جعفر فرجی: نقطه وصل بچه‌های انقلابی با اساتید انقلابی شدیم | یکتاپرس
تعداد مؤسسات آموزش عالی که خارج از محدوده دانشگاهی و تحصیلات تکمیلی فعالیت می‌کنند و اقدام به ارائه دروس آموزشی در حوزه علوم انسانی می‌کنند، رشد قابل‌توجهی داشته است.
کد خبر: ۲۸۸۴۱
۱۲:۰۹ - ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۰

فرجی

گروه اجتماعی یکتاپرس؛ در سال‌های اخیر تعداد مؤسسات آموزش عالی که خارج از محدوده دانشگاهی و تحصیلات تکمیلی فعالیت می‌کنند و اقدام به ارائه دروس آموزشی در حوزه علوم انسانی می‌کنند، رشد قابل‌توجهی داشته است و در این میان، اکثر قریب به‌اتفاق این مؤسسات و آموزشگاه‌ها در اختیار جریان شبه روشنفکری ایران قرار داشته است. به همین دلیل بود که تأسیس یک آموزشگاه انقلابی با رویکرد فرهنگی و تمدن‌سازی که مدیریت آن توسط نیرو‌های حزب‌اللهی صورت بگیرد و درس‌های آن نیز بر اساس نیاز‌های روز جامعه ایران ارائه شود، به‌شدت بازتاب رسانه‌ای داشت و با استقبال گسترده مردم و دانشجویان نیز روبرو شد. برای بررسی نحوه شکل‌گیری و روند پیشرفت موسسه طلوع به سراغ مهندس جعفر فرجی، مدیرعامل این مجموعه رفتیم. فرجی سابقه مدیریتی مختلفی از فعالیت‌های مطبوعاتی تا فرمانداری شهرستان ری را در کارنامه خود داشته است.

اساساً مؤسسه طلوع چگونه شکل گرفت؟ ایده‌اش چه بود و چرا به این سمت آمده است؟

در چیزی که به‌عنوان فلسفه وجودی مؤسسه نوشته شده است گفته‌ایم انقلاب اسلامی یک ماهیت فرهنگی دارد. انقلاب ما به علت اینکه در عرصه‌های مختلف برای بشریت جذاب است، بحث نگاه‌های فرهنگی یا جهان‌بینی است که انقلاب اسلامی برای همه دنیا آورده است. این برای دنیا جدید است. موشک یا توان نظامی یا بحث‌هایی از این قبیل قوت انقلاب ما نیست. اگر امروز پنجه در پنجه بزرگ‌ترین قدرت دنیا انداخته‌ایم، علتش این است که حرف و نگاهی داریم و یا انقلاب ما ماهیت فرهنگی‌ای را دارد که با قلب‌ها و عقل‌ها طرف

حساب می‌شود و همان‌طور که آقا گفتند عمق استراتژیک انقلاب دل‌های مردم و مسلمانان است.
وقتی مجموع این‌ها را در کنار هم گذاشتیم با علم به اینکه وقتی‌که با دوستان شروع به بحث کردیم، نگاهمان این بود که مسئله و دورنمای نظام ایجاد یک تمدن اسلامی مبتنی بر اندیشه‌های انقلاب و تشیع است. وقتی با چنین رویکردی به مسئله نگاه کردیم، دیدیم اگر بخواهیم خلأ‌ها را پرکنیم، انقلاب اسلامی همه شئون را در نظر می‌گیرد و تحت پوشش قرار می‌دهد. در زمینه اقتصاد مسائلی داریم و باید به آن‌ها فکر کنیم و برای آن حرف جدید مبتنی بر تمدن اسلامی و مسائل موجودمان را طراحی و حرف جدیدی را ارائه کنیم. فرهنگ، سبک زندگی، تاریخ، سیاست و شئون مختلفی را درگیر می‌کرد. با علم به این بحث‌ها، مؤسسه «طلوع» با یک رویکرد فرهنگی و مبتنی بر اینکه ما می‌خواهیم قطعات پازل تمدن اسلامی را تکمیل کنیم و با رویکرد جدیدی که کمتر در مجموعه‌های ما بود و آن بحث آموزش مسئله ـ محور بود. این‌طور نبود که یک آموزش روتین بگذاریم تا یک سال بعد نتیجه آموزش ما معلوم شود، نبود و با علم به اینکه می‌خواهیم آموزش‌های مسئله ـ محور بگذاریم شروع کردیم. اوایل شاید یک عده‌ای هم می‌گفتند یک کسی می‌آید و پنج جلسه هم مسئله‌ای را می‌گوید، بعدازآن چه می‌شود؟ ما می‌گفتیم می‌خواهیم مسائل نظام را بیاوریم وسط و مطرح کنیم و افرادی و تولید محتوا کنند. افرادی هم که دغدغه دارند و ممکن است دانشجویان لیسانس، فوق‌لیسانس و دکترا باشند، خود آن مسئله برایشان مهم باشد. مثلاً اگر مسئله ربا برایمان مهم است آن را مطرح می‌کنیم و مشخصاً اساتید فن را درباره این موضوع می‌آوریم و از آن‌ها استفاده می‌کنیم.

پس مؤسسه طلوع با رویکرد مسئله ـ محور هم سعی کرد گفتمان‌سازی، هم کادرسازی و هم کار آموزشی کند. این مجموعه فکر اولیه و فلسفه وجودی مؤسسه طلوع بود که فکر کردیم ضرورت دارد این مجموعه را راه بیندازیم.

کدام خلأ در زمینه فرهنگ و هنر احساس شد که ضرورت ایجاد مؤسسه طلوع را ایجاب کرد؟

مباحثی در سطح دروس دانشگاهی به‌صورت مستمر وجود دارند. وقتی مجموعه‌ای در چهارچوب‌های رسمی قرار می‌گیرد، مجبور است سیلابس‌های خود را مشخص کند که ممکن است برای پانزده سال تغییری نکنند و درس و کتابی برای مدت پانزده سال تدریس شود، ولی در حال حاضر با مسائلی مواجه هستیم که روزبه‌روز تغییر پیدا می‌کنند و مسائل مستحدثه هستند. مسائلی که نظام هر روز با آن‌ها مواجه می‌شود و باید برایشان حرف و نگاه داشته باشیم. دانشگاه‌ها عملاً برای بسیاری از مسائل مستحدثه حرفی را تولید نمی‌کنند و بیشتر بحث‌های بنیادین و تئوریک مطرح می‌شود، ولی وقتی‌که می‌خواهیم پا را از جنبه تئوریک فراتر بگذاریم و به مسائل کاربردی‌تر و متناسب با نیاز‌های جامعه صحبت کنیم، معمولاً این خلأ وجود دارد که کمتر برای این قسمت وقت می‌گذارند. ما سعی کردیم این خلأ را پرکنیم، یعنی مسئله‌هایی را که وسط می‌گذاریم کاربردی و ناظر به مسائل کشور باشد و جنبه‌ای از مشکلات نظام، چه به‌صورت تئوریک و چه به‌صورت کاربردی برطرف کند.

فرق این مؤسسه با مؤسساتی که قبل از این ایجاد شده است و معمولاً هم‌طیف شبه‌روشنفکری راه انداخته‌اند چیست؟ آیا «طلوع» از الگوی آن‌ها استفاده کرده یا مسیری بوده است که خودتان ابداع کرده‌اید و یا چیز‌هایی را به مسیر مؤسسات قبلی افزوده‌اید؟

مؤسسه «طلوع» از همان اول تفاوت‌هایی با بقیه مجموعه‌ها حتی مجموعه‌هایی که در جریان فکری مقابل انقلاب به وجود آمده‌اند داشت. اولین تفاوت این بود که از طرف مخاطب استقبال بسیار خوبی صورت گرفت، یعنی جایی نبود که دو سه نفر استاد بنشینند و بحثی را مطرح کنند و معدودی دانشجو هم بنشینند و حرف‌هایشان در همان سطح بماند یا بخواهد به ضرب‌وزور رسانه‌ها جلو برود. از شهریور سال ۹۲ که به این جمع‌بندی رسیدیم که کار را شروع کنیم، تصمیم بر آن شد که از مهرماه کار را آغاز کنیم. در ابتدای کار حتی یک اتاق هم نداشتیم و دورنمای ما این بود که کار را شروع کنیم و خدا می‌رساند. نگاه‌ها و مسئله‌هایمان را روی سایت آوردیم و فکر می‌کردیم تعدادی می‌آیند. در ترم اول ۲۹۰۰ نفر ثبت‌نام داشتیم که برای خود ما خیلی جذاب بود و مجبور شدیم به فرهنگسرا‌ها و مجموعه‌های مختلف مراجعه کنیم تا بتوانیم کلاس‌ها را پوشش بدهیم. دیدیم نقطه خلأ را درست شناسایی کرده‌ایم و اقبال مخاطبان برای ما جالب بود. یکی دیگر از تفاوت‌های ما با مجموعه‌های دیگر این بود که ما از همان روز اول شهریه گرفتیم، یعنی افراد وارد مجموعه‌ای شدند که گواهی آن به درد اشتغالاتشان و کار در دستگاه‌ها و ادارات دولتی نمی‌خورد، ولی وارد این مجموعه شدند و نه‌تن‌ها شهریه دادند و سر کلاس‌ها حاضر شدند، بلکه از جیب خودشان هم هزینه‌ای را دادند. معمولاً در بین مجموعه‌های آموزشی این وضعیت وجود ندارد و آن‌ها التماس و درخواست می‌کنند و به‌سختی می‌توانند یک دوره را تمام کنند، ولی از همان اول با استقبال خوبی که صورت گرفت، این فرهنگ درست پایه‌گذاری شد که افراد باید هزینه آموزش را بدهند و مؤسسه هم توانست بر اساس درآمد خودش بچرخد.

یکی دیگر از امتیازات مؤسسه این بود که مجموعه از ابتدا IT BASE شد و تمام سیستم اداری، روابط عمومی، آموزش و… را IT BASE کردیم. در ابتدا همه کار‌ها و نقل و انتقالات مالی و ثبت‌نام‌ها اینترنتی صورت گرفتند و پولی به‌صورت فیزیکی دریافت نکردیم. همه این کار‌ها به‌صورت آنلاین بود و همه بچه‌ها خودشان پروفایل پیدا می‌کردند. هر کسی که در مؤسسه عضو می‌شود، پروفایل و یک ثبت شخصی پیدا می‌کند و ارتباطش با ما کاملاً آنلاین است.

نکته‌ای که از همان اول پیگیری کردیم و فکر می‌کنم اولین بار بود که در مؤسسات خصوصی پیگیری شد و نتیجه داد این بود که از همان اول آموزش مجازی را طراحی کردیم. نگاه اصلی این بود که بچه‌ها در استان‌ها و شهرستان‌ها به این اساتید دسترسی نداشتند. حضرت آقا جمله‌ای فرمودند که دانشجویان ارتباط خود را با اساتید انقلابی مستحکم کنند. این برای ما یک استراتژی شد که باید نقطه وصل بچه‌های انقلابی با اساتید انقلابی شویم. ممکن است این اساتید در دانشگاهی درس بدهند، ولی بقیه بچه‌ها از حرف‌ها و نگاه‌های آن‌ها محروم باشند و یا ممکن است یک‌بار هم بیایند و در رسانه‌ای صحبتی بکنند و تمام شود و برود، ولی اینکه این ارتباط بین بچه‌ها و یک چهره فعال فرهنگی با این اساتید برقرار شود مهم بود. دیدیم بچه‌های استان‌ها از این قضیه محروم‌اند و لذا از همان ابتدا تصمیم گرفتیم آموزش مجازی بگذاریم. واقعاً هم پیش‌بینی نمی‌کردیم از این فکر تا این حد استقبال شود، ولی این اقدام ما نقطه عطفی در کار خود مؤسسه بود. از همان روز اول کلاس‌ها را ضبط کردیم و در پروفایل بچه‌ها قرار دادیم. بچه‌های استان‌ها و شهرستان‌ها اگر سؤالی داشتند از اساتید می‌پرسیدند و ما در اختیار اساتید قرار می‌دادیم و آن‌ها در اول هر جلسه سؤالات را می‌خواندند و پاسخ می‌دادند و به‌این‌ترتیب بچه‌های استان‌ها توانستند یک ارتباط حداقلی خوبی را با اساتید پیدا کنند.

یکی از کلاس‌هایی که داریم و حدود پنج جلسه هست، بچه‌ها فایل صوتی آن را ده هزار تومان می‌خرند، در حالی که در مجموعه‌های دیگر دیده‌ام مستند درست یا کتاب تهیه می‌کنند و قیمت سه هزار تومان هم می‌زنند، ولی فروش نمی‌رود، اما، چون مؤسسه مباحثی را مطرح می‌کند که دغدغه ذهنی و مسئله عمومی و روز بچه‌هاست، آن‌ها حاضرند برای یک فایل صوتی ده هزار تومان بدهند و آن فایل را بخرند. این مسئله به لحاظ اقتصادی هم بسیار مجموعه را جلو انداخته است. بعد از مؤسسه طلوع حتی جبهه مقابل هم به فکر راه‌اندازی کلاس‌های مجازی افتاده است.

همیشه در کار‌های فرهنگی مسئله و مشکل اصلی موضوع مالی است، اما مؤسسه طلوع توانست با این روش مشکل مالی خود را حل کند. پس به نظر شما علت اصلی موفقیت این است که هدف‌گذاری درستی صورت بگیرد و مورد نیاز مخاطب باشد.

در زمینه‌های فرهنگی به چند شیوه می‌توان مستقل شد و از لحاظ اقتصادی روی پای خود ایستاد. راحت‌ترین راه این است که بروید و کمک بگیرید. مجموعه‌هایی که با کمک می‌گردند، معمولاً از مخاطب دور می‌شوند، چون پشت در‌های بسته می‌نشینند، کولر گازی هم که روشن است، حقوقشان هم که به راه است و می‌نشینند و تصمیم می‌گیرند و به مخاطب کاری ندارند. مثلاً می‌گویند کلاس‌ها پر نشد؟ خب اشکال ندارد تلاش کنید و کلاس‌های دیگری را طراحی کنید. اصلاً کاری ندارند و می‌بینید از ۲۰ دوره آن‌ها پانزده دوره شکل نمی‌گیرد و آن پنج دوره‌ای هم که شکل می‌گیرد با سه چهار نفر است، چون به استاد می‌گویند ما پول تو را می‌دهیم و تو بیا. وقتی‌که کاملاً مبتنی بر کمک می‌شود، نگاه به جامعه و مخاطب کم می‌شود. حتی در تولید محصولات هم همین‌طور است. یک زمانی ما دغدغه‌ها و علاقه‌مندی‌هایی داریم که جامعه به آن‌ها نرسیده است. باید دست جامعه را بگیریم و پله‌پله آن را بالا ببریم، منتهی نمی‌خواهیم این کار را بکنیم و می‌گوییم باید بروم روی پله ۱۰۰ و جامعه نرسیده است. بعد می‌رویم و بودجه‌اش را هم تأمین می‌کنیم. بعد کتاب تهیه می‌کنیم و فروش نمی‌رود. کلاس می‌زنیم و هیچ اتفاقی نمی‌افتد. محصول فرهنگی می‌زنیم و هیچ کسی نمی‌بیند. مستند می‌سازیم و هیچ کسی استقبال نمی‌کند. منتهی ما در مؤسسه طلوع از اول گفتیم منبع پایدار مؤسسه باید مخاطبان آن باشد. وقتی به مخاطبان وصل می‌شوید و تصمیم می‌گیرید حتی از لحاظ مالی هم از طریق مخاطبان پایدار بمانید ـ البته با حفظ چهارچوب‌ها و اصول ـ طراحی‌های شما متفاوت می‌شوند. سخت‌تر هست، ولی وقتی در مسیر بیفتید، بسیار مستمرتر و ماندگارتر جلو می‌روید. دو سه تا ابتکار ممکن است یک مجموعه را ماندگار کند و دیگر دغدغه این را نداشته باشد که این محصول فرهنگی را تولید کردم، پس چرا کسی نمی‌خرد و بروم با این ارگان صحبت کنم که چند تا بخرد یا برای تأمین بودجه از فلان جا کمک بگیرم. به‌جای این کار‌ها وقتتان را روی طراحی درست می‌گذارید.

انتهای پیام/

برچسب ها: جعفر فرجی

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: