهیل محمودی و قلم استاد بزرگوار آقای دکتر محمدرضا مهدیزاده که انصافاً در شعر و نثر ادبی تواناست بر سرایش شعرهایم خیلی موثر بود.

__ شما با دنیا آشتی هستید؟: به لطف خداوند در دنیای اطراف من چیزی بجز آشتی و آرامش نیست و بخاطر این نعمت بزرگ خدا را شاکرم.

__به کدام یک از مکتب های ادبی هنری علاقه دارید؟:من آمیزه ای از مکتب رئال( واقع گرایی) و سوررئال ( فرا واقع گرایی ) را می پسندم.در مکتب رئال، شاعر به واقعیت زندگی اجتماعی و پیچیدگی، ظرائف و لطایف آن می پردازد و در مکتب سور رئال با بهره گیری بیشتر از عنصر خیال، زندگی را آنچنان که دوست دارد باشد، به تصویر می کشد. مهدی اخوان ثالث در اشعارش به واقعیت های جامعه خود توجه خاصی داردو سهراب سپهری نیز نمونه روشنی از یک شاعر سوررئالیست است.

__اگر در توان تان بود چه کاری برای دنیا انجام می دادید؟: سوال جالبی است. باید جهان را بهتر از آنچه گرفته ایم، تحویل دهیم. اگر در توانم بود، می گفتم همه ی حاکمان جهان با شعر و ادبیات به طور جدی انس بگیرند و اجازه دهند که ادب و هنر به اعماق دلشان نفوذ و عواطف شان را رقیق و لطیف کند. آن موقع مسلماً جهان جای بهتری برای زندگی می شد و شاهد این همه جنگ و سنگدلی و ظلم در جامعه جهانی نبودیم.

__ صلح را تعریف کنید.؟: صلح یعنی نفی خشونت و جنگ و ستیز و احترام به حقوق اساسی و بنیادین انسان ها. در این راستا زبان شعر و ادبیات گویاترین و نافذترین زبان برای بیان صلح در همه فرهنگ هاست.در ادبیات غنی ما شاعران بزرگی چون فردوسی، مولانا، سعدی و حافظ همواره صلح با هستی و جهان و انسان ها را توصیه می کنند.

بیا که نوبت صلح است و دوستی و عنایت
به شرط آن که نگوییم از آن چه رفت حکایت (سعدی)

__ پیام یا حرف آخر؟: شعر و ادبیات ظرفیت عظیمی برای مطرح کردن مسائل مختلف اجتماعی، اخلاقی، فرهنگی و....دارد و در واقع با فاصله گرفتن از شعار و روزمرگی می تواند، مخاطب را به مسیر آگاهی و سعادت رهنمون کند. چقدر خوب است که مسوولان فرهنگی کشور به اهالی قلم و دغدغه های آنها بیشتر توجه کنند و برای انتشار کتاب و کتابخوانی تسهیلات ویژه ای در نظر بگیرند.چون فرهنگ یک کشور و پیشرفت آن، رابطه مستقیمی با نویسندگان بزرگ و قلم رسا و زیبای آن ها دارد.

چند شعر به خوانندگان ما هدیه می کنید؟ بله با کمال میل و احترام به خوانندگان خوب یکتا پرس:

ببین که بی تو به پایان رسیده ام، امّا
نبودن تو می اَزرد به بودِ خیلی ها

چقدر از «من و تو» دور بود واژه ی «ما»
که استغاثه نمودم ولی نخواست خدا

چه سخت رفت دلت با تلاطم دریا
چه ساده رد شدی از این جزیره ی تنها

کنار قسمت مان بی دلیل و چون و چرا
همیشه صحبت تسلیم بوده است و رضا

دوباره منتظرم انتظار، کشته مرا
عذاب می دهدم جای خالی ات، دارا !

طنین خاطره پُر کرده کلبه ی ما را
صدای مخملی تو، تلنگری ست به جا
----------------(2)--------------------
پرواز آرزو شد و بالی نداشتم
آن روزها که جز تو خیالی نداشتم

آن وقت‌ها گذشت که در چارچوب عشق
جز دوری تو، هیچ ملالی نداشتم

از من نترس! چون دگر از من گذشت عزیز
از قبل هم، امید وصالی نداشتم

عشق تو سور زَد به معمای بی جواب
با این حساب، از تو سوالی نداشتم

حرفی بزن! سکوت نشان رضایت است...
اما نگو دوباره، مجالی نداشتم!
--------------(3)-------------------
دوباره شعر، دوباره نشد که با تو نگویم:
_هجوم خاطره ها را، که آمدند به سویم!

بهانه ای که پس از روزهای رفته ی بی تو
برای پل زدن از زندگی به مرگ بجویم

خوش آمدی به تماشای پاکبازی عاشق
ببین! که هیچ نماند و شکسته است سبویم

به عشق با جبروتت، به های و هویِ سکوتت
بگو گذشته ی ما را، نیاورند به رویم

بگو گذشته ی ما را... ولی به جان تو، شب بو!
چگونه عطر تو را در هوای خانه نبویم؟

به هم تنیده تر از پیله هاست نقش دل من
نخواه از دو دِلی که به هم تپیده بگویم!

****************************************************************************

انتهای پیام/

دبیر گروه فرهنگ و هنر: رضوان ابوترابی

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر:
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
رسول
Iran (Islamic Republic of)
۰۲:۴۴ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۱
سلام چطور می تونم با خانم سارا صابر در مورد اشعاری که دارن و اشعار جدیدشون که هنوز منتشر نکردن ارتباط بگیرم ..؟