به گزارش گروه اجتماعی یکتاپرس، لیلا ارشد مددکار اجتماعی حوزه اعتیاد در گفتوگو با یکتاپرس، ضمن اشاره به هزینههای بسیار بالای مداخلات روان شناختی، بیان کرد: چه تعداد از افراد بهبود یافته میتوانند از خدمات روان شناختی استفاده کنند. بسیاری از اوقات، اعتیاد نشانه ناامیدی، افسردگی و عدم رضایت از زندگی است؛ چگونه قرار است که این رضایت برای افراد فراهم شود؟ همچنین چگونه قرار است فردی که از خودش، گذشته و روابطش ناراضی است و کوله باری سنگین از مشکلات کودکی و نوجوانی را بر دوش دارد، بهبود یابد؟
ارشد در ادامه اضافه کرد: زمانیکه افراد با تلاش بسیار و کمک متخصصان و فعالان حوزه به سمت قطع سوء مصرف میروند، پس از آن چه امکاناتی برای افراد درنظر گرفته میشود؟ چگونه شغل، خدمات درمانی، بیمه، سرپناه، تهسیلات مسکن و اشتغال و ... دراختیار افراد بهبود یافته قرار میگیرد؟ تجربه نشان داده است که به هیچ وجه امکان دریافت وام وجود ندارد یا اینکه به ندرت این اتفاق افتاده است. هنوز زنانی که سالهاست قطع سوء مصرف کردهاند و در شرایط سختی زندگی میکنند، حتی یک مورد هم برای آنها نتوانستهایم در خانه خورشید وام مسکن یا اشتغال از سازمان بهزیستی دریافت کنیم چرا که داشتن دو تا سه ضامن برای یک زن رهایی یافته از اعتیاد بسیار دشوار است.
آنچه دیگران میخوانند:کتاب "چطور اعتیادمان به تلفنهای همراه را ترک کنیم" متشر شد
این مددکار اجتماعی، پاسخ به پرسشهای فوق را اجرای پیشگیری سطح یک و دو در کنار پیشگیری سطح 3 در کشور دانست و افزود: امروز پیشگیری سطح یک به تنهایی نتیجه نمیدهد اما اگر 25 سال گذشته این پیشگیری آغاز شده بود الان تعداد کمتری از کارتن خوابها و معتادان به این فوج از آدمها میپیوستند.
ارشد با بیان اینکه امروز 5 فرد معتاد نجات داده میشوند اما فردا 40 نفر دیگر اضافه میشوند، گفت: قرار است برای این موج مهاجرت از شهرها و کشورهای همجوار نظیر افغانستان و پاکستان که درگیر اعتیاد هستند، چه اقداماتی انجام شود؟ اگر پیشگیری سطح سه انجام شود، تنها هزینه بدون هیچ نتیجه موثری شده است. مدام برای دستگیری معتادان هزینه میشود و درنهایت چندروزی هم برای ماندشان در مراکز اما بعداً دوباره به دامان خیابان رها میشوند.
او با تأکید براینکه از افراد جمع آوری شده جدید توسط شهرداری باید سوالاتی در قالب یک پرسشنامه پرسیده شود، گفت: باید از این افراد پرسیده شود که بار چندم است که به کمپ ترک اعتیاد منتقل میشوند. امیدوارم که مددکار اجتماعی این مصاحبه ها را با ایجاد رابطه و امنیت به صورت صحیح و شفاف انجام دهد.
این مددکار اجتماعی با طرح این پرسش که برای اشتغال معتادان و کارتن خوابها چه تهمیداتی اندیشیده شده است، گفت: یک آسیب یا مسئله اجتماعی جدا از دیگر موضوعات نیست بلکه تمامی این موارد بهم پیوستهاند. فرد ناامیدی که شغل ندارد و باید معیشت خانواده را تأمین کند و همچنین خانواده دارای الگوهای اعتیادی است، یکباره سر از پارک و خیابان در می آورد... چه مهارتی به این فرد آموزش داده شده است تا در دام ساقیان مواد مخدر نیفتد؟
ارشد در ادامه تأکید کرد که باید به مددکاران و فعالان این حوزه و همچنین مردم ایران گزارش داده شود که تاکنون با شیوههای جمع آوری (دستگیری) معتادان و کارتن خوابها چه اتفاقی افتاده است و اینبار شیوه جدید شهرداری چه تفاوتی با رویکردهای یپشین دارد.
او با بیان اینکه نمیتوان به سادگی معتاد را به آغوش خانواده برگرداند و مشغول کاری کرد، توضیح داد: باید این فرد به میزانی تغییر کرده باشد که خانواده او را بپذیرد؛ همچنین مهم است که فرد چقدر تمایل به برگشت دارد.
این مددکار اجتماعی ضمن اشاره به مشکلات متعدد اقتصادی خانوادههای فرد معتاد، بیان کرد: برای مثال این خانواده چگونه میتواند از یک فرد جدید که تجربههای تلخی با او داشته را بپذیرد؛ اگر این فرد زن باشد، عدم پذیرش از سمت خانواده چندین برابر میشود. بنابراین ارائه یک برنامه منظم و روشن کمک میکند که جای خالی آینده مشاهده شود.
به گفته ارشد؛ اگر طی سالهای گذشته پژوهشهای مورد نیاز انجام میشد، نقطه ضعف اصلی در عدم کاهش تعداد معتادان مشخص میشد.
او در ادامه گفت: برای مثال میتوان فهمید که عدم تحصیل، عدم مهارت، مشکلات روانی و ... سبب ایجاد اعتیاد میشود. هنوز علت اصلی اعتیاد در ایران مشخص نشده و هنوز ما در این چرخه هستیم که دوباره آدم ها را پیدا کنیم و به زور به کمپ اعتیاد ببریم و سپس رها کنیم تا دوباره به محض برگشت به خیابان به سمت استعمال بروند.
این مددکار اجتماعی حوزه اعتیاد با تأکید براینکه یک نهاد به تنهایی نمیتواند موفق به کاهش آمار معتادان شود، افزود: باید دستگاهها در کنار یکدیگر قرار گیرند و تجربیات خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارند و در ادامه از مختصصان داخلی مشاوره دریافت کنند.