به گزارش خبرنگار اقتصادی یکتاپرس، کارشناسان بر این عقیده هستند که سهامداران باید سطح آگاهی خود را افزایش دهند و با اطلاعات کامل وارد بورس شوند تا از هرگونه رفتارهای هیجانی پرهیز کنند.
در ادامه مطالب آموزش بورس سایت خبری یکتاپرس، در این مقاله دربارهسبد سرمایه گذاری در بورس توضیح داده می شود.
وقتی یک معاملهگر در بازار بورس اقدام به تشکیل سبد میکند، در واقع به جای آنکه تمام سرمایه خود را مطابق استراتژی معاملاتی خود در یک نماد معاملاتی خرج کند، آن را بین چند سهم مختلف تقسیم میکند. با چنین کاری، و با فرض سودآور بودن استراتژی معاملاتی، زیانهای هر بخش از معاملات، به کمک سودهای بیشتری که در سایر معاملات به دست میآید پوشش داده میشود.
سوالی که به ویژه در ذهن کسانی که به تازگی فعالیت در زمینه معاملهگری در بازارهای سرمایه را شروع کردهاند پیش میآید این است که چرا باید با تقسیم سرمایه در سبد سرمایهگذاری یا سبد سهام، سود خود را کاهش دهیم؟
این موضوع صحیح است که سودآوری یک سبد نمیتواند به طور معمول بیشتر از سود بهترین جزء آن سبد باشد. اما باید به خاطر داشت که سودآوری در معاملهگری، در درجه دوم اهمیت است. اصل اول و مهمترین اصل در سرمایهگذاری، حفظ سرمایه است.
آنچه دیگران میخوانند: دستکاری در بازار بورس چیست؟
به تعبیر دیگر، تنها چیزی که یک معاملهگر در معاملات خود تحت کنترل دارد، میزان زیان است نه میزان سود. معاملهگری که بتواند زیان خود را کنترل کنید، میتواند به سودآوری فکر کند. اما معاملهگری که سودآوری فکر میکند، ولو اینکه بتواند در یک بازه زمانی، سود سرشاری کسب کند، به سرعت میتواند تمام آن سود را با زیان و یا حتی نابودی سرمایه و تلاش چند سالهاش جایگزین کند.
به زبان ساده، تنوعبخشی در داراییهای سرمایهگذاریشده را سبد سرمایهگذاری مینامیم. در بازار ایران از اصطلاح سبد سهام نیز استفاده میشود که معنا و مفهوم مشابهی دارد. همانطور که در ضربالمثل «همه تخممرغها را در یک سبد نگذار» شنیدهایم، شرط عقل این است که همه دارایی خود را در یک نقطه متمرکز نکنیم. سرمایهگذار با تشکیل یک سبد صحیح، ریسک آسیبپذیری معاملات خود را بین بازارها یا سهمها یا نمادهای معاملاتی مختلف تقسیم میکند.
بسیاری از معاملهگران اینگونه میاندیشند که یک استراتژی معاملاتی را میتوان در بازارهای مختلف به کار برد. بسیاری از این معاملهگران، ماهها یا سالها زمان صرف میکنند تا چنین استراتژیای را بیابند که در تمام قابهای زمانی و تمام نمادهای معاملاتی سودآور باشد. واقعیت این است که یافتن چنین استراتژیهایی بسیار بسیار دشوار است.
استراتژی یا استراتژیهای معاملاتی بایستی به دقت و با کیفیت بالا مورد تست و ارزیابی قرار بگیرند که آیا در گذشته سودآور بودهاند و اگر بودهاند، آیا از استحکام کافی در برابر تغییرات بازار برخوردار هستند یا نه. عدم توجه به این مساله میتواند به تشکیل سبدی منجر شود که برخی اجزای آن از اساس، زیانده هستند. طبیعی است که نمیتوان از چنین سبدی، انتظار خاصی داشت.
فرض کنید یک معاملهگر یک سبد سرمایهگذاری شامل سکه تمام، نیم سکه، ربع سکه و طلای آبشده تشکیل دهد. این سبد، به یک دلیل خیلی واضح، یک سبد نادرست است: رشد و افت قیمت و سود سرمایهگذاری در تمام این اجزا، هم زمان رخ میدهد. وقتی از همبستگی صحبت میکنیم، منظورمان همین است. همبستگی دو نماد معاملاتی یا دو بازار یعنی رشد و افت همزمان (یا تقریبا همزمان) آن دو است.
با توجه به تعریفی که ما در قسمت قبل توضیح دادیم، هدف ما دقیقا نقطه مقابل این اتفاق است. ما میخواهیم در زمان ریزش یا زیاندهی یک بخش از سبد، بخش یا بخشهای دیگر در حال کسب سود باشند. بنابراین اجزای سبد سرمایهگذاری ما باید نسبت به هم، کمترین همبستگی را داشته باشند.
تعیین میزان همبستگی امری حسی نیست. همبستگی بایستی به طور دقیق و طبق فرمولهای ریاضی محاسبه و سپس ارزیابی گردد. ممکن است دو بازار که به ظاهر هیچ ربطی به هم ندارند، در عمل همبسته و دو بازاری که به ظاهر به هم وابستهاند، غیر همبسته رفتار کنند.
برای محاسبه میزان همبستگی دو نماد معاملاتی، روشهای متفاوتی وجود دارد که از حوصله این مقاله خارج است.
افت سرمایه این سبد بسیار محدود بوده و دقیقا همان هدف تشکیل یک سبد سرمایهگذاری که مهار کردن زیانها و ریسک سرمایهگذاری است را محقق کرده است.
این سبد، علاوه بر اینکه روند سودآوری مناسبی را در گذشته نشان میدهد، متشکل از استراتژیهایی است که از تستهای سنگین استحکام نیز با موفقیت عبور کردهاند. استفاده از چین سبدی به هیچ عنوان قابل قباس با روشهای مبتنی بر آزمون خطای معمول در بازار نیست.
با چنین روشی، به جای گامنهادن در یک مسیر تاریک و مبهم، رفتار تکتک استراتژیها را میشناسیم و انتظاری منطقی از ادامه روند سودآوری استراتژیها و سبد حاصل از ترکیب این استراتژیها داریم.
انتهای پیام/