گروه فرهنگ و هنر یکتاپرس،آزاده سرلک شاعر ، نقاش و طراح روی جلد کتاب است و ما طرح های او را ، بارها روی جلد کتاب ها دیده ایم. در اینجا گفتگوی کوتاهی داریم با ایشان که با هم می خوانیم
از خودتان برای ما بگویید ؟
آزاده سرلک هستم . 40 بهار را گذراندهام. کاردانی و کارشناسی گرافیک خواندهام. نقاش، شاعر و طراح گرافیک میباشم و سعی داشتهام در این سه رشته، بهفراخور آنِ شخصی، تعادلی را ایجاد کنم.
متولد تهران هستم، اما تجربهی زندگی در شهرهایی چون اهواز، شیراز، الیگودرز، آبادان، اراک و بروجرد را نیز داشتهام که این زیستِ مهاجری به ادبیاتِ ذهنی و عاطفی و شناختِ من از جامعه کمک مضاعفی داشته است. سالهای بسیاری را به تدریس نقاشی و گرافیک در شهرهای الیگودرز، بروجرد و تهران مشغول بوده و هستم و سابقهی تدریس در مدارس غیردولتی را داشته و دارم.
آیا اعتنایی به هنر شما شده ؟منظورم استقبالی انجام گرفته ؟
بله . تقدیرنامههایی از آموزش و پرورش شهر الیگودرز و دانشگاه آزاد اسلامی آن شهر(مدرسهی سما) و شورای شهر الیگودرز داشته ام. همچنین تقدیرنامههایای در مقام برگزیده و یا تقدیری در زمینههای تصویرسازی، نقاشی، شعر و پوسترِ استانی و کشوری در کارنامهی خود دارم و با برگزاری نمایشگاههای فردی و گروهی سعی در طی مسیر در این رشتهها داشتهام. طراحی کتاب و طراحی نشانه از علاقهمندیهای من است در حیطهی گرافیک.
* از چه زمانی تصمیم گرفتید قسمتی از تصویرهای ذهنی خود را با واژه خلق کنید و ساده تر بگویم به سمت شعر بروید؟
شعر را از سال 87 با انجمن شعر فردوسی شهر الیگودرز آغاز کردم و میل به نوشتن در من تا کنون ادامه داشته است و مجموعهی شعرم در دست چاپ میباشد.
بنظرم رابطهی شعر و نقاشی از نظر بنده، وابسته به عناصر مشترکی چون تخیل، فرم، ریتم و زیباییشناسیهای تصویریست. آزادهی نقاش به آزادهی شاعر قدرت بیشتری در قدم زدن میان ابرهای تخیل دادهاست و این به واسطهی تمرینِ دیدن و تفاوتش با نگاه کردن، که اصلی از اصول مبانی هنرهای تجسمیست ایجاد شدهاست.
در نقاشی ایجاد فضای مثبت و منفی از زیباییهای بصری به شمار میرود که تطبیق آن با شعر در نوشتن و ننوشتن است. به این معنا که سپید خوانی مخاطب(ایجاد خوانشهای متعدد و یا ادامهی خوانشِ متن در ذهن مخاطب) و یا تحلیل معنائی که از استعاره و یا صنایع ادبی دیگر میکند، منجر به فضای منفی شده و فضای مثبت، نوشته و یا متن اصلی شعر است.
به فرم و ریتم هم که مراجعه کنیم بهراحتی میتوان ارتباط عمودی و افقی بین عناصرِ شعری ایجاد کرد که در نقاشی هم به شیوههای مختلف اجرا میشود.
بنابراین منِ نقاش پلی شده ام برای منِ شاعر که به سرزمین تصویری دور از ذهنتری وارد شود.
* رابطه ی شما با رنگ ها چیست ؟ چه احساسی نسبت به آن ها دارید؟
رنگها تنپوشِ زیستی و عاطفی مرا تشکیل دادهاند و البته گاهی بیرنگی و یا تنالیتههای خاکستریِ متفاوت هم برای من جهان مفهومی بسیاری ایجاد میکنند که با آنها در تحلیل گفتمانهای مرسومِ جامعه به شهود مرتبطی میرسم.
* بیشتر به کار کدام یک از نقاش ها علاقه دارید ؟
نقاشان خارج وطنی همچون، هانری ماتیس و آن رنگهای زنده و قلمگذاریهای اکسپرسیوشده، جورج براک و آن جسارت در کوبیسماش، کتهکلویتز و آن عاطفه وُ اندوه در طراحیها و چاپنقشهایاش، فریدا کارلو و خودنگارههایش. همهی نقاشان درون وطنی را ارزشمند میدانم و انتخاب سخت است اما میتوانم، بهمن محصص، فریده لاشایی، منصوره حسینی، هوشنگ پزشکنیا و منوچهر یکتایی را نام ببرم.
* اگر تابلویی در معنای صلح بکشید بیشتر از چه رنگ هایی استفاده می کنید ؟
صلح بر روی بوم برای من، کشیدن دایرهایست در مرکز بوم با تعادلی قرینه بین دو رنگ سبز و آبی. دایرهای که نشان از زمینِمادر، حیات، سر انسان و تمام کهکشان میباشد.
* نقش و یا تاثیر طرح روی جلد؟
تاثیر طراحی روی جلد کتاب در ایجاد ارتباط بین مخاطب با مفهوم متنِ درونی کتاب، نقشِ کلیدی و مؤثری دارد که باید به فراخور نام کتاب، ردهی سنی، شاخهی ادبی اعماز، داستان، رمان، ترجمه، تحقیق، شعر و... باشد. طراح جلد کتاب باید با ایجاد فضای متناسب و خلاقانه و البته بدور از کپی و تکرار، نگاه مخاطب را جذب و میل به خرید را در خریدار ایجاد کند. متاسفانه در سالهای اخیر شاهد کپیهایی در طراحی جلد کتاب بودهایم که حتی در متوقف نگاه داشتنِ مطالعهی بصری مخاطب هم نقش منفی ایجاد کردهاند. به امید این که کمتر شاهد ایندست موارد باشیم.
* و حرف آخر ؟
حرف آخر، حرفِ زیست هنریست. زیستِ هنری منوط به مطالعه، چه بصری چه مکتوب، تمرین عملی و ترکیب این دو عنصر با یکدیگر است تا منراویِ حقیقتِ ذهن خود باشم به روی بوم، به روی کاغذ و یا لابهلای کلمات.
با جملهای از فریدا کارلو سخن تمام میکنم و آن این است که: چه نیازی به پاهایم دارم، وقتی بال برای پرواز کردن دارم؟
انتهای پیام/