به گزارش گروه اجتماعی یکتا پرس، «راه صد ساله را یکشبه رفتن» آرزوی همه است. میتوان گفت تقریبا همه آدمها کل زندگیشان را با این آرزو در سر میگذرانند و این میان شاید عدهای به آن برسند و عدهای هم از قافله عقب بمانند. معمولا هم این راه به جیبی پر از پول منجر میشود و خب همهمان میدانیم که تمام آدمهای دنیا ظرفیت رسیدن به پول آن هم در طول یک شب را ندارند.
بااینکه پول دقیقاً دستگاه فکری شما را شکل نمیدهد اما میتواند بر نحوه تفکر شما و رفتارتان با دیگران تاثیر بگذارد. به دست آوردن درکی بیشتر از تاثیری که پول یا فقدان آن میتواند بر رفتار شما داشته باشد میتواند کمکتان کند که وقتی میخواهد کنترل شما را به دست گیرد و از مسیر درست منحرفتان کند، بفهمید و متوقفش کنید.
یک تحقیق که در سال ۲۰۰۴ انجام گرفت ثابت کرد که پول ارزشی که به زمان و تلاشتان میگذارید را تغییر میدهد. محققان جیمز هیمن و دان آریلی، آزمایشی ترتیب دادند که از طریق آن میتوانستند میزان انگیزه افراد برای تکمیل یک کار را براساس پول بسنجند. از شرکتکنندهها خواسته شد که روی یک صفحه کامپیوتر دایره بکشند.
از یک گروه خواسته شد اینکار را بدون پرداخت پول و از روی خیرخواهی انجام دهند و به گروه دیگر گفته شد که در ازای اینکار نیم دلار دریافت میکنند و به گروه دیگر قول پرداخت ۵ دلار داده شد. بعد از زمان گرفتن برای شرکتکنندهها، گروهی که گفته شده بود اینکار را به صورت رایگان انجام دهند، کار را سریعتر از دو گروه دیگر انجام دادند. گروه دوم گروه ۵ دلاری و گروه سوم گروه نیم دلاری بودند.
محققان نتیجهگیری کردند که برای انجام یک کار دو انگیزه وجود دارد. انگیزه اول اجتماعی است. با تشخیص ارزش اجتماعی یک کار، آن را به عنوان یک سرمایه گذاری ارزشمند زمانی بخشی از وظیفه اجتماعیمان میبینیم و معمولاً از کمک کردن راضی و خوشحالیم. اما وقتی پول بعنوان انگیزه ارائه میشود، دیگر کمتر به جنبه اجتماعی و بیشتر به جنبه تجاری آن کار فکر میکنیم. درنتیجه زمانمان را براساس پاداش مالی که در بر دارد میسنجیم که نشان میدهد چرا گروه نیم دلاری کندترین گروه بودند، زیرا تصور میکردند که زمان و تلاششان ارزش پول بیشتری دارد.
مقدار پولی که در میآورید میتواند بر نگرش شما نسبت به خودتان و دیگران اثر بگذارد. در تحقیقی که در آگوست ۲۰۱۳ در مجله شخصیت و روانشناسی اجتماعی به چاپ رسید، از افراد خواسته شد تا چیزهایی مثل طبقه اجتماعی، ژنتیک و حتی IQ را درجهبندی کنند.
در تحلیل نتایج، اینها بعنوان حس «ذات طبقه اجتماعی» تعریف شدند، این ایده که تفاوتهای بین طبقات اجتماعی براساس هویت و ژنتیک است نه محیط.
ثروتمندترین شرکتکنندهها کسانی بودند که عمیقترین حس ذات طبقه اجتماعی را داشتند. افراد فقیر معمولاً باور داشتند که طبقه اجتماعی ارتباطی با ژنها ندارد – یعنی هرکسی میتواند پولدار یا فقیر باشد.
از طرف دیگر افراد پولدار بیشتر باور داشتند که ثروت جزئی از ژنتیک و هویت افراد است، یعنی براساس شرایط و وضعیت فردی و رفتارهایشان پولدار شدهاند. آنها همچنین باور داشتند که زندگی کم و بیش عادلانه است و آدمها آنچه شایستهشان است به دست میآورند.
اعتیادهای مختلفی به این علت شروع میشوند که فرد از یک نوع رفتار خاص یک واکنش مثبت میگیرد. چه حس خوبی باشد که از خرید کردن میگیرید یا ترسی که از قمار کردن میآید. اینکه دوباره و دوباره برای گرفتن همان نتیجه به دنبال آن رفتار بروید، میتواند موجب بروز نوعی اعتیاد شود. به این «اعتیاد رفتاری یا فرآیندی» میگویند رفتار وسواسی که با وابستگی به یک مادهمخدر انگیزشدهی نمیشود، بلکه با فرآیندی که به نتیجهای مثبت منجر میشود.
پول درآوردن میتواند برای خیلیها اعتیادزا باشد. تیان دایتون، روانشناس بالینی هشدار میدهد که یک حساب پسانداز پر یا آن چک مبلغ بالا میتواند به تنها هدف یک انسان تبدیل شود. او هشدار میدهد، حس مثبتی که بعد از به دست آوردن پول ایجاد میشود میتواند مادهای شیمیایی در مغز ایجاد کند که حس خوبی دارد.
آنهایی که حواسشان به پول هست، معمولاً تلاش میکنند بیشتر از کسانیکه پول برایشان یک اولویت نیست، خودکفا باشند حداقل این چیزی است که تحقیقی که در سال ۲۰۰۹ در دانشکده مدیریت دانشگاه ییل مشخص کرد، میگوید. این تحقیق حول پول انحصاری انجام گرفت. یک گروه از شرکتکنندهها وارد اتاقی شدند که نشانگرهای متعددی از پول در آنجا وجود داشت مثل پول خرد روی میز، نوشتههایی درمورد پول یا حتی یک مکالمه درمورد مسائل مالی. گروه دوم وارد اتاقی شدند که صحبتی از پول آنجا نبود. روی هر دو این گروهها تستی انجام شد.
وقتی کاری بسیار دشوار و تقریباً غیرممکن به این گروهها داده شد، با قید اینکه درصورت نیاز آنها کمک وجود دارد، گروهی که در گروه مربوط به پول بودند بیشتر سعی داشتند که کار را به تنهایی انجام دهند، حتی وقتی تمام کردن آن کار به تنهایی ممکن نبود. از طرف دیگر، گروه دیگر به گرفتن کمک متمایل بودند. این تحقیق اینطور نتیجهگیری کرد که افرادی که پول برایشان مهم است، خودکفاتر از دیگران هستند، بخصوص وقتی تمرکز اصلی آنها پول باشد.
مهم نیست که پولدار به دنیا آمده باشید یا در لاتاری برنده شده باشید، پول میتواند بر رفتار شما اثر بگذارد و بعضی از این تاثیرات میتوانند ذاتاً منفی باشند. بااینحال با آگاهی از تلههای اجتماعی پول، مثل فقدان محبت، تعارض بین طبقات اجتماعی، تنهایی و انحطاط اخلاقیات، میتوانید از خودتان دربرابر بعضی تاثیرات منفی پولدار بودن محافظت کنید.
متعهد شدن به بخشش و کارهای خیریه و بزرگتر کردن دایره اجتماعیتان و داشتن دوستانی از طبقات مختلف جامعه و سطوح درآمد متفاوت میتواند به شما کمک کند با پولتان کاری مثبت انجام دهید.
انتهای پیام/