همه افرادی که به فکر راهاندازی یک کسبوکار در زندگی خود بودهاند، حداقل یکبار به کسبوکار شراکتی نیز فکر کردهاند. شراکت با دیگران مسئلهای است که هر فرد نمیتواند از پس آن بربیاید. قبل از راهاندازی هر کسبوکار مشارکتی مسائل زیادی را باید بررسی کنید. باید از قوانین کسبوکار شراکتی مطلع باشید و از حقوق خود و طرف مقابل آگاهی کامل داشته باشید. شما باید بدانید که هر کسبوکار تجارتی در کنار مزایایی که دارد، دارای معایبی نیز است که شاید شما با آنها کنار نیایید؛ بنابراین قبل از شروع کار باید مزایا و معایب کار شراکتی را بسنجید. ما در این مقاله شما را با آنچه از مزایا و معایب کسبوکار شرکتی باید بدانید آشنا میکنیم.
کسبوکار شراکتی زمانی راهاندازی میشود که یک فرد در راهاندازی آن کسبوکار بهتنهایی کمبودهایی داشته باشد. این کمبودها میتواند از هر نظر برای شما وجود داشته باشند. شما ممکن است ازلحاظ تخصص و تجربه درزمینهٔ کاری که قصد شروع آن را دارید احساس رضایت کافی نداشته باشید. حتی ممکن است برای راهاندازی آن کار به کمک مالی و سرمایه فرد دیگری نیز نیاز داشته باشید. به دنبال این کمبودها شما به فکر شریک شدن با فرد یا افراد دیگری میافتید و اگر دست به چنین کاری بزنید و افراد موردنظر پیشنهاد شما را بول کنند، کسبوکار شراکتی شما آغاز خواهد شد. البته ممکن است دیگران برای راهاندازی کسبوکار به شما نیاز داشته باشند و آنها به شما پیشنهاد شراکت را بدهند.
ما در این قسمت سه دلیل آوردهایم که شما با داشتن آن دلایل میتوانید به کسبوکار شراکتی روی بیاورید.
کسبوکارهای مشارکتی نیز انواع مختلفی دارند که به سه مورد آنها در ادامه اشارهکردهایم:
در هر کسبوکار مشارکتی قطعاً مزایای زیادی وجود دارد که افراد را به سمت شراکت کشاندهاند. مزیت و دلیل اصلی راهاندازی کسبوکار شراکتی درواقع این است که صاحبان سود بهدستآمده از کار، بدهیها و تصمیمگیری را به اشتراک میگذارند. در ادامه با مزایای کسبوکار شراکتی بیشتر آشنا خواهیم شد.
وضعیت سرمایه کسبوکار شراکتی در ابتدای شروع کار توسط سرمایهگذاران روشن خواهد شد. در این نوع کسبوکار با توجه به ماهیت کار و تعداد بیشتر سرمایهگذاران پول بیشتری بهعنوان سرمایه وارد کار خواهد شد. این امر میتواند فشار مالی را از شانه یک نفر بردارد. همچنین سرمایه بیشتر انعطافپذیری و امکان رشد بیشتر را فراهم خواهد کرد. علاوه بر این سودآوری بهتری در این کسبوکار پیش رو خواهد بود که در پایان کار با توجه به درصد مشارکت هر فرد بین شرکا تقسیم خواهد شد.
معمولاً در کسبوکارهای مشارکتی، شکلگیری، مدیریت و اداره کسبوکار آسانتر است. از طرفی هر یک از شرکا میتوانند بدون دخالت سهامداران دیگر تصمیمگیری کنند بنابراین انعطافپذیری بیشتری در مشارکت دیده خواهد شد.
هر شریک دانش، مهارت، تجربه و ارتباطات خاص خود را دارد که به همراه خود به تجارت میآورد. بهطور بالقوه افراد با یکدیگر بهطور بالقوه شانس موفقیت بیشتری نسبت به هر یک از شرکا که بهصورت جداگانه تجارت میکنند به کسبوکار میآورند.
در یک کسبوکار شراکتی مسئولیت اداره تجارت میتواند به اشتراک گذاشته شود. این موضوع به آنها کمک خواهد کرد که از تواناییهای خود نهایت استفاده را ببرند. بهعنوانمثال بهجای تقسیم مدیریت و سهم مساوی از هر کار تجاری ممکن است کار را با توجه به مهارت خود تقسیم کنند. ممکن است فردی در حسابداری مهارت داشته باشد بنابراین این وظیفه به او سپرده خواهد شد و شخص دیگر وظیفه بازاریابی یا فروش را بر عهده بگیرد.
شرکا در تصمیمگیری مشترک هستند و در صورت نیاز به یکدیگر کمک میکنند. شرکای بیشتر به معنای مغزهای بیشتر خواهد بود. درواقع آنها میتوانند برای ایدههای تجاری و حل مشکلاتی که تجارت با آنها روبهرو است تصمیمگیری بهتری داشته باشند.
گرچه مزایای کسبوکار مشارکتی زیاد است و به دلیل همین مزیتها است که افراد به آن روی میآورند، اما نباید چشم را ر روی معایب این نوع از کسبوکار بست. معایبی که در کسبوکار مشارکتی وجود دارند باعث میشوند برخی از آنها دوام چندانی نداشته باشند. به همین دلیل است که بسیاری از افراد در ارتباط با کار مشارکتی میگویند اگر شریک داشتن خوب بود، خدا هم شریک داشت. ازجمله معایبی که میتوان برای کسبوکارهای مشارکتی نام برد موارد زیر هستند:
خطر اختلافنظر یکی از بارزترین معایب مشارکت است که همه ما در اولین وهله به آن فکر میکنیم. بدیهی است که افراد مختلف ایدههای مختلفی نیز داشته باشند. آنها در مورد چگونگی اداره تجارت و منافع کسبوکار افکار مختلفی خواهند داشت. این میتواند منجر به اختلافنظر و اختلافاتی شود که نهتنها ممکن است به تجارت آسیب برساند بلکه به روابط افراد نیز لطمه وارد میکند. برای جلوگیری از این امر در طول تشکیل شراکت در مورد اختلافات احتمالی که خواهد افتاد تمهیداتی را بیندیشید.
همانطور که تصمیمگیری بهتر میتواند یکی از مزایای کسبوکار شراکتی باشد، به همان صورت نیز میتواند از معایب نیز به شمار برود. شما در تصمیمگیری انفرادی فقط خودتان هستید که باید تصمیمگیری کنید اما باوجود شرکا باید به مشورت و بحث بنشینید. در مواردی که اختلافنظر دارید باید وقت صرف مذاکره برای ایجاد توافق کنید.
ازآنجاکه مشارکت بهطور مشترک انجام میشود لازم است که همه شرکا با نحوه انجام کارها موافق باشند. این بدان معناست که در برخی شرایط آزادیهای کمتری در رابطه با مدیریت تجارت در مقایسه با تاجران تنها وجود دارد.
هر یک از شرکا در مسئولیت و خطرات مالی کسبوکار سهیم هستند. این بدان معنا است که اگر فردی در کسبوکار دچار خطایی شد و کسبوکار را به خطر انداخت مسئولیت آن به گردن تمام اعضا خواهد بود. همانگونه که هر نفعی که هر فرد برای کسبوکار داشته باشد سود و نفع آن برای تمام شرکا خواهد بود.
یکی از مهمترین معایب میتواند قوانین مالیاتی باشد. این قوانین به این صورت است که شرکا باید مالیات را به همان روشی که معاملهگران منفرد انجام میدهند بپردازند و هر یک اظهارنامه مالیاتی خودارزیابی را هرساله ارائه دهند.
شرکا قطعاً سود را بهطور مساوی تقسیم میکنند. این در حالی است که یک یا چند شریک در تلاش برای اداره یا مدیریت کسبوکار سهم عادلانهای از تلاش خود را نمیگذارند؛ اما همه آنها از مزایای یکسانی بهرهمند خواهند شد. این موضوع نیز منجر به ناسازگاری خواهد شد.
موارد موجود در توافقنامه در هر مشارکت میتواند متفاوت باشد؛ اما ما چند نمونه رایج را برای شما نامبردهایم:
همانطور که خواندید مشارکت در کسبوکار دارای مزایا و معایب متعددی است؛ بنابراین هنگامیکه از شراکت در کار نامی بر زبان میآورید تعدادی از افراد وجود دارند که از مزیتها و موفقیت در این کارها برای شما مثال خواهند زد. در مقابل افرادی نیز هستند که به شما خواهند گفت این کار عاقبت ندارد و بعد از خاطرات مشارکت خود یا دیگران با شما صحبت خواهند کرد. تنها توصیه ما برای شما اطلاع و کسب آگاهی و داشتن بینش واقعی از یک کسبوکار مشارکتی است. قبل از اینکه کسبوکار مشارکتی را راهاندازی کنید بهتر است همه جوانب را در نظر بگیرید. بروز مشکل بعد از شروع کار در برخی موارد ممکن است خسارات جبرانناپذیری را برای شما و شرکا و ارتباط بین شما ایجاد کند.