انقراض یا مرگ زبان ها ( قسمت 2) | یکتاپرس
تالیف: سعید جهانپولاد/ اختصاصی یکتاپرس؛
عوامل پیچیده و موثری در انقراض، مرگ زبان ها و یا خفتگی زبانی می توان بر شمرد که هر کدام با نیرو و قدرت تخریبی خود در این  پدیده ها نقش ایفا می کنند.
کد خبر: ۶۹۱۲۵
۱۰:۳۲ - ۲۳ دی ۱۴۰۰

  مرگ زبان ها

انقراض یا مرگ زبان ها( قسمت 2)

پژوهش در زبان مادری

تالیف: سعیدجهانپولاد

همانطور که ذکر شد، عوامل پیچیده و موثری در انقراض، مرگ زبان ها و یا خفتگی زبانی می توان بر شمرد که هر کدام با نیرو و قدرت تخریبی خود در این  پدیده ها نقش ایفا می کنند، عواملی که گاه به صورت همزمان، و یا با فاصله گذاری زمانی کم و بیش در همپوشانی به یک نتیجه در ناپدیدی زبان منجر شوند با هم بخش قابل ملاحظه این عوامل را کمی مرور می کنیم و با ذکر آمارهای رسمی منتشره و صرفا دقیق در گونه گی زبان‌های ثبت شده از طریق اطلس زبان‌های در خطر یونسکو، آنها را به بررسی می گذاریم

فتوحا، تصرفات جنگی، نظامی

فتوحات یا تصرفات جنگی و نظامی می تواند برای از بین بردن " مرگ یا انقراض زبانی " و یا ناپدید کردن زبان ها تعیین کننده باشد. همه چیز به نوع فتح و تصرفات  قشونی ،  نظامی بستگی دارد. تأثیرات شکست نظامی اگر نسل کشی باشد به واسطه اینکه زبان متخاصم ضعیف یا زبان قوی باشد، تاثیرات متفاوتی در بر خواهد داشت

نسل کشی

یک زبان می تواند با نسل کشی وجود نداشته باشد، یعنی با حذف خالص و ساده جمعیتی که زبان مادری آن زبان  تلقی می شود،  اگر یک زبان اقلیت کوچک باشد، تأثیر رادیکال، فوری و غیرقابل برگشتی خواهد داشت و به زودی محو ، ناپدید خواهد شد  به طور مثال، انحلال یا حتا انقراض بسیاری از زبان‌های بومیان ابتدایی آمریکایی و چندین قوم کوچکتر در اتحاد جماهیر شوروی سابق (روسیه کنونی) و چین (اینگوش، کالموتس، مکتینس، نوس، آچانگ و غیره) را می توان در تاریخ این تصرفات استعماری بررسی کرد که منجر به ناپدید شدن این زبان‌ها،  مردمان گویشور این زبان‌ها دانست ،در موارد دیگر، حتی یک نسل کشی جزئی آغاز یک افول طولانی است، زیرا به طور اجتناب ناپذیری از نشاط زبانی بازماندگان می کاهد. به طور مثال قتل عام ارتش های سزار را  که هفت میلیون جنگجوی گالی را از بین بردند و جمعیت را تا یک سوم از بهترین قدرت نیروی انسانی خود  خالی کردند، در تاریخ گذشته ایران نيز بارها این نسل کشی  و حذف نیروی انساني از حمله اعراب، مغول ، عثمانی تکرار شده است، در همین راستا می توان نابودی دو میلیون ایرلندی توسط انگلیسی ها در قرون گذشته و یا  نسل کشی 1.2 میلیون ارمنی توسط ترک های عثمانی در اوایل قرن بیستم  کشتار ایبوها در نیجریه (1966-1970)  در این تاریخ و کشتار سه میلیون بنگالی توسط پاکستان در سال 1971یا اخیراً، نظامهای  تمامیت‌خواه کامبوج، اتیوپی و رواندا که میلیون‌ها همشهری خود را از بین بردند و در نتیجه منجر به تضعیف غیرقابل برگشت زبان‌هایشان شد. نام ببریم، اینها تنها چند نمونه هستند، زیرا نسل کشی ها در تاریخ بسیار زیاد است.فتوحات نظامی نه تنها می تواند مردمان ملت یا بخش کوچکی از آنان را به شدت کاهش دهد، بلکه اغلب پیامدهای فاجعه باری به جا می گذارد: قحطی، بیماری های همه گیر، فقر، بردگی، استثمار، جابجایی جمعیت ( مهاجرت) سرکوب و غیره. در درازمدت، زبان های کوچک به سمت انقراض اجتناب ناپذیر کشیده می شوند

شکست زبان غالب

فتوحات نظامی لزوماً در مورد زبان های قوی اما بازنده تأثیر یکسانی ندارند. به طور مثال رومیان یونان را فتح کردند، اما یونانی را هرگز حذف نکردند. برعکس، فرهنگ و زبان لاتینی هلنیزه شد و بیشتر رومیان تحصیل کرده به یادگیری یونانی توجه کردند. اغلب، این بردگان یونانی بودند که زبان خود را به فاتحان ارباب خود آموزش می دادند. هنگامی که رومی ها به نوبه خود توسط مردم ژرمن تسخیر شدند، لاتین شروع به زوال کرد و به تدریج اثرات عظمتش را از دست داد.

حتا در قرون متأخر از فتوحات انگلیسیان در سال 1760 در کانادا، زبان فرانسه حذف نشد. از یک سو، نسل کشی رخ نداده است، از سوی دیگر، زبان فرانسه در بقیه جهان زبان قوی باقی مانده است. این بدان معنی است که زبان قوی که تسخیر می شود لزوماً به زوال آن منجر نمی شود، اما اگر زوال وجود داشته باشد می تواند بسیار کند باشد و در طول چندین قرن گسترش یابد.

پیروزی زبان مغلوب

حتی اگر این پدیده به ندرت در تاریخ بشریت ظاهر شده باشد، این اتفاق می افتد که زبان شکست خورده در نهایت بر زبان غالب پیروز می شود. به طور استثنایی، حتی می تواند زبان متخاصم و پیروز میدان را جذب کند. این مورد از زبان سربازان نورمن است که به  واقع پس از پیروزی و تصرف  زبان خودشان یعنی (قدیمی نورس) را دست داده اند چنانکه قوم و ملت سرزمین مغلوب ( فرانسوی کهن  فرانکفون ها ) را فتح کرده بودند، اما آنها زبان ژرمنی و نورسی  خود را در فضای پس از چند نسل  به تدریج از دست  دادند.

ضعف عددی سخنگویان

اگر قدرت جمعیتی به گسترش زبان ها کمک کند،در مقابل آن ضعف عددی سخنگویان منجر به پس رفت زبان ها می شود. در برخی موارد این ضعف عددی سخنگویان زبانی که شدیدتر خود را بروز داده، خودش منجر به ناپدید شدن یا انقراض زبانی شده است، زیرا همه سخنگویانش  بنا به دلایل مرگ طبیعی یا بیماری همه گیر و .. از دنیا رفته اند، به همین لحاظ در بسیاری از زبان های بومی ضعف عددی گویشوران، سخنگویان آنها به تعداد 5، 10 یا 20 گویشور که همگی بالای 50 سال داشته اند اطلاق می شود برای  مثال، در اکوادور، در پایان سال 1999، تنها پنج سخنگو یا گویشور زاپارو باقی مانده بود، و آنها افراد بسیار مسنی بودند که چندین روز از یکدیگر فاصله داشتند. بدیهی است که این زبان، مانند صدها زبان دیگر، تا چند سال دیگر که آخرین بازمانده  آنان بمیرد، کاملاً ناپدید و منقرض خواهد شد.به طور خلاصه،  زبان شناسان تخمین زده اند که آستانه بقای یک زبان در حدود 100000 گویشور است و بقای یک زبان به محض اینکه به واسطه کمتر از یک میلیون گویشورو سخنگو باشد به ورطه  مخاطره آمیززبانی داخل شده است،  با این حال، بیشتر 7100 زبان دنیا خود به واسطه  کمتر از 100000 گویشور صحبت می شود. ودر این حالت، یک جامعه زبانی کوچک می تواند برای مدت طولانی زنده بماند، اگر منزوی و متمرکز زندگی کند، به طور مثال، در جنگل ها، کوه ها یا جزایر، در پناه زبانی غالب،که در قرن بیست و یکم  چنین جداسازی فیزیکی و اجتماعی به طور فزاینده ای نادر و یا تقریبا غیر ممکن خواهد بود ، که می تواند زبان آنان را به انقراض تدریجی دچار کند، همانطور که گفته شد، یک زبان معمولاً ناپدید می شود زیرا دیگر گویندگان کافی برای اطمینان از حداقل ارتباطات ندارد، اما مهمتر از آن، و این مهمترین پدیده است، زیرا گویندگان می پذیرند یا انتخاب می کنند که آن را رها کنند یا دیگر آن را به  فرزندان خود منتقل نکنند به عبارت دیگر، زیرا دیگر برای برقراری ارتباط مفید تلقی نمی شود.به همین ترتیب، با زبان، بخشی از میراث بشریت ناپدید می شود تا جایی که یک زبان مظهر بینشی از جهان است، یعنی راهی برای انتقال دانش.این زبان در واقع درورطه فراموشی یا خفتگی زبانی می غلتد و منقرض می شود.

پراکندگی جمعیتی

یکی از بدترین شرایط برای یک زبان از نظر ضعف عددی گویشوری و یا سخنگویان آن، پراکندگی گویشوران و سخنگویان آنهاست که در مناطق وسیع و پهناوری از قلمرو تحت سلطه زبان اکثریت واقع شده اند و به نوعی این پراکندگی جغرافیایی می تواند مهلک باشد زیرا به کاهش نیروهای مقاومت در برابر زبان غالب کمک می رساند، به طور مثال در مورد فریزی ها در هلند و آلمان را درمی توان در نظر گرفت، آنها به زبان آلمانی صحبت می کنند که کاملاً شبیه به انگلیسی است که در سه منطقه بین هلند و آلمان استفاده می شود، در هلند، حدود 400000 سخنگوی فریزی در استان فریزلند، حدود 10،000 تا 12،000 سخنگو در استان گرونینگن، و همچنین در دو منطقه در شمال آلمان در شلزویگ-هولشتاین در سرزمین نیدرزاکسن به پراکندگی جمعیتی  رسیده اند در سال ۲۰۰۰  تمام  این زبان های فریزی با گویش های مختلف و متنوع  جدا جدا شده اند ومضافا اینکه  به دلایل همین پراکندگی جمعیتی، زبان فریزی ها، در کوتاه مدت، منجر به انقراض فریزوفون ها در آلمان و همچنین در استان گرونینگن (هلند) خواهد شد همین مثال را می تواند در مورد انگلیسی ها و کانادایی ها ذکر کرد که انگلوفون هستند و به لحظه مهاجرت و یا پراکندگی جمعیتی در سرزمین های دیگر شدیدا زبان آنگلوفونی آنان مورد خطر و آسیب جدی قرار گرفته به طور خلاصه، اگر مهاجرت به خارج از کشور به نفع زبان های قوی باشد، زبان های اقلیت را تضعیف می کند که سپس مقاومت خود را از دست می دهند. هرگز نباید فراموش کرد که یک زبان فقط زمانی خوب زندگی می کند که به شدت در یک قلمرو متمرکزباشد.

مهاجرت خارجی

مهاجرت گسترده خارجی برای یک زبان اقلیت در سطح ملی اما اکثریت محلی مضر است، زیرا می تواند یک گروه زبانی را در قلمرو خود اقلیت کند. بنابراین، بومیان هاوایی از طریق امواج متوالی مهاجرت، تحت هجوم کوچک‌سازی قرار گرفته‌اند. از سال 1878 تا 1890، نسبت مردم هاوایی  از 81٪ به 45٪، سپس به 36٪ در سال 1896، 24٪ در سال 1900، 20٪ در سال 1910، 13٪ در سال   1930 نیز افزایش یافته. تنها 1.5 درصد از جمعیت کوچک سازی  شده با ادغام شدن در جاهای دیگر با گروه های بومی، به ویژه در ادغام با آمریکایی ها، روس ها، چینی ها، بریتانیایی ها، فرانسوی ها، اسپانیایی ها، پرتغالی ها و غیره به صورت یک سیستم کوچک سازی جمعیتی انجام پذیرفته که خود یک معضل بزرگ و یکی عوامل مهم تغییرات هویتی، زبانی و مرگ  و انحلال زبانی را شامل شده است.

ادامه دارد...

***

انتهای پیام/

 

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر:
انتشار یافته: ۶
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
مهران
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۲۵ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۳
درود استاد
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۱۵ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۳
مطلب جامع وجالب ....درس گرفتم ...درود برای شما عزیزان دریکتا پرس واحد ادبیات
......عزیزید
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۴۳ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۳
⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۲:۱۳ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۴
درود
ارام
United States of America
۰۱:۰۲ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۵
سلام وخسته نباشيدبابت اشتراك استاد
فريزلند شهر يا كشوره؟؟ياهمون نوع گويش المان وهلنديه؟
ارام
United States of America
۰۱:۰۲ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۵
سلام وخسته نباشيدبابت اشتراك استاد
فريزلند شهر يا كشوره؟؟ياهمون نوع گويش المان وهلنديه؟