گروه اجتماعی یکتاپرس؛ جناب آقای مهندس جعفر فرجی، چرا حوزه آموزش را انتخاب کردید؟
لزوم کاهش شکاف بین مبانی فکری و فلسفی با محیط میدان و جامعه با درگیر نمودن نخبگان با مسائل
لازم است به محورهای اصلی شکل گیری موسسه ذیل این مفهوم و واژه بپردازیم. همانطور که از کلام آقا عرض شد دو محور عمده داریم اول فکر و تفکر نظام ساز و دوم کادرسازی که این دو ما را به سمت یک کار آموزشی مساله محور رهنمون کرد.
اولین محور و مسئله فاصله و شکاف سنگینی بود که بین مبانی تئوری برآمده از نگاههای انقلابی و دینی با میدان عملیات وجود داشت. ما اعتقادمان این است که مبانی خیلی مستحکم و قوی داریم، ولی متاسفانه تا محیط میدان و جامعه امتداد پیدا نکرده است.
پس یکی از مهمترین دغدغهها همین فاصله بود. اینکه مبانی فکری فلسفی و نگاههای تئوریک باید امتداد پیدا کند به جامعه و حوزه نظام سازی.
بنای موسسه طلوع بر این بود که نخبگان انقلابی که هرکدام در عرصههای تخصصی دستی بر مبنا دارند را درگیر مساله میدان کنیم.
پرورش انسان تمدنی موتور پیشران تمدن سازی
بحث دوم پرورش انسان تمدنی است. موتور پیشران هر تمدنی در یک کلمه پرورش انسان تمدنی بوده. ما و شما نمونههای موفق خلق ابرانسانهای تمدنی را در دفاع مقدس دیده ایم. انسانهایی که علی رغم برتریهای کمی و عددی و محاسباتی دشمن از بن دندان معتقد به فتح نهایی بودند و مسیر این فتح را خلاقیت جهادی و تکیه بر ساخت مدلهای مردمی جنگیدن برآمده از مبانی دینی میدیدند. چنین انسانهایی با اراده و عزم فوق العاده جدی و غیر قابل تصور و به تعبیر آقا افسانه وار آنچنان به مبانی خودشان اعتقاد دارند که در محیط میدان خالق الگوها و مدلهایی میشوند که تمام مدلهای غربی را به چالش میکشد و بر هر چه مانع و فشار و سختی غلبه میکنند.
این انسان تمدنی واجد یک سری ویژگی هاست. اولینش این است هم دستی بر مبنا و هم دستی بر میدان دارد، حرکت در مسیر پرورش این انسان خیلی با ارزش و مهم و راهبردی است.
آموزش مساله محور در دو حوزه اندیشه و مهارت
یک جملهای حضرت آقا داشتند با این مضمون که دانشجویان و جوانان ارتباط خود را با اساتید ارزشی و برجسته انقلابی تعمیق بخشند. ما اساتید مسلط به مبانی را باید درگیر مساله میدان و دانشجویان را درگیر مبانی و راه حل برآمده از آن میکردیم.
آموزش مساله محور پاسخ و قالبی بود برای حصول این اهداف. پیش فرض آموزش مساله محور این بود که ما میخواهیم مبانی را امتداد بدهیم تا محیط میدان و جامعه. خب این یک سبک آموزش جدید بود. با یک چنین نگاهی و با این رویکرد که ما بچهها را درگیر مساله میدان کنیم، کار را شروع کردیم.
در مسیر مهمترین نکتهای که داشتیم این بود که نیروهایی که درگیر مساله مبنایی و مدل اجرایی و مساله کف میدان میشدند و میخواستند بین این دو خطی را ترسیم و امتدادی را نگاشت کنند، نیاز داشتند که مجهز به یک سری مهارتها هم باشند. با یک چنین رویکردی اولین مهارتی که لازم بود یک انسان تمدن ساز داشته باشد در حوزه بلاغت و ارتباط با مردم برای گفتمان سازی است. پس، کنار مباحث اندیشهای مرتبط با میدان و مساله محور، مهارتهای مرتبط با دورههای گفتمانی، فعالیتهای کار عمومی در جامعه، کار رسانهای و فعالیتهایی از این دست را در چهارچوب فکری موسسه مد نظر قرار دادیم.
پس در حوزه آموزش تاکنون در دو محور حرکت کردیم.
یک محور آموزشهای اندیشهای مساله محور که مبنا را به میدان پیوند بزند
و دوم فعالیتهای آموزشی مهارتی که نیروهای انقلابی را در گفتمان سازی و جهاد کبیر توانمند کند.
در ابتدا حلقه اصلی تشکیل دهنده موسسه چه کسانی بوده اند؟ در این مدت چند ساله کسی به اعضا و هیات مدیره اضافه شده؟
در حوزه محتوایی آقای یامین پور فرد محوری کار بودند. آقای دکتر معاف و آقای دکتر اسماعیلی هم به عنوان هیات مدیره موسسه حضور داشتند. در اوایل کار آقای محمد حسن روزی طلب، آقای شیخ علی جعفری، آقای محمد سرشار، آقای محسن منصوری، آقای محمد حسین ساعی، آقای علی نادری هم کمک کردند که این فکر شکل بگیرد و به زمین بنشیند. این بزرگواران جوانهای نسل سومی اند که راهبردهای محتوایی را مشخص میکردند.
در حوزه اجرایی بیشتر بچههای نسل بعدی آمدند. بچههایی که بالاخره یک محیط و میدان جدیدی را احساس میکردند. مدیریت مجموعه و تمام عزیزانی هم که دست اندرکار بودند به بچههایی که در دوره دانشجویی بودند اعتماد کردند. شاید بتوان گفت محوریترین عناصر این کار آقای ابدی و آقای خسروی و آقای قلی بیگ بودندکه حضورشان کمک جدی به پیاده سازی این مباحث کرد.
بعد دوستان دیگر آقای رجبی و احسانفر و داوری و مقطعی هم آقای رزاقی و خیلی دیگر از بچههای نسل چهارم کمک کردند. نیروهای جوانی که اکثرا دانشجو بودند و تاکید مجموعه براین بود که سراغ نسل سومیها در پیاده سازی این کار نرویم و سراغ نسل بعدیها برویم تا ایدهها و فکرهای خلاقانه به کار بیاید و این بچهها هم الحمدلله خوب آمدند و خوب کار کردند.
جعفر فرجی به عنوان مدیرعامل موسسه طلوع، آیا جامعه هدف خود را فقط عناصر انقلابی و حزب اللهی میداند؟
پیگیری توامان دو راهبرد غنی سازی و اجتماعی سازی
ما در مسیر حرکت موسسه دو راهبرد اساسی را پیگیری کردیم غنی سازی و اجتماعی سازی توامان.
راهبرد غنی سازی بدین معناست که تمرکز و اولویت اولیه مجموعه توانمندسازی نیروها از طریق آموزش و بحثهای گفتمانی، اندیشهای و مهارتی است که این فعالیتها متمرکز بر روی جامعه مخاطب انقلابی و بچههای حزب اللهی است.
تلاشمان این بوده وقتی بحث توانمندسازی و پرورش انسان تمدنی است، خیلی محکم روی هسته اصلی و هسته سخت انقلاب که جوانهای انقلابی هستند وقت بگذاریم و کار کنیم.
راهبرد دوم ما اجتماعی سازی فعالیتهای جریان حزب اللهی به قدر توان مان است. این افراد از روزی که به موسسه میآیند باید یک رسالتی داشته باشند. مسیر توانمند شدن و خودسازی در بحث تمدن سازی از مسیر فردی و شخصی نمیگذرد. باید از روز اول که حرفها را میشنوند به فکر حل مسائل اجتماعی و فعالیتهای اجتماعی باشند که آنجا دیگر مخاطب عمومی و قشر خاکستری جامعه است. نمونههایی از فعالیتهای اجتماعی داشتیم. از سه شنبههای مهدوی و خیرینه تا فعالیتهای مختلف در حوزه شبکههای اجتماعی، کمپینها و ….
حوزههای فعالیت موسسه فقط در زمینه آموزش است یا در حوزههای دیگری نیز فعال بوده است؟
همانطور که عرض شد راهبرد اول توانمند کردن و غنی سازی بچههای انقلابی بود. راهبرد دوم هم اجتماعی سازی و استفاده از نیروهای توانمند در دل جامعه برای حل مسالههای مردم.
راه اندازی باشگاههای تخصصی برای تحقق راهبرد اجتماعی سازی
وقتی کار آموزش جلو رفت و با اقبال عمومی مواجه شد از همان ابتدای سال دوم راهبرد اجتماعی سازی با راه اندازی باشگاههای تخصصی طلوع در دستور کار مجموعه قرار گرفت.
جعفر فرجی افزود: باشگاه کوهنوردان طلوع باشگاه فیلمنامه نویسان باشگاه بانوان باشگاه شعر باشگاه طنز باشگاه کتاب خوانی باشگاه فعالان مجازی و … همه در مدت کوتاهی شکل گرفت.
در این باشگاهها اولویت اصلی این بود که در ابتدا شبکه سازی بچههای انقلابی به شکل تخصصی صورت بگیرد تا در عملیاتهای مشترک بصورت جمعی در کف میدان با مردم بتوانند فعالیتهای اجتماعی را دنبال کنند.
در حوزه فعالیتهای اجتماعی موسسه طلوع چند نمونه را خدمتتان عرض میکنم.
شهید شیرازی و راه اندازی حرکت کم نظیر سه شنبهها مهدوی
روزی که شهدای بزرگوار شیرازی و حسینی سه شنبههای مهدوی را در چهارراه ولیعصر شروع کردند، آرزویشان این بود که ما بعد از پنج سال برسیم به سیصد نقطه در کشور.
دغدغه اصلی این عزیزان کاهش فاصله بین نیروهای انقلابی با تودههای مردم بود و جوابشان این بود که ما باید خادم مردم بوده و در سختیها و مسائل شان کنارشان باشیم و مردم، جوانهای انقلابی را باید در حال خدمت گذاری به خود ببینند.
پیشنهاد بسیار ساده، ولی خلاقانه و جذابی را دادند. در میادین اصلی شهر بنام امام زمان (عج) و قسمتی از وقت، مال و تخصص خود را نذر سلامتی حضرت نموده و آن را در راه خدمت بدون مزد به مردم صرف کنیم.
یک نفر بلد است واکس بزند یک نفر آرایشگری کند یکی مشاوره بلد است یکی ویزیت پزشکی رایگان میکند و …. همه هر چه دارند به خدمت مردم بیاورند که این کار از روز اول با استقبال عجیب مردم مواجه شد.
مهندس جعفر فرجی اضافه کرد: شهید شیرازی و چند نفر محدود از دوستان تا هفته دوازدهم در چهارراه ولیعصر این کار را انجام میداند. کار طاقت فرسایی هم هست، چون هر هفته هست و مناسبتی نیست. بدون اینکه مسافرت بروند کار را با تداوم انجام دادند.
راه اندازی سه شنبههای مهدوی در ۱۷۰۰ میدان اصلی شهر به برکت خون شهید شیرازی
هفته ۱۲ ام ایشان در اردوی جهادی شهید شدند. بچههای جهادی، هفته بعدش برای بزرگداشت این شهید در ۵۰۰ نقطه کشور همگی با هم این کار را انجام دادند.
الان ۱۷۰۰ میدان اصلی از نقاط شهری این پروژه توسط گروههای خودجوش مردمی در حال اجرا است. در دانشگاهها در مدارس و … تازه اینها مواردی هست که ما میدانیم. الان بچهها دنبال ارتقاء کار هستند. نو به نو فکر میکنند. کاری که اصلا اسم طلوع را نیاوردیم تا هرکسی با موسسه یا مجموعه خودش بیاد این کار را انجام دهد.
یک نکته خنده دار هم لازمه گفته بشود اینکه شهید شیرازی که، چون موسس این کار بود، بعضی از این نهادهای سیاسی امنیتی اعلام کردند این کار برای مجموعه سید صادق شیرازی هاست و جلوی این کار را داشتند میگرفتند در کشور. نشان از عمق تحلیل دوستان دارد.
مجموعه خیرینه هم که در نوع خودش سعی کرده در مناطق محروم کشور خدمات اجتماعی دهد و البته فعالیتهای کارآفرینی و اشتغالزایی را در دستور کار دارد.
پویش پیامی آورده اند شهدای غواص
در عرصه اجتماعی بچهها فعالیتهای عمده دیگری را نیز رقم زده اند بعنوان مثال در حوزه شبکههای اجتماعی و فضای مجازی شبکه بزرگی از مخاطبان را شکل دادند، اگر اشتباه نکنم عددی نزدیک به یک میلیون در صفحات و شبکههای مختلف مخاطب دارند. من بخواهم گل کار بچهها را دراین حوزه ذکر کنم بحث کمپین پیامی آورده اند را میگویم که برای شهدای غواص بود. هر چند آن کار، کار یک مجموعه خاص نبود و همه با هم آمدند پای کار، اما اجرای کمپین توسط بچههای طلوع انجام شد که از همه چهرهها وافراد مختلف مورد احترام مردم دستنوشتهای میگرفتند که فکر میکنید شهدای غواص چه پیامی را برای مردم دارند. مشارکت و موج خوبی ایجاد کرد که همه اقشار درگیر این بحث شدند.
خادمی زائران اربعین در مرز مهران
چند سال است دوستان طلوع به عنوان خادم برای پخت غذا برای زائرین اربعین به آشپزخانه مهران اعزام میشوند، طیف گستردهای از بچهها برای چنین کار طاقت فرسا و سنگینی وارد میشوند. در شرایطی که همه از مقابلشان رد میشوند و کربلا میروند اینها جمعیت انبوه زائران را میبینند و در پشت مرزها و به دور از دوربینها و توجهات دیگران ۱۵ روز کار سنگین آشپزی را در سه شیفت روزی انجام میدهند. در عرصههای دیگر هم هر جایی که نیاز داشتیم همین نیروی متمرکز در این باشگاهها که سامان یافته بودند و دور هم جمع شده بودند با هم عملیات تعریف میکردند.
موسسه خط فکری و سیاسی خاصی را دنبال میکند آیا فعالیت خاصی در این حوزه انجام داده اید؟
اگر سیاست دفاع از مرزهای فکری و حریم ولایت باشد در وسط میدان سیاست ایستاده ایم
هیچ کنشی در منظومه حرکت انقلاب اسلامی نمیتواند بدون سمت و سو و جهت سیاسی باشد. ما همه فعالیت هایمان جهت سیاسی دارد اگر سیاست را به معنای تقویت انقلاب، به معنای مبارزه با افکار مرتبط با الگوها و نظریات توسعه غربی و به معنای مبارزه با فکرها و اندیشه آدمهایی که مروج الگوهای غربی در کشور هستند، بدانیم.
حتما یک خط مرز سیاسی سنگین در حوزه فکری و اندیشهای وجود دارد. به معنای دفاع از انقلاب، اندیشه انقلابی، اندیشه ولایت فقیه و تمدن سازی.
تلاش مان این بوده که هرجا قرار بوده اتفاقی در حوزههای راهبردی رقم بخورد، موسسه وارد شود و روشنگری فکری و اندیشهای و میدانی بکند به حد بضاعت خود.
پرهیز از ورود مصداقی به انتخابات ها
ولی اگر منظورتان از سیاست ورود مصداقی به انتخابات است، ما همیشه سیاستمان بر این بوده که در فضای انتخاباتی موسسه طلوع را به هیچ عنوان درگیر حمایت از لیست خاصی یا درگیر اطلاعیه و بیانیه و یا فعالیت انتخاباتی با نام و اعتبار موسسه طلوع نکنیم. در واقع خواستیم گفتمان را تشریح کنیم و انتخاب مصادیق را به مردم واگذار کنیم.
البته به دوستان و مخاطبان موسسه همیشه توصیه میکنیم که نسبت به سرنوشت کشور بی تفاوت نباشند و خارج از موسسه طلوع و بدون بهره برداری از عنوان موسسه بصورت شخصی حتما برای رای آوری مصادیق انقلابی تلاش کنند.
گفتمان جوانگرایی و جوان سازی حکمرانی راهبردی که چهار سال پیش مبنای تاسیس قرارگاه اعزام سخنران عمار شد
کار راهبردی و متفاوتی که بچهها در این حوزه انجام دادند بحث راه اندازی قرارگاه اعزام سخنران عمار است. این هم یکی از کارهای راهبردی موفق موسسه طلوع بود.
نزدیک به ۴ سال پیش به این جمع بندی رسیدیم که ما باید نسل جدیدی از جوانان متخصص را به جامعه معرفی کنیم.
نسلی که بتواند با نگاه و زبان علمی به مسائل بنگرد و با ادبیاتی جدید با مردم صحبت کند، حرفهایی ناظر به مساله و حل مساله، حرفهایی جدید ناظر به آینده و پیشرفت کشور بزند نه حرفهای کلی و شعاری و احساسی.
گذار از نخبگان شورآفرین بسمت نخبگان جوان تخصصی
گذار از نخبگان موج آفرین و شورآفرین بسمت نخبگان جوان متخصصی که اندیشهها و حرفهایی کاملا منطبق بر مسالهها با راهکارهای عملیاتی در حوزه تخصصی با اتکا بر مفهوم الگوی پیشرفت ایرانی اسلامی برای جامعه دارند.
خب در آن مقطع شبکه اعزام اساتید عمار که حقا مجموعه پرتوان و راهبردی بود با حمایت جبهه فرهنگی انقلاب و پشتیبانی خاتم شکل گرفت. خیلیها میگفتند با عدم بکارگیری چهرههای گفتمانی مشهور و محبوب این کار توفیقی نخواهد داشت و سر همین قضیه خیلی از دوستان به ما خورده میگرفتند.
آرزوهایی دست نیافتنی جعفر فرجی که این روزها محقق شده
یکی از آرزوهایمان در آن مقطع این بود بتوانیم ویترینی از ۵۰۰ نفر از جوانان در حوزههای تخصصی را به مردم معرفی کنیم که هم خیلی تخصصی حرف میزنند و هم دیگر شعارگونه نطق نمیکنند و هم حرفهایی که میزنند خیلی به محیط میدان نزدیک است و یک کل به هم پیوسته و سیستماتیک را تصویر میکند و هم انقلابیتر از نسلهای قبلی هستند.
با رجوع به کلام و اندیشه رهبری آن مقطع میفهمیدیم راه بازگشت به مسیر پیشرفت و رفع انسداد شکل گرفته در ارکان مدیریتی کشور بحث توجه به ضرورت تحول نسلی و گفتمان جوان سازی سیستم مدیریت کشور یا به عبارتی جوان سازی حکمرانی است و خدا را شاکریم هر چند توان مان کم بود و تاثیر زیادی نداشتیم، ولی راهبردی که آن روزها از طرف دوستان تمسخر میشد یا به سطح سیاست بازیهای مصداقی برچسب میخورد این روزها با تاکیدات ویژه رهبری به یک گفتمان عمومی تبدیل شده است و امروز هم که دیگر جوانگرایی، تحول نسلی، جوان سازی اندیشه ها، سیستمها و مدیریتها سکه رایج شده است.
یکمقدار راجع به ساختار داخلی مجموعه صحبت کنیم. ویژگیهای منحصر به فرد ساختارهای داخلی موسسه را چه چیزی میدانید؟
تلاش دوستان در موسسه این بوده که ساختارهای مجموعه کارآمد و نوآورانه باشد.
ساختار منطبق بر فناوریهای نوین
بهره گیری از فناوریهای نوین و خلاقانه مهمترین مزیت موسسه طلوع بوده است. سال ۹۲ خیلی تراکنشهای اینترنتی بانکی معمول نبود، ولی ما مدل خود را به جای مدلهای سنتی علی رغم علم به ریزش تعداد زیادی مخاطب روی مدلهای جدید پیاده نمودیم. بعضی از کارها را بخاطر حضور نیروهای جوان و خلاق در مجموعه، کارهایی که نیاز بوده ۱۰ نفر انجام بدهند، بدلیل آی تی بیس تعریف کردن مجموعه، بدون دخالت یک عنصر انسانی انجام میشود.
حاکمیت راهبرد مشتری مداری در همه ارکان موسسه
نکته بعد اینکه سبک مدیریت موسسه از روز اول سبک مشتری مداری و مخاطب مداری بوده یعنی به تعبیر دیگر: اهمیت جدی به نظر مخاطب.
برای تحقق این راهبرد ما از روز اول یک درگاه ورودی سهل الوصول در شبکههای اجتماعی را انتخاب کردیم و گفتیم این درگاه دست شخص خود مدیرعامل است. هر گونه انتقاد و پیشنهادی دارید به ما بدهید و هر دورهای مدنظرتان است را معرفی نمایید.
از ترم سوم و چهارم به بعد اکثر دورههای پیشنهادی را خود مخاطبین به ما میدادند. مخاطبها شدند اتاقهای فکر ما و به خاطر همین خیلی از موفقیتها شکل گرفت. من خودم بعضی وقتها در روز ۵ الی ۶ ساعت درگیر جواب دادن به تک تک مخاطبین بودم و نظراتشان و حرف هایشان را میشنیدم. ما بهترین مشاورهایمان، مخاطبین مان هستند.
مزیت دیگر این مسئله این بود که من مطلعترین فرد در موسسه بودم. بیشترین ایرادها و رفع اشکالها را ما از مخاطبین میگرفتیم.
ساختار منعطف منطبق بر تحولات محیطی
نکته بعدی این است که ساختار داخلی منعطف و پویا بوده و متناسب با تحولات محیطی سریع خود را بازآفرینی میکند و نسبت به مسالههایی که در جامعه بوجود میآید با نگاهی باز به استقبال تحول ساختاری میرود.
مثلا بعد از صدور نامه حضرت آقا به جوانهای کشورهای غربی، دیدیم نیروهای انقلابی توان و سامان مناسبی در این حوزه ندارند. آنجا بود که بسرعت در حوزه آموزش زبان تبلیغی ورود کردیم.
روز اولی که اساتید دانشگاه را برای تهیه مدل جدید آموزش زبان جمع کردیم گفتند ۵ سال زمان و چند میلیارد بودجه میخواهد. خدا کمک کرد و ظرف کمتر از نه ماه و با هزینهای بسیار کمتر از برآوردها سبکی جدید با محتوایی تبلیغی ویژه طراحی شد که با بالاترین سرعت افراد را ظرف یکسال مسلط به مکالمه مینماید.
بخاطر این راهبرد پاسخ به نیاز زمانه و پاسخ به مسائل مبتلا به جامعه بصورت راهبردی، موسسه روز به روز نو به نو شده. قسمت زبان انگلیسی، زبان عربی و زبان عبری تعداد زیادی دانش آموختههایی داریم که با نگاه انقلابی آمدند و الان در جاهای مختلف مشغول به فعالیت تخصصی و کمک به نظام هستند.
راهبرد توجه به آموزش مجازی برای پوشش حداکثری مخاطبان
یکی از تفاوتهای ساختاری دیگر موسسه توجه به مخاطبان در سراسر کشور با رویکرد آموزش مجازی در موسسه بود که بسیار در توسعه فعالیتها و تامین مالی موسسه موثر بوده است.
ما از ابتدای شروع کار با اتخاذ راهبردی توجه به مخاطبان استانها و شهرستانها را مد نظر قرار دادیم. این موضوع در ابتدا فقط از طریق فایلهای صوتی کلاس صورت میگرفت و امکان ارتباط مخاطبین استانی و اساتید از این طریق فراهم بود، ولی الحمدلله درحال حاضر بچهها بستههای آموزش مجازی بام را فراهم آوردند که خب در نوع خود بسیار باکیفیت و بی نظیر است. تا الان بیش از ۱۴۰۰ دوره برگزار شده و جامعه دانش پژوهان موسسه طلوع به عدد بینظیر ۳۰۰۰۰ نفر رسیده است.
گریز از حاکمیت ساختار کارمندی با اتخاذ راهبرد سیستم اداری جهادی
ویژگی دیگر تمایز ساختاری موسسه سیستم اداری متفاوت مجموعه است. ما پرهیز جدی داریم از تفوق نگاه بروکراتیک بویژه در حوزه برخورد با منابع انسانی.
مثلا ما هیچ گاه در مجموعه ساعت زنی نداریم و میزان پرداختها بر اساس میزان ساعت حضور افراد نیست و از شیوههای کنترلی شکلی نیروی انسانی بشدت پرهیز داریم. بسیاری از اوقات به نیروهایی که ماهها برایشان مشکلی شخصی بوجود آمده حقوق پرداخت شده و در عوض افراد درصد بالایی از فعالیتهایی که انجام میدهند بصورت داوطلبانه و بدون تغییری در دریافتی هایشان انجام میشود.
مدیرعامل مجموعه اتاق و یا حتی یک میز مجزا برای خود ندارد و نوع جدیدی از تقسیم کار مشارکتی در حوزه نظر و عمل در حوزههای تخصصی اعمال شده که همواره روح جهادی و تعاون بین نیروها تقویت شود و سازمان بسمت نگاه کارمندی حرکت نکند.
یک موسسه بدون حمایت مالی هفت سال به حیات خود ادامه داده مباحث مالی موسسه چگونه تامین میشود؟
خب ما مجموعهای مردمی بودیم و از هیج جا بودجهای نداشتیم. روایت این خودکفایی و استمرار کار خود بحث مفصلی را میطلبد.
ابتدا باید مختصات موسسه را خدمتتان عرض کنم. این موسسه در حوزه آموزش شروع کرده، خب کار در حوزه آموزش آن هم در مباحث گفتمانی خیلی سخت است.
کار در حوزه آموزش با بچههای حزب اللهی سختتر هم هست. چون اکثرا هم اهل مطالعه هستند و هم یک نوع اجتهاد درونی در بچهها وجود دارد. یعنی احساس میکنند در خیلی از حوزهها حرف برای گفتن دارند و خیلی سخت زانوی شاگردی در محضر اساتید میزنند.
در نظر بگیرید که ما هم یک مجموعهای هستیم که آموزش هایمان هیچ گونه ارتقای مالی و یا شغلی را برای بچهها در سازمانها و ارگانهای محل خدمتشان ایجاد نمیکند.
نکته بعدی اینکه ما تازه از مخاطبان هزینه هم میگیریم. یعنی اینکه یک موسسهای توانسته در طول ۶ الی ۷ سال با همه فشارهایی که روی جامعه هست با منابع مردمی چرخش را بچرخاند، خودش فی نفسه یک موفقیت بزرگی است.
ما در اقتصاد فرهنگ موسساتی که بتوانند خودکفا بمانند مخصوصا حوزههایی که یک مقدار به فضای بازار و خدمات هم نزدیکتر هست، کم داریم چه برسد به موسسه آموزشی که کار سختتر هم هست. این که مجموعه خودش خودکفاست خیلی مهم و با ارزش است. در واقع نیازمند یک کار عمیق مطالعاتی است که چگونه این اتفاق افتاده به همت زحمات بچه ها.
مهندس جعفر فرجی، شما و اعضای هیات موسس روزهای ابتدایی شروع کار، فکر میکردید که چنین بخشهایی به موسسه افزوده شود؟ آن هم به این گستردگی و به این عریض و طویلی؟
اولا همه آنچه گفته شد از جهت تبیین برای مخاطبان بود وگرنه باید گفت هذا من فضل ربی و واقعا هیچ کدام از این موفقیتها ارتباطی با توان ما نداشت.
این را هم بگویم من اینجا هم که الان بچهها هستند هنوز راضی نیستم یعنی حس میکنم که ما باید خیلی کارهای بزرگتری بکنیم. خدا باید کمک کند بارهای بزرگتری را از دوش آقا و مجموعههایی که برای این جبهه میجنگند، برداریم. هرچند تمام این کارهایی که تا الان در حوزههای مختلف شده را توفیقی میدانم. جای شکر دارد که خدا به این کارها و به نگاههای بچهها توجه کرده و این بچههایی که الان اینجا جمع شدند توانشان خیلی بیش از این است.
برای آینده چه برنامههایی دارید و برای دیگر گروهها که قصد شروع دارند، چه برنامه و چه توصیهای دارید؟
بله قطعا برای آینده برنامههای جدی داریم.
اولین برنامه عبارت است از اینکه شعبات آموزش زبان موسسه باید در مجموعهها و شهرهای دیگر نیز توسعه پیدا کند.
دومین برنامه عبارت است از اینکه که ما یک پیوند جدی با تلویزیون باید داشته باشیم که بچهها دارند این موضوع را پیگیری میکنند.
سومین برنامه عبارت است از اینکه طلوع باید یک پلتفرم بزرگ مجازی در حوزههای آموزش و محتوا را در دست بگیرد.
اولویت چهارم برنامهها و یکی از حوزههایی که طلوع خیلی خوب جلو رفته فریلنسرینگ هست در حقیقت کسب درآمدهای ارزی از طریق بستر اینترنت. در این شرایطی که بحث اقتصاد مقاومتی و تحریم هاست، ورود ارز به کشور یک جهاد بزرگ و مهم است. ما پیش روی خودمان کشور پاکستان و هند را داریم که دارند میلیونها دلار از حوزه فریلنس ارز وارد کشورشان میکنند. یک غفلت بزرگی در این حوزه شده توسط مسولین چه در بحث فناوری ارتباطات کشور و چه در مجموعههای انقلابی. متاسفانه وزارت ارتباطات هم با پرداختن به کارهای سطحی، بدترین ضربهها را در فرصت سوزی برای حضور خیل عظیم جوانان متخصص ایرانی در بازارهای جهانی حوزه اینترنت زده است.
موسسه طلوع آمده در این زمینه پیشگام شده و یک تیم متخصص و توانمند مستقر کرده در این حوزه که فکر میکنم حوزهای هست که ان شاالله به زودی خبرهای خوبی را خواهیم شنید. ظرفیتش هست که چند هزار نفر را درگیر این حوزه کرده و عددهای بزرگی را نصیب کشور کند.
این چند حوزه اگر در دستور کار طلوع قرار گیرد، اتفاق بزرگی را رقم میزند.
مجموعههای دیگر هم اگر بخواهند کاری را راه بیندازند، حتما بیایند یک مطالعه کامل در حوزه مدیریتی و ساختار اداری و نوع نگاه تحولی که در مجموعه و تک تک اعضایش هست را انجام دهند. ما هم تا جایی که در توانمان باشد به انتقال دانش و تجربه در این حوزه کمک خواهیم کرد.
واقعا حوزه فعالیت در زمینههای گفتمانی، آموزشی و اجتماعی خیلی حوزه سختی هست. بودند مجموعههایی که با بودجههای کلان راه اندازی شدند، ولی بعد نتوانستند جلو بروند.
موسسه طلوع هم واقعا با روی باز از بچههای استانها و شهرستانها استقبال میکند که بیایند و یک انتقال فناوری صورت بگیرد. ما خیلی استقبال میکنیم یک روزی طلوع بتواند در شهرستانها نیز فعال شود؛ و در نهایت از خدا استمداد داریم همچنان توفیق انجام عمل موثر به تکالیف را به ما بدهد و مدد میخواهیم که به اندازه توانمان به اندازه یک مجموعه مردمی بتوانیم اولا پیشرو باشیم و ثانیا مسالههای جامعه را خوب درک کنیم و در نهایت اینکه مدل خلاقانه و مردمی را روی میز بگذاریم
من از همه دوستان و مخاطبان بخاطر زحمات و و همراهیهایی که داشتند نهایت تشکر را میکنم و از تک تک آنها التماس دعا دارم.
انتهای پیام/