صفحه نخست

سیاسی

اقتصادی

بین الملل

اجتماعی

فرهنگ و هنر

ورزشی

عکس و فیلم

انتخابات 1400

حال بد مصادیق زیادی دارد. یکی با حال بد، خلقش پایین می‌آید، دیگری احساسات ناخوشایندی را تجربه می‌کند مثل غم یا تنفر یا خشم و....در این شرایط اما نباید اشتباهاتی را انجام دهیم.
کد خبر: ۱۰۶۶۲۷
۰۵:۲۰ - ۲۶ آبان ۱۴۰۱

به گزارش یکتاپرس، دوستی می‌گفت هوای ابری حالت عجیبی دارد؛ اگر حالت خوب باشد بهترت می‌کند و اگر حالت بد باشد، بدترت می‌کند. من اما می‌گویم بیشتر شرایط و احوالات دنیا بستگی به حال ما دارد. زیباترین صحنه‌های جهان، عذاب‌آور می‌شوند وقتی حال آدم خوب نباشد و حالمان که خوب باشد به ترک دیوار هم دل می‌بندیم و با دیدنش سرزنده می‌شویم. حال بد مثل باتلاق می‌ماند؛ هرچه بیشتر برای از بین بردنش دست و پا بزنی بیشتر در آن فرومی‌روی. گاهی لازم است فقط بنشینیم و نگاهش کنیم بی‌آنکه به‌خودمان برچسب بزنیم و قضاوت کنیم اعمال‌مان را. حال بد گاهی موهبت هم می‌شود چون باعث می‌شود قدردان روزهای خوشحالی باشیم و آنان را که حال بد را تجربه می‌کنند بتوانیم بهتر درک کنیم.

اما حال بد دقیقا چیست؟ اینکه گاهی دل‌مان دو، سه روزی می‌گیرد، اینکه چند ساعتی بی‌دلیل مضطرب می‌شویم، اینکه عزیزی را از دست می‌دهیم و می‌خواهیم دنیا دیگر ادامه نداشته باشد، اینکه به واسطه بیماری یا شرایط خاص هرازگاهی دچار خشم و غم بی‌پایان می‌شویم... کدام‌شان حال بد است؟ با این حال بد چه باید کرد؟ اینکه می‌گویند حال بدمان را بپذیریم، دقیقا یعنی چه؟ اینها سؤالاتی است که برای یافتن پاسخ‌شان به دکتر علیرضا زرندی، روانشناس و روان‌درمانگر پویشی مراجعه کردیم و با او به گفت‌وگو نشستیم.

مصادیق حال بد
به‌گفته دکتر زرندی، حال بد مصادیق زیادی دارد. یکی با حال بد، خلقش پایین می‌آید، دیگری احساسات ناخوشایندی را تجربه می‌کند مثل غم یا تنفر یا خشم و.... گاهی ممکن است از چیزهایی که قبلا لذت می‌بردیم دیگر لذت نبریم یا بی‌قرار شویم و حتی ممکن است از نظر جسمی به‌هم‌بریزیم. همه اینها می‌تواند مصداق این باشد که ما داریم حال بد را تجربه می‌کنیم. یعنی تجربه احساسات ناخوشایندی که دوست‌شان نداریم و موقعیت بیرونی مطابق خواسته‌ها و انتظارات ما جلو نمی‌رود و به تعبیر دیگر اینکه روند برطرف شدن نیازهای ما مختل شده است. این باعث می‌شود احساسات و هیجاناتی در ما شکل بگیرد که ناخوشایند است و معمولا ما از این به‌عنوان حال بد یاد می‌کنیم.

عیبی ندارد اگر امروز حالت خوب نیست | پذیرش حال بد، مهم‌تر از اصرار برای مقابله و تغییر آن است
اولین مواجهه با حال بد
اولین اشتباهی که در این مواقع رخ می‌دهد این است که آدم‌ها می‌خواهند با حال بدشان بجنگند. زرندی می‌گوید: صادقانه‌اش این است که حال بد با جنگیدن خوب نمی‌شود. وقتی با حال بد می‌جنگیم در واقع داریم از آن اجتناب می‌کنیم و این اجتناب حال بد و ناکامی ما را دوچندان می‌کند. جنگیدن یعنی اینکه خودمان را بابت این حال بد، بازخواست کنیم و بگوییم من نباید چنین حالی داشته باشم و باید حالم را خوب کنم. جنگیدن یعنی به رسمیت نشناختن این واقعیت که محرکی باعث حال بد ما شده است.

روان‌درمانگر پویشی می‌افزاید: حالا اگر بخواهیم نجنگیم و اجتناب نکنیم چه باید بکنیم؟ اول اینکه حال بدمان را ببینیم. یعنی ما به‌عنوان انسان این را طبیعی بدانیم که در معرض محرک‌های ناخوشایندی قرارمی‌گیریم که حالمان را بد می‌کند و بابت این حال بد، به‌خودمان حق بدهیم. حالا برای اینکه این حال را تعدیل کنیم می‌توانیم یکسری راه‌حل پیدا کنیم؛ مثلا به‌خودمان فرصت بدهیم، با خودمان خلوت کنیم، از آدم‌ها مشورت بگیریم، با آنها حرف بزنیم، محیط‌مان را تغییر دهیم و... .

برچسب ها: روانشناسی

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: