به گزارش سرویس سیاسی یکتاپرس ؛ عملکرد دولت روحانی در 8 سال گذشته ، ضربه سنگینی را به بدنه اجتماعی اصلاحات وارد ساخت . سو مدیریت و بی تدبیری دولت فرتوت روحانی در حوزه های مختلف منجر به ریزش شدید آرایی گردید که در سال 92 و 96 به این جریان اعتماد کردند ! امروز حتی دیگر بسیاری از چهره ها همچون سلبریتی ها ، چهره های ورزشی و سیاسی و .. از حمایت خود از روحانی ابراز پشیمانی می کنند .
کارنامه 8 ساله روحانی امروز و در آستانه انتخاباتی دیگر دامن گیر اصلاح طلبان شده ، چالش اصلی آنها کمبود کاندیدا نیست ، بلکه بحران اصلی در این جریان ریزش بدنه ، کاهش محبوبیت به بن بست رسیدن اهداف آنها است و همین موضوع اصلاح طلبان را به فکر بازسازی مجدد ،حتی تغییر و تدوین ساختاری جدید با نامی غیر اصلاح طلبی است.
محمدرضا تاجیک از تئوریسینهای جریان اصلاحات در همین رابطه گفتگویی با رسانه ها داشته که بخشی از آن را در ادامه می خوانید :
اصلاحطلبان باید پوست بیاندازند
- اصلاحطلبان امروز را لاجرم به اصلاحطلبان رسمی و اسمی و اصلاحطلبان غیررسمی تقسیم میکنم.
- اصلاحطلبانی که به یک معنا حیات و ممات خودشان را در بازی قدرت و سیاست جستوجو میکنند، جزئی از این بازی بزرگ هستند و همواره تلاش میکنند جزئی از این بازی بزرگ باقی بمانند.
- در میان آنها کسانی هستند که کماکان به دنبال یک نوع ائتلاف با جریانهای نه چندان اصلاحطلب میگردند و به دنبال گزینههایی هستند که فرضشان بر این است که میتوانند پیرامونش یک نوع اجماع ایجاد کنند و به یک بیان به آن دخیل ببندند و به آن آویزان بشوند و حیات خودشان را در صحنه قدرت، در ذیل سایه او، به شکلی بازتولید کنند، تا کسانی که به دنبال همین گزینههای مرسومی هستند که بارها تکرار شدند و نمایش نه چندان موفقی از خودشان بروز دادند، تا کسانی که بخواهند چهرههای جدیدی را وارد فضا کنند که این چهرههای جدید هم چندان جدید نیستند. از این جهت جدید هستند که قبلاً وارد چنین فضای انتخاباتی نشدند، اما شانسی برای اینکه مورد اقبال عمومی مردم قرار بگیرند ندارند.
- کیسه به تن شبهاصلاحطلبانی میکشم که از جریان اصلاحطلبی یک ابزار قدرت ساختند وآن رااز محتوا تهی کردند و به آن خیانت کردند.
- کسانی که اینچنین سخن میگویند هیچگاه تلاش نکردند این جریان را در قد و قامت یک گفتمان تقریر و تدوین کنند و آن را تئوریزه کنند. یک مفاهیم گنگ و گیجی از اصلاحطلبی در ذهنشان هست، به هر حشیشی متوسل میشوند، هر مسیری را امتحان میکنند، با هر جریانی نرد عشق میورزند به نام نامی جریان اصلاحطلبی.
- اصلاحطلبان باید پوست بیاندازند؛ تنها راه نجات جریان اصلاحطلبی را این میدانم که آن جریان اصلاحطلبی اصیل را از زیر این روکش زمخت جریان اصلاحطلبی مرسوم و رسمی بیرون بکشند.
اصلاحطلبان صدای منتقد را خفه میکنند
- جریان اصلاحطلبی ما در درونش یک نوع توتالیتالیسمی برپاست که در وجود انسانها لانه کرده. در زبان به راحتی میتواند پستمدرن صحبت کند، به راحتی میتواند ساعتها راجع به دموکراسی و کثرت اجتماعی صحبت کند، اما کسی در نقدش سخن بگوید به راحتی برنمیتابد و خشونت گفتمانی آنجا خودش را نشان میدهد.
- کمااینکه میبینید که بسیاری از دوستان اصلاحطلب خودِ من را برنمیتابند...کسی که همین الان بیشترین ادبیات را در فضای اصلاحطلبی ایجاد میکند و بیشترین دفاع را میکنند امثال ما هستیم، ولی چون پژواک صدای آنها نیستیم و بالاخره مثل آنها سخن نمیگوییم و این نوع کنش اصلاحطلبانه را به نقد میکشانیم، طبیعتاً تحمل نمیکنند و طبیعتاً صدا را اصلاً پژواک نمیدهند.
- صدای یک اصلاحطلب را در فضای اصلاحطلبی پژواک نمیدهند. یک جریان غیراصلاحطلب آن صدا را پژواک میدهد اما آن جریان اصلاحطلبی آن صدا را پژواک نمیدهد، اجازه نمیدهد آن فرد رویت شود.
در آینده نزدیک حتی از نام اصلاحطلبی عبور خواهد شد
- به اعتقاد من جریان اصلاحطلبی موجود و مرسوم به طور فزاینده به حاشیه میرود. این جریان موجود و مرسوم نه از این امکان و نه از این استعداد برخوردار است که بالاخره طرح نو دربیندازد و گفتمان جدیدی را تقریر و شکوفا کند، بنابراین در کلیشههای خود و در پستوهای کلیشهای گفتمان خودش کماکان به سر میبرد [و] از استعداد آفرینشگری و خلق امر نو برخوردار نیست.
- جریان اصلاحطلبی مرسوم در آینده با ریزشهای بیشتری مواجه خواهد شد. با شقاقها و فراقهای بیشتری مواجه خواهد شد و در آینده نزدیک به اعتقاد من حتی از نام اصلاحطلبی عبور خواهد شد و جریانهای جدیدی اگر شکل بگیرند پرهیز میکنند که به نام اصلاحطلبی نامیده شوند [و] به دنبال عنوان و نام جدیدی میگردند هر چند همان کنش اصلاحطلبانه و مدنی را داشته باشند.
- افکار عمومی جامعه ما هم هر تغییری را در فضای اصلاحطلبی به شکل یک تاکتیک برای بقا میفهمد، چون احساس میکند که اصلاحطلبان مرسوم این ره که میروند به یک معنا به قبرستان است و بنابراین اگر تغییری حاصل کنند [و] بخواهند خودشان را به یک شکلی احیا کنند خیلی پذیرا نیستند.
جریان اصلاحطلبی رو به احتضار است
- جریان اصلاحطلبی رو به احتضار است؛ گفتمان قدیم اصلاحطلبی در حال احتضار است و چیز نویی برای ارائه کردن ندارد
- جریان اصلاحطلبی در حال حاضر در چنین شرایطی است که همانطور که از قول گرامشی گفتم، «قدیم در حال احتضار است، جدید امکان تولد ندارد»؛ یعنی آن گفتمان قدیم اصلاحطلبی در حال احتضار است، چیز نویی برای ارائه کردن ندارد، اما جدید هم امکان تولد ندارد. در یک دوران آستانگی به سر میبرد.
به گزارش سرویس سیاسی یکتاپرس ؛ اصلاح طلبان پس از شکست در انتخابات مجلس ، متوجه کشتی طوفان زده ای شدند که در حال غرق شدن بوده و دست و پای آخر را می زند و مردم ذیگر به سمت آنها دست دراز نخواهند کرد !
ابراهیم اصغرزاده، فعال سیاسی اصلاحطلب پس از انتخابات مجلس در سال 98 گفته است: «تصویری که برای مردم از انتخابات ۹۶ و وعدههای اصلاحطلبان برای انتخاب روحانی و دولت تدبیر و امید ایجاد شده، این است که وعدههای اصلاحطلبان باد هوا بوده است.»
در همان برهه روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم یکی از اعضای حزب منحله مشارکت نوشت: «تصمیمات خلقالساعه، سردرگمی در اخذ تصمیمات قاطع، بدنه اجرایی غیرکارآمد و... موجب شده که مردم احساس کنند کشور به شکل صحیح و درستی اداره نمیشود و مسئول آن را نیز جریانهای سیاسی میدانند و اصلاحطلبان بخش مهمی از آن هستند؛ جریانی که مردم با اعتماد به آن در انتخابات اخیر مشارکت داشتهاند. از طرف دیگر گرچه مطرح میشود که عملکرد ضعیف فراکسیون امید موجب ناامیدی مردم از جریان اصلاحات و این فراکسیون شده، اما واقعیت این است که فراکسیون امید تمام ظرفیت جریان اصلاحات نبوده و بدون شک نتوانسته انتظارات را برآورده کرده و حرکتی جدی که بتواند طی ۴ سال در خاطر مردم بماند، در این مجموعه دیده نشد