گروه فرهنگ و هنر یکتا پرس؛ این روزها ما تشنه ایم، حتی کنار شیرآب هایی که آب زلال از آن می آید. این روزها یخ ها دارند در یخچال ها می سوزند. چطور می شود بی اعنتا بود؟ چطور می شود به تشنگی مردم کشورمان در خوزستان پشت کرد؟
بنویسید این روزها ما تشنه ایم و این درد کمی نیست. بنویسید گیاهان دشت های خوزستان از بی آبی کبود شده اند. بنویسید دیگر کشتی های کارون رویاهای ما را جابجا نمی کنند. بنویسید آب را به روی ما بستند...
**
بگذارید سراغ حرف های پژوهشگران محیط زیست برویم، آن ها زلال تر از ما حرف می زنند:
محمد درویش، فعال و پژوهشگر حوزه محیط زیست در این رابطه می گوید: ما با حماقت مدیریتی روبهرو هستیم. من اسم این بحران را خشکسالی مدیریتی گذاشتم. این ها دنبال نظر کارشناسی نیستند چون افرادی که برادری آنها در جناحهای مختلف ثابت شده را مسئول میگذارند و اصلا نمیتوانند کاری کنند. مدیر توانا کسی است که معاونان او از خود مدیر بیشتر بفهمند و بیشتر شجاعت داشته باشند ولی در کشور فردی که مدیر میشود از خود ناتوانتر را بهعنوان معاون و مشاور انتخاب میکند تا هیچگاه جلوی او قد علم نکند. معلوم است این سیستم جلو نمیرود. دو سال پیش اگر در خوزستان اجازه میدادند آب وارد هورالعظیم شود و همه 400هزار هکتار را دوباره پرآب میکردند و نگران میدان نفتی آزادگان نبودند که چاهها از بین برود، جاهایی در هورالعظیم تا 14متر عمق آب بود و الان هم آن آبها باقی میماند. این کار را نکردند، دیوار مرزی را شکستند و آب را به شطالعرب فرستادند تا از کشور خارج شود و بهصورت سطحی به عمق یک متر در قسمتهایی باقی گذاشتند که آب برود و الان این بحران ایجاد شده است. خودشان نخواستند این اتفاق بیفتد و باعث چنین فلاکتی خودشان هستند.
یوسف مرادی، فعال محیط زیست هم می گوید: چند نکته در این خصوص وجود دارد. سدسازی به نفع چه کسی است؟ از سدسازی اولین جایی که منفعت میبرد شرکتهای آب منطقهای است. با تولید برق و فروش آن یا با انتقال آب بینحوضهای و فروش آب حقوق کارکنان را افزایش میدهند. این یک تعارض منافع است. من قرار است 400مگاوات با کرخه برق تولید کنم که الان با 60 درصد کار میکند یعنی با 240 مگاوات است یعنی هیچگاه به ظرفیت اسمی هم نرسید. الان محیطزیست خوزستان را نابود میکنیم، این 240 مگاوات را نیروگاه سوخت فسیلی میتوانست تولید کند. درست است که این نیروگاه هم به محیطزیست ضربه میزند اما الان جامعه را نابود میکنید. میتوانستید این کار را انجام دهید و آبی را به هورالعظیم اختصاص دهید و آبی را برای مردم اختصاص دهید و این مشکل را تا حد زیادی حل کنید. به نظر من ارادهای که وجود دارد در راستای حل مشکلات نیست.
و مردم خوزستانِ ما همچنان تشنه اند و هیچ امیدی به بی تدبیری ِ متصدیانی که برای پس دادن میز و صندلی خود، دارند اسباب خود را جمع می کنند، نیست. امیدواریم در این چند روز مانده ، به قول سهراب سپهری ، آب را بیشتر از این برای مردم گِل نکنند.
سهراب سپهری
***
آب را گل نکنیم
در فرودست انگار کفتری می خورد آب
یا که در بیشه ای دور سیره ای پر می شوید
یادر آبادی کوزه ای پر می گردد
آب را گل نکنیم
شاید این آبروان
می رود پای سپیدار تا فرو شوید اندوه دلی
دست درویشی شاید نان خشکیده فروبرده در آب
زن زیبایی آمد لب رود
آب را گل نکنیم
روی زیبا دو برابر شده است
چه گوارا این آب
چه زلال این رود
مردم بالا دست چه صفایی دارند
چشمه هاشان جوشان
گاوهاشان شیر افشان باد
من ندیدم ده شان
بی گمان پای چپر هاشان جای پای خداست
مهتاب آنجا می کند روشن پهنای کلام
بی گمان در ده بالا دست ،چینه ها کوتاه است
مردمش میدانند که شقایق چه گلی است
بی گمان آنجا آبی ،آبی است
غنچه ای می شکفد اهل ده باخبرند
چه دهی باید باشد کوچه باغش پر موسیقی باد
مردمان سر رود آب را می فهمند گل نکردنش ، ما نیز
آب را گل نکنیم.
انتهای پیام/
در مملکتی که افراد زحمت کش محیط زیست را به زندان
بیندازند و یا به قتل برسانند چگونه می توان انتظار یک محیط زیست سالم را داشت کسی فکر نمی کرد روزی بیاید
که کرخه و کارون نتوانند دشت خوزستان را سیراب کنند
دریغ و افسوس