ژان پیاژه، سال 1896 در شهر دانشگاهی نوشاتل در سوئیس به دنیا آمد. او از کودکی به نرم تنان مانند پرندگان، صدف های دریایی و فیسل ها علاقمند شد. در ده سالگی با نوشتن مقاله ای درباره نرم تنان گرایش خود را به زیست شناسی نشان داد. و در بیست سالگی با انتشار بیش از 20 مقاله درباره نرم تنان با پیشنهاد شغلی از طرف موزه تاریخ طبیعی ژنو روبرو شد،اما به علت تحصیل آن پیشنهاد را نپذیرفت. با راهنمایی پدر خوانده خود و با روی آوردن به فلسفه مجذوب برگسن، کانت، دورکیم، و نیز شاخه ای فلسفه به نام شناخت شناسی یا مطالعه دانش شد. او در پژوهش های خود دائما در پس پاسخ به این سوالات بود که ما چگونه می دانیم؟ چگونه فکر می کنیم؟
وی سوئیس را برای یک سال ترک کرد و به کار در فرانسه در یک مدرسه پسرانه که توسط بینه، تأسیسشده بود و بعد مدیریت آن را تئودور سیمون، بر عهده گرفت، مشغول گردید و در آنجا اولین مطالعات تجربی پیرامون تفکر و استدلال در بچهها را انجام داد، وی خصوصاً تحت تأثیر این حقیقت قرار گرفت که پاسخهای بچههای کوچکتر به بعضی از موارد آزمون، از نظر کیفی متفاوت با پاسخهای بچههای بزرگتر بود. تفسیر سطحی این تفاوتها ممکن است به این نتیجهگیری منجر شود که پاسخهای بچههای کوچکتر اشتباه است و اینکه در حین بالغ شدن، آنان پاسخهای صحیح را یاد میگیرند؛ اما وی نکته دیگری را در نظر گرفت و اشتباهات بچهها باعث شد اینطور فکر کند که ممکن است علت پاسخهای متفاوت بچههای کوچکتر به سوالات، متفاوت بودن نحوه اندیشیدن آنها باشد.
وی با کمک از تجربه قبلیاش در آزمایشگاه بینه، از روش نیمه بالینی تحقیق که مبتنی بر سؤال کردن دقیق از کودک در حین انجام یک کار بود، برای مطالعه تکامل عقلی کودکان خودش استفاده کرد. مشاهدات وی، اساس تأسیس یک رشته به نام معرفتشناسی ژنتیکی شد که بهوسیله روانشناس آمریکایی به نام جی.ام. بالدوین وضعشده بود.
پیاژه را باید پیشگام رشد تفکر و حل مسئله در کودکان دانست. وی بر این باور بود که در فرایند رشد، خود کودک شرکت کنندهای فعال است و دست روی دست نمیگذارد تا رشد بیولوژیک و یا محرکهای خارجی، کار خودشان را بکنند. او کودکان را دانشمندانی کنجکاو میدانست که به تحقیق و آزمایش دربارهٔ اشیای درون محیط دست میزنند تا ببینند چه اتفاقی خواهد افتاد.
یکی از جملات معروف پیاژه، در رابطه با نظم طبیعی در پژوهش و نگارش و مطالعه است. نظم ظاهری داشتن ربط زیادی به پژوهش ندارد. نظم در پژوهش غیر از نظم در ظواهر است و بسیاری از پژوهشگران در زمینه ظواهر چندان منظم نبوده، ولی در شکار صیدهای علمی خود موفق بودهاند.
میگویند: روزی شخصی از دیدن اتاق کار ژان پیاژه و ظاهر نامرتب و بی نظم آن در شگفت شد. برای رفع تعجب گفت: آقای دکتر! در اتاقی بدین شکل بی نظم و در هم ریخته، چگونه چیزهایی را که میخواهید پیدا میکنید؟ پیاژه گفت: دو گونه نظم داریم. یک نظم هندسی و دیگری نظم طبیعی. وسایل و کتب اتاق من به صورت طبیعی، منظم است، ولی از لحاظ هندسی، نه؛ و مهم همان نظم طبیعی است که من هر چه را که بخواهم، خواهم یافت.
ژان پیاژه در سپتامبر 1980 در اوج راهبری پژوهش های مرکز شناخت شناسی و تدوین نتایج پژوهش های گوناگون چشم از جهان فرو بست و جهان علم را دربهت و اندوه فرو برد.
انتهای پیام/
ممنونم