گــل و گــلدان | یکتاپرس
گلدان سفالی گوشه‌ی حیاط نشسته بود. خاک نداشت، دانه نداشت، جوانه نداشت، غنچه نداشت، گل هم نداشت. رنگ و رویش رفته بود ، تنهای تنها بود.
کد خبر: ۶۱۵۰۵
۰۶:۲۰ - ۰۲ دی ۱۴۰۰

گــل و گــلدان

به گزارش یکتاپرس خورشید رفت، ماه آمد، ماه رفت، خورشید آمد، تا یک دختر جوان سراغ گلدان آمد. گلدان را رنگ و لعاب داد، خاک داد، دانه داد، آب داد تا این‌که امید در دل او متولد شد.
پیش از این گلدان معنای امید را نمی دانست، ولی حالا برای او امید برابر بود با زندگی. از تشعشع گرمای امید دل گلدان روشن بود.
دانه شد جوانه، جوانه شد ساقه و غنچه، غنچه شد گل سرخ، گلدان شد شازده‌کوچولو.
سارا دانش‌مهر از تبریز

انتهای پیام/

برچسب ها: گل و گیاه

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: