به گزارش یکتاپرس هنوز هم می شود رد سقاخانههای قدیمی را در محلههای پا به سن گذاشته پیدا کرد. سقاخانههای خدابنده، نوروزخان، شیخ هادی و سقاخانه آینه هنوز هم گردشگران و رهگذران زیادی را پاسوز خود میکنند و لب تشگان در آن سیراب میشوند. سقاخانه فضاهای کوچکی در معابر عمومی بود که اهالی و کسبه برای آب دادن به رهگذران تشنه درست میکردند. سقاخانه معمولاً ظروف سنگی بزرگی بودند که آب آشامیدنی در آنها ریخته میشد و پیالههایی با زنجیر به به آنها بسته میشد. سقاخانهها در ابتدا بیشتر جنبه خدماتی داشتند و بانیان آنها بیشتر به منظور انجام کار خیر، اقدام به ساخت و نگه داری آنها میکردند. برخی سقاخانهها دائمی بودند و برخی دیگر در زمانهای خاص بویژه به هنگام عزاداری محرم برپا میشدند. در تهران، سقاخانههای بزرگتری ساخته شد و در آنها شمایل بزرگان مذهبی مانند حضرت عباس برادر امام حسین(ع) و حضرت علی اکبر(ع) نقش میبست.
اینجا داستان عاشورا دم به دم زنده می شود
در شهر تهران بیش از ۲۹۰ سقاخانه وجود دارد که بیشتر آنها در محله های سالخورده جا خوش کردهاند. در چند سال گذشته مرمت و بازسازی سقاخانهها در دستور کار مدیریت شهری قرار گرفته است. سقاخانههای محله امازاده یحیی (ع) از جمله سقاخانههایی بودند که بازسازی شدند. بسیاری از کارشناسان مذهبی بر این باور هستند که وجود این سقاخانه ها در گذرها و محلهها میتواند دم به دم داستان عاشورا را زنده کند و آن را با شمایلی لطیف به نسل های بعدتر منتقل کند. فرهنگ فداکاری، نوع دوستی، ایثار و شهادت و فانی دانستن این دنیا و باقی ماندن نیکی ها و خوبی ها در سقاخانهها جاری است و همین مکان های جمع و جور کوچک بارها و بارها باعث تحول انسانهایی شده که بعدها کارهای بزرگی انجام دادهاند.
ماجرای شمع های نذری
برای آگاهی دادن به رهگذران در شب، شمعهایی در اطراف سقاخانهها روشن میشد که بعدها جنبهای مذهبی پیدا کرد و کسانی که نذر و نیازی داشتند هر شب جمعه، شمعهایی را در سقاخانهها روشن میکردند. البته شمع روشن کردن در زیارتگاهها و اماکن مقدس برای برآوردن حاجت از اعتقادات دیرینه مردم ایران است و به همین منظور هم، در سقاخانهها محلی برای روشن کردن شمع قرار دارد.
گره از کار فروبسته ما بگشایید
دخیل بستن هم یکی دیگر از سنتهای رایج در هنگام رفتن به سقاخانهها بود. این دخیل ممکن بود یک تکه پارچه سبز، یک تکه باریک پارچه از لباس یا یک قفل کوچک باشد. مردم کوچه و بازار با بستن دخیل که نوعی توسل است، با خدا و معصومان عهد میکردند اگر مشکلشان حل شود، صدقهای در راه رضای او بدهند. این سنت در ایران ریشه چندین هزار ساله دارد و کسانی که حاجتی دارند یا از اوضاع روزگار گلهمند هستند، دنبال شخصی یا مقامی میگردند که حاجتشان را برآورده کند و چون پایبند مذهب هستند، قبل از هر چیز سراغ معبود و امامان خود میروند.