به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی یکتاپرس؛ سواد رسانهای" (Media Literacy) در یک تعریف بسیار کلی عبارت است از یک نوع درک متکی بر مهارت که براساس آن میتوان انواع رسانهها و انواع تولیدات آنها را شناخت و از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد.
این درک به چه کاری میآید؟ به زبان ساده، سواد رسانهای مثل یک رژیم غذایی است که هوشمندانه مراقب است که چه موادی مناسب هستند و چه موادی مضر؛ چه چیزی را باید مصرف کرد و چه چیزی را نه و یا اینکه میزان مصرف هر ماده بر چه مبنایی باید استوار باشد. سواد رسانهای میتواند به مخاطبان رسانهها بیاموزد که از حالت انفعالی و مصرفی خارج شده و به معادله متقابل و فعالانهای وارد شوند که در نهایت به نفع خود آنان باشد. به دیگر سخن، سواد رسانهای کمک میکند تا از سفرهی رسانهها به گونهای هوشمندانه و مفید بهرهمند شویم.
در گام اول باید گفت سواد رسانهای آمیزهای از تکنیکهای بهرهوری مؤثر از رسانهها و کسب بینش و درک برای تشخیص رسانهها از یکدیگر است. من بر این باورم که هدف اصلی سواد رسانهای بهخصوص وقتی دربارهی رسانههای جمعی حرف میزنیم، میتواند سنجش نسبت هر محتوا با "عدالت اجتماعی" باشد.
هر نظام رسانهای دارای یک سلسله مراتب است که اجزای آن قابل تجزیه و تحلیل و شناسایی است؛ همچنین همین سلسله مراتب است که محصول نهایی رسانه یا همان محتوای رسانه را میسازد. رفتار و بافت این سلسلهمراتب، شبیه یک کارخانه است. در کارخانه هم تمام اجزا- اعم از زیرساختها، نرمافزارها، نیروی انسانی و...- دست به دست هم میدهند تا محصول نهایی خود را با توجه به اهداف از پیش تعریف شده، تحویل مصرفکننده بدهند.
ضرورت سواد رسانهای چیست؟
تا اینجا باید تا حدودی مشخص شده باشد که چرا به سواد رسانهای نیاز داریم. امروز در دنیایی زندگی میکنیم که خواه ناخواه در شرایط اشباع رسانهای قرار دارد. فضای پیرامون ما سرشار از اطلاعات است. به عنوان مثال وقتی تلفن همراه یکنفر به صدا درمیآید، این اطلاعات موجود در فضا است که پل ارتباط او با تماسگیرنده شده؛ یا زمانیکه یک مودِم میتواند افراد را به جهان بیانتهای اینترنت بکشاند، نشانهای دیگر است از همین شرایط حاکمیت اشباع رسانهای بر جهان؛ و یا حالا که میلیونها روزنامه و مجله و کتاب و خبرگزاری و شبکهی تلویزیونی بر زمین و زمان میبارد، همه نیاز دارند به اینکه در برابر چنین فضایی، چتری بر سر بگیرند و یک رژیم مصرف اتخاذ کنند. همه نیاز دارند به اینکه در انتخابهایشان بیشتر دقت کنند، درست مانند آنچه مردم در مورد تغذیهی خودشان عمل میکنند. چون مردم اکنون باسوادتر شدهاند، مراقب هستند که در غذایی که مصرف میکنند چقدر کلسترول، ویتامین و یا مواد دیگر باید باشد؛ در فضای رسانهای هم باید دانست چه مقدار باید در معرض رسانههای مختلف اعم از دیداری، شنیداری و نوشتاری بود و چه چیزهایی را از آنها برداشت.
یکی دیگر از اهداف سواد رسانهای نشان دادن اضافهبار اطلاعاتی است. در شرایط اشباع رسانهای و در فضای موجود افراد در معرض حجم بالایی از اطلاعاتی هستند که هرگز به برخی از آنها نیازی ندارند. به عنوان مثال امروزه بسیاری از نوجوانان در جهان، مارکها و علائم تجاری بینالمللی را بهخوبی میشناسند اما این اطلاعات در هیچ زمینهای به کار آنها نمیآید؛ نه قدرت خرید دارند و نه قدرت مصرف، ولی چون در معرض آگهیهای پیاپی قرار دارند، در این زمینه اطلاعات دارند. پس باید از پیامها و اطلاعات اطرافمان براساس نیازهایمان استفاده کنیم تا دچار سردرگمی نشویم. سواد رسانهای این امکان را هم در اختیار میگذارد.
حمید ضیایی پرور استاد ارتباطات، سواد رسانهای را مهارت و توانایی دریافت، تحلیل، آنالیز، نقد و انتشار محتوای رسانه اعم از تلویزیون، روزنامه، فضای مجازی و هر ابزار دیگر موجود معرفی کرد و ادامه داد: اگر فرد، گیرنده یا مخاطب توانایی تجریه تحلیل محتوای پیام رسانهای را داشته باشد یعنی سواد رسانهای دارد. هر پیامی را بطور دربست نپذیرد و راجع به آن نقد و کند وکاو داشته باشد.
ما امروز با شهروندانی مواجه هستیم که حداقل ۳ ساعت از وقت خود را به اشکال مختلف با رسانهها سپری میکنند. در واقع سواد رسانهای این مهارت را به مخاطبان تلویزیون، ماهواره و فضاهای مجازی میدهد که چگونه بهترین استفاده را در این مواجهه داشته باشند.
در همین راستا مجموعه آمارهایی هم از طرف وزارت ارتباطات در حوزه رسانههای اجتماعی و ضریب نفوذ اینترنت، پهنای باند، ترافیک، مصرف اینترنت، تعداد سیم کارتهای تلفن همراه و... منتشر میشود که به دلیل کنترل شبانه روزی بسیار دقیق هستند. این آمارها حاکی از آن است که در کشور ضریب نفوذ اینترنت بالای ۸۵ درصداست. بخش عمدهای از این ضریب نفوذ تا ۸ سال پیش با لپ تاب انجام میشد، اما در حال حاضرنزدیک ۹۰ درصد آن توسط موبایل انجام میشود. معنی این آمار این است که ۶۰ میلیون کاربران تلفن همراه گوشیهای هوشمند از پلترومهای اجتماعی استفاده میکنند.
سمیه عابدی روانشناس گفت: فرد پس از پشت سر گذاشتن دوران نوجوانی، در دوران جوانی، میانسالی و کهنسالی از رسانهها و محصولات رسانهای تاثیر مثبت و منفی میگیرد اما ایدهآل آن است که فرد شخصیت خویش را بی هیچ قید و بندی در اختیار رسانهها و محصولات رسانهای قرار ندهد بلکه سعی کند از امتیازات رسانه حداکثر بهره را گرفته و از مضرات آن تا حد ممکن فاصله بگیرد.
سهلانگاری و کم توجهی در این زمینه باعث می شود ما کودکان و نوجوانان را در مقابل این محصولات تنها و بیدفاع بگذاریم. بنابراین ضروری است که وزارت آموزش و پرورش هرچه سریعتر مبحث سواد رسانهای را به شکل مناسبتری در کتب درسی تمام مقاطع تحصیلی بگنجاند. همیشه به مخاطبان گفته میشود که مواردی را در مواجه با محصولات رسانه ای باید رعایت کنند، اما کمتر به رسانهها گوشزد میشود که شما هم بنا به مسوولیت اجتماعی که بر دوش دارید، باید طبق معیارهای مشخص شده عمل کنید. به عبارتی اگر رسانهها بدانند که در قبال عدم پایبندی به مسوولیت اجتماعی خود در قبال مخاطبان، مجازات، تحریم و... خواهند شد، به وظایف خود در این زمینه پایند خواهند بود.
سواد رسانهای در افراد یعنی برخورد هدفمند آنها با محصولات رسانه ای است که موجب بالا رفتن سطح آگاهی آنها به عنوان مخاطبین رسانهها میشود و منجر به ارتباطی دوسویه و مشارکت جویانه با رسانهها از یک سو و تقویت ساختار دموکراتیک جامعه در راستای مباحث مشارکت فعال در حوزه رسانه از سویی دیگر میشود.
انتهای پیام/