روحانی و کودتا...!!!

روز بیست و نهم فروردین ماه در تاریخ جمهوری اسلامی ایران؛ یادآور بیعت ارتشی های انقلابی وفادار به امام، اسلام و انقلاب است.

رشادت های نیروهای ارتشی سبب شد تا این نهاد در میان عموم مردم محبوب باشد؛ اما آقای روحانی روز گذشته در سالروز ارتش جمهوری اسلامی ایران باز هم سخنانی بر زبان جاری نمود که بوی فتنه و تفرقه می داد و بیش از پیش به رفتارهای پوپولیستی دامن زد.

این روزها که حسن روحانی پایان عمر چهار ساله دوم دولت خود را به نظاره نشسته از یک سو کارنامه بسیار ضعیف دولت تدبیر و امید در حوزه های داخلی و اقتصادی و از سوی دیگر عدم تحقق تمامی شعارهای انتخاباتی اش و تحقیر عزت ایرانی در بعد بین المللی و نابودی معیشت مردم را شاهد هستیم و چه راهی بهتر از فرافکنی، صحبت های جنجالی و عوام فریبانه برای فرار از پاسخگویی در برابر ملتی که تمام امیدشان را به دولت تدبیر و امید گره زده بودند.

جناب آقای روحانی رئیس جمهور محترم شما سابقه امنیتی بلند مدت از ابتدای انقلاب تاکنون دارید و می دانید اینگونه صحبت ها معنای خوبی ندارد و جز اینکه باعث شادی دل دشمنان و تهیه خوراک برای رسانه های معاند باشد هیچ خروجی مثبتی را در بر ندارد، حتی اگر برای جلب اذهان مخالفین نظام نیز درصدد اینگونه صف بندی بین مردم و ارتش برآمده اید نیز سخت در اشتباه هستید که این جماعت هیچگاه ذخیره استراتژیک و پشتوانه اجتماعی شما نخواهند بود.

جناب آقای رئیس جمهور شما گفته اید : (( زمانی که ملتی از حکومتی ناراضی و روی‌گردان شود، این ارتش‌ها هستند که باید در میان ملت‌ها و حکومت‌ها یکی را برگزینند و تصمیم بگیرند!!)) آیا کسی در کشور جز شما رئیس جمهور و ضامن رضایت مردم بوده است؟!

گاهی اوقات به گونه ای سخن می گویید که ما تصور می کنیم شما در این کشور نه تنها رئیس جمهور نبوده ای بلکه هیچ مسئولیتی نداشته اید. آقای روحانی شما و همفکران سیاسیتان این روزها بسیار از نارضایتی مردم صحبت می کنید پس باید بدانید اگر مردم امروز مایوس و ناامید هستند این صرفا بخاطر دولت شما و ناشی ازسیاست های بسیار ضعیف در حوزه مدیریت امور داخلی کشور و دیپلماسی فوق العاده ضعیف و پوشالی شما در عرصه بین المللی و همچنین ناتوانی در امر تامین معیشت و ثبات اقتصادی کشور است.

شما امروز نه تنها حق فرافکنی ندارید بلکه باید در مقام یک رئیس جمهور که قریب به هشت سال سکان اداره قوه مجریه کشور را به دست داشته است در مقام پاسخگویی حاضر شوید و حداقل به خاطر تمام وعده های عملی نشده تان از ملت شریف ایران عذرخواهی کنید.

البته نکته ای که حائز اهمیت است و در بررسی سوابق آقای روحانی مشاهده می شود این است که بر اساس اسناد و شواهد تاریخی در ابتدای انقلاب آقای روحانی از افرادی بودند که معتقد بودند ارتش یک نهاد طاغوتی است و باید منحل شود و این تند روی ها تا جایی در مجلس ادامه پیدا کرد که ایشان گفتند: ما نباید به بازنشستگان ارتش حقوق بدهیم زیرا آنها مخالف نظام اسلامی هستند و روزی در خدمت رژیم پهلوی بوده اند.

  اینگونه سخنان آقای روحانی آنقدر به تندی ادامه پیدا کرد که در همان جلسه آقای دکتر شهید چمران به ستوه آمدند و در مقابل آقای روحانی ماندند و مانع از تحقق افکار و اهداف آقای روحانی نسبت به ارتش و ارتشی های عزیز شدند.

ارتش همچنان سربلند و استوار در کنار نظام و انقلاب به راه خود ادامه داد، اکنون باید دید چه شده است که آقای روحانی که تا دیروز اینگونه نسبت به ارتش و ارتشی ها نظر داشتند و خواستار انحلال ارتش به عنوان یک نهاد طاغوتی بودند اما تغییر نگرش داده اند و  در مقام دلسوزی و دایه عزیز تر از مادر برای این نهاد عزیز برآمده اند؟!

برداشت شخصی اینجانب این است که آقای روحانی برای فرار از پاسخگویی و متهم جلوه دادن دیگران آمادگی این را دارد که هر گونه سخنی که حواشی را در برداشته باشد بر زبان جاری می کنند تا بتوانند مقداری فضای جامعه و اذهان عمومی را از مسیر مطالبه گری منحرف نمایند و آدرس غلط به مردم بدهند. ممکن است این مسائل به جهت امنیت داخلی و خارجی کاملا خلاف رویه های امنیتی و دارای تبعاتی هم باشد.

 در پایان باید به این نکته اشاره نماییم که آقای روحانی و جریان فکریشان این روزها ممکن است برای جذب عامه مردم دست به هر کاری، اقدامی و سخنی بزنند تا بتوانند قدرت را در دست داشته باشند و همانطور که در دوره گذشته نیز شاهد بوده ایم که برای دستیابی به قدرت و پیروزی در انتخابات این جریان فکری هیچ گونه حد و مرز اخلاقی و شرعی و سیاسی را نمی شناسد و تا روز انتخابات ممکن است صحبت هایی را از این جریان بشنویم که تاکنون حتی از زبان جریانات ضد انقلاب نیز نشنیده ایم.

انتهای پیام/