بیکاری در جامعه انواع معضلات اجتماعی بوجود خواهد آورد و باعث افزایش بسیاری از آسیبها و بحران های اجتماعی از جمله فقر، اعتیاد، فحشا، قتل و... میشود. معضل اصلی در حال حاضر در کشور ما بیکاری قشر تحصیل کرده جامعه است.
کد خبر: ۲۶۶۱۵
۱۰:۰۰ - ۰۲ ارديبهشت ۱۴۰۰
به گزارش خبرنگار اجتماعی یکتاپرس؛ بیکاری از مسائل عمده اقتصادی و اجتماعی است که به صورت مستقیم بر افراد جامعه اثر میگذارد. بیکاری علاوه بر آثار سوء روحی و روانی بر فرد، تبعات اجتماعی و عواقبی برای خانواده و جامعه نیز به همراه خواهد داشت. بیکاری در جامعه سبب شده تا شمار جوانان تحصیلکرده، اما بیکار افزایش یابد.
با افزایش تعداد جوانان تحصیل کرده و نیز افزایش زنان، تقاضا برای ورود به بازار کار به ویژه برای گروه سنی کمتر از ۲۰ تا ۴۰ سال در حال افزایش است که این خود علت تمایل جوانان به ادامه تحصیلات دانشگاهی خواهد بود. از طرف دیگر هم نداشتن تطابق خروجی دانشگاهها با نیاز بازار کار از علل بیکاری فارغ التحصیلان و دارندگان مدارک دانشگاهی شده است. تنظیم خروجی دانشگاهها با نیاز بازار کار یکی از راهکارها برای پیشگیری از بیکاری فارغالتحصیلان است.
جوانان با انگیزه ارتقای سطح تحصیلات خود با تصور شانس دستیابی به مشاغل بهتر با اخذ مدارج علمی بالاتر و نیز کشش پایین جذب کارجویان از سوی بازار کار، سن بیکاران در حال افزایش است و تبعات منفی بیکاری گریبانگیر جامعه شود. بدون شک با انواع معضلات اجتماعی دست و پنجه نرم میکند و باعث افزایش بسیاری از آسیبها و بحران های اجتماعی از جمله فقر، اعتیاد، فحشا، قتل و... میشود
از طرفی انتظار میرود با توجه به شرایط کنونی جامعه و اهمیت جدی مشکل بیکاری و تبعات آن، توجه ویژهای به بحث اشتغالزایی شود همچنین قوانین برنامه و بودجه به عنوان اسناد راهبردی میتوانند در برنامهریزیها برای اختصاص منابع و سیاستگذاریها فرصت مناسبی را در راستای پیشبرد اهداف اشتغال فراهم کنند.
دو واژه «اشتغال» و «بیکاری» در یک جامعه جداناپذیر از یکدیگرند، تمام مشکلاتی از قبیل آسیبهای اجتماعی، از همه مهمتر خط فقر تا میزان قدرت خرید مردم را در خود جای میدهد و تا زمانی که در جامعهای مشکل بیکاری حل نشود آسیبهای اجتماعی در آن جامعه روز به روز بیشترمیشود و در قالب و شکلی تازه خود را نشان میدهد تا جایی که هم بر توسعه و هم بر اقتصاد کشور آسیب میزند و امکان تنش سیاسی را بالا میبرد.
به علت عدم توجه و به کار گییری دولت به بخش جوانان تحصیل کرده حتی دارای تحصیلات عالیه دانشگاهی، هر از گاهی شنیده میشود که شخصی در گوشه و کنار این کشور با داشتن تحصیلات عاله دست به خود کشی زده است و یا اینکه از مهاجرت تحصیل کردهها به خارج از کشور دیده میشود که این قشر از جامعه میتواند مشکلات را حل کرده، ولی عدم توجه دولت به این بخش علت آن شده که جوانان وقتی نی توانند شغلی پیدا کنند به انزوا و دوری از خانواده را ترجیح دهند یا به جایی بروند که کسی آنها را نشناسد.
فردین علیخواه جامعه شناس مینویسد؛ رابرت مرتون از اولین جامعهشناسانی بود که به موضوع «انزوا یا انزوا گزینی» retreatism توجه نشان داد و به توصیف افرادی پرداخت که به تعبیر او گوشۀ عزلت برمیگزینند و خویش را در قرنطینهای خودخواسته قرار میدهند، حصاری به دورِ خود میکشند و بهتدریج از جامعه فاصله میگیرند. نوعی تبعید یا ُبریدن خودخواسته از جامعه به ناکجاآباد.
مرتون معتقد است که عموماً در هر جامعهای اهداف و ارزشهایی حاکم است و از فرد انتظار میرود تا به سمت آن اهداف حرکت کند. برای مثال موفقیت مادی میتواند هدفی باشد که نهادهای اجتماعی مانند خانواده یا رسانهها در معرض افراد قرار میدهند. معمولاً وضعیت نرمال در یک جامعه آن است که امکان رسیدن به این اهداف برای افراد امکانپذیر باشد.
با توجه به وخیمتر شدن بحران اقتصادی در ایران و بیکاری گسترده، میتوان انتظار داشت که بر تعداد جوانان منزوی و گوشهگیر افزوده شود. جوانانی که در جامعه هستند، ولی با جامعه نیستند. باید توجه داشت که انزوا فقط به شکل جسمی و فیزیکی ظهور نمییابد. مرتون پناه بردن به دامان الکل یا مواد مخدر را نیز نوعی انزوا گزینی ذهنی و دور شدن از جامعه میداند.