چهره ی معشوق در غزل سبک عراقی | یکتاپرس
یادداشت/اختصاصی یکتاپرس؛
الهام احمدی: رواج عرفان و رسوخش به غزل باعث تعالی مقام معشوق شد و او را دست نیافتنی کرد. گاه معشوق با معبود یکی شد و بر بلندای ساحت قدسی نشست.
کد خبر: ۵۲۲۸۸
۲۲:۱۴ - ۱۶ شهريور ۱۴۰۰

چهره ی معشوق

یادداشت: الهام احمدی

سبک عراقی که از حدود اوایل قرن 7 تا اواخر قرن 9 طول کشید از درخشان ترین ادوار ادبیات فارسی خصوصا در حوزه ی نظم است و بزرگ ترین و باارزش ترین کتاب ها در حوزه ی نظم و نثر در این دوره به نگارش درآمد.

تحولات اجتماعی طی این سه قرن تاثیر عمیقی بر سبک زبان گفتار و نوشتار گذاشت. برچیده شدن بساط دربارهای کوچک و بزرگ و از بین رفتن حکومت های محلی بانی یکی از بزرگ ترین تغییرات در سبک عراقی شد که آن هم از رواج افتادن شعر مدحی بود .

شاعران که تا این زمان حاکمان محلی و سلاطین را می ستودند، در غیاب ممدوح بالاجبار و رفته رفته رو به سمت معشوق آورده و او را در اشعارشان برجسته کردند. این تغییر رویکرد در کنار سایر تحولات اجتماعی چهارجوب شعر را دستخوش تغییرات اساسی کرد از جمله اینکه قصیده و قطعه، جایشان را به غزل دادند و غزل قالب مسلط این دوره شد .

تغزل به شکل ابیاتی در وصف معشوق در شعر سبک خراسانی هم وجود داشت اما بخشی از قصیده و قطعات بلند بود. این ابیات صرفا در باب عشق های مادی و زمینی سروده می شد. معشوق این تغزل ها مقام بالایی نداشت . گاه کنیز یا غلام شاعر بود. گاهی معشوق آشکارا مرد بود، گاهی ترکی چابک سوار و رشید و زیبا و از آنجا که ترک ها عموما مقام لشکری داشتند، خشمگین، غارتگر، تندخو و یغما پیشه، عربده جو و پرخاشگر بودند. این صفات از تغزل های ساده و بی پیرایه سبک خراسانی به شعر ادوار بعد رسید و کم کم بعنوان صفات معشوق عمومیت پیدا کرد و به بخش جدانشدنی غزل تبدیل شد.

در تغزل های سبک خراسانی فراق جایگاهی نداشت. معشوق زمینی و دست یافتنی بود و عاشق همیشه به وصال رسیده بود.

سبک عراقی با تغییرات ادبی، زبانی و فکری از سبک خراسانی فاصله گرفت. تغزلات ابتدای قصاید به شکل غزل درآمد و قالب مستقلی به خود گرفت. رواج عرفان و رسوخش به غزل باعث تعالی مقام معشوق شد و او را دست نیافتنی کرد. گاه معشوق با معبود یکی شد و بر بلندای ساحت قدسی نشست.

طی سال های ابتدای قرن هفتم غزل عاشقانه پا به پای غزل عارفانه در حال رشد بود. این دو جریان سرانجام در در قرن هشتم بهم رسید و منجر به ظهور غزل تلفیقی شد. بنابرین در سبک عراقی سه نوع غزل قابل تشخیص است که اعم از غزل عاشقانه، عارفانه و تلفیقی هستند .

به تبع تفاوت در نوع غزل، معشوق این غزل ها هم با هم تفاوت دارند. در غزل عاشقانه اساس بر عشق مادی و جسمانی است. معشوق این غزل ها انسانی ست زیبا و صاحب صفات و خصابل انسانی. پایه گذار این نوع ظهیر و انوری و جمال الدین اصفهانی  بودند که سعدی آن را به اوج رساند.

در غزل عارفانه اساس عشق روحانی و معنوی است و معشوق الهی است. آغازگر این نوع غزل ها که تحت تاثیر تفکرات عرفانی سروده شد، ثنایی و عطار بودند. در اوج قله ی غزلیات عرفانی مولانا نشسته است .

نقطه تلاقی غزل عاشقانه و عارفانه در غزلیات تلفیقی است. معشوق غزل تلفیقی با حفظ تمام ویژگی های معشوق زمینی ، متعالی و دست نیافتنی است. حافظ ستاره ی بی رقیب این نوع غزل است.

در هر سه نوع غزل درون مایه اصلی عشق است و معشوق محوری ترین  شخصیت شعر عاشقانه است .در واقع غزل عرصه ی بازنمایی تلاش عاشق برای رسیدن به معشوق در کلام است. تلاشی با شکوه که به لحن عاشقانه ی غزل حالت حماسی می دهد. در واقع وجود معشوق بهانه ای برای بیان سوز و گداز عشق است. عاشق همیشه از فراق نالان است و با اینکه معشوق صبر وقرار عاشق را می گیرد با این حال عاشق جویای اوست و خواهان این بی صبری و بی قراری است.

در غزل با دو بعد متفاوت از معشوق مواجه هستیم. نخست ویژگی عای ظاهری و دوم خصوصیات اخلاقی.

از نظر ظاهری، معشوق مظهر زیبایی و جمال است. توجه به جزییات چهره و اندام به خصوص در غزل عاشقانه دیده می شود. خال و خط و چشم و ابرو و لب و گیسوی معشوق محل تاخت و تاز  و هنرنمایی شاعر در عرصه ی بیان و بدیع است.

زیبایی ظاهری معشوق نقطه ی برجسته ی  غزل عاشقانه است و عواطف شاعرانه بار غنای اشعار را به دوش می کشد .

از نظر خصوصیات اخلاقی معشوق سبک عراقی وارث خلق و خوی معشوق سبک خراسانی است  با این تفاوت که طی عبور از شعرهای ساده و بی پیرایه و رئالیستی سبک خراسانی به شخصیتی متعالی تبدیل شده که خود را با شیوه های گوناگون به عاشق عرضه می کند تا او را شیفته ی خود کند.

قبلا گفتیم که گاهی معشوقه های سبک خراسانی، ترک های لشکری بودند که با خصوصیاتی مانند تندخویی، سنگدلی، خشونت، عربده کشی و بی وفایی تعریف می شدند .

این خصوصیات با بزرگنمایی و اغراق به غزل سبک عراقی رسید. معشوق سبک عراقی خصوصا در غزل عاشقانه سنگدل، ترشرو و پیمان شکن است. عاشقان بسیار دارد، جفاکار و ستمگر است  و از او انتظار وفا نمی رود.  فتنه انگیز است و به مدد زیبایی ظاهری و کرشمه های بسیارش دل عاشق را بی قرار می کند و از برپا کردن فتنه و آشوب لذت می برد .

با این حال گاه گاه تفقدی هم به عاشق می کند اما این مهربانی عموما دیر هنگام و ناپایدار است. با وجود اینکه مغرور و اغوا گر است، نازکدل و زودرنج هم هست و در کل صاحب صفات متناقض است.

در غزل عارفانه معشوق تعالی یافته و با معبود یکی می شود. در واقع معشوق در این نوع غزل صورت عشق ابدی است که در جسد انسانی متظاهر شده و عاشق را به سمت معبود رهبری می کند. او مظهر زیبایی و جمال است از همه چیز مستقنی و بی نیاز است و مرگ و زندگی و هستی عاشق از اوست. در اینجا جمال ظاهرو کمالات معشوق برای افزودن بر رغبت عاشق است .

در اینجا هم معشوق صاحب خصایل متضاد است از این جهت که ذات حق  یا مطلوب غایی هم صاحب صفات رحمانی و هم صاحب صفات قهریه ست و هر بار با یکی از این صفات خود را به عاشق عرضه می کندو به او متجلی می شود . او به همان اندازه که مطلوب است ، طالب هم هست ، عاشق را به سمت خود می خواند و راه رسیدن را برای عاشق باز می گذارد .

معشوق غزل تلفیقی آمیزه ای از معشوق زمینی و آسمانی است. علی رغم تند خویی و فتنه انگیزی؛ مهربان و نازکدل است و در عین بی وفایی، وفادار است و عاشق را از درگاهش نمی راند. خود صبور است و از عاشق هم صبوری می طلبد. جایگاه معشوق غزل تلفیقی با وجود خصایل انسانی که دارد، بلند و دست نیافتنی است .

عاشق اما در هر سه نوع غزل عاشقانه ، عارفانه و تلفیقی؛ صبور و وفادار است. جور معشوق را تاب می آورد و به امید کوچک ترین تفقد و توجه  معشوق  روزگار می گذراند و به انتظار یک شبه وفای او نشسته است .

حتی زمانی که از سمت معشوق تهدید می شود؛ هم خوشنود است و عذرخواه، که معشوق مجبور است زحمت کشتن عاشق را متحمل بشود. در این رابطه هر چه عاشق خود را کوچک تر ببیند والاتر است.

با خاموش شدن آخرین شعله های سبک عراقی در اواخر قرن نهم و آغاز قرن دهم و پاگیری مکتب واسوخت ، چهره ی معشوق هم دستخوش دگرگونی های جدی می شود .

طی سال های بعد و ظهور سبک های دیگر هم معشوق غزل هیچ گاه آن جایگاه ویژه و درخشانش را بدست نیاورد .

در واقع باید دوره ی سیصد ساله  حیات سبک عراقی  را دوره ی فروانروایی معشوق در غزل دانست. شعله ی درخشانی که با افول سبک عراقی رو به خاموشی رفت.

انتهای پیام/

 

برچسب ها: اخبار روز

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر:
انتشار یافته: ۵
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
مهران
Iran (Islamic Republic of)
۰۱:۱۴ - ۱۴۰۰/۰۶/۱۷
درودها
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۰۹ - ۱۴۰۰/۰۶/۱۷
سبک عراقی یا سبک هایی که مروج معشوق های خیالی وفرا زمینی هستند.... مروجینش را غم نان نبود... یا مداح بودند یا مدیحه سرا.... عرفان نیز چنین است.... بادرود برای خوبان فهیم در یکتا پرس بهش هنری
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۰۹ - ۱۴۰۰/۰۶/۱۷
سبک عراقی یا سبک هایی که مروج معشوق های خیالی وفرا زمینی هستند.... مروجینش را غم نان نبود... یا مداح بودند یا مدیحه سرا.... عرفان نیز چنین است.... بادرود برای خوبان فهیم در یکتا پرس بهش هنری
ارام
Netherlands
۱۸:۰۷ - ۱۴۰۰/۰۶/۱۷
ممنون از توضيحات شفاف در مورد سبك عراقى
سپاسگزارم
ارام
Netherlands
۱۸:۰۷ - ۱۴۰۰/۰۶/۱۷
ممنون از توضيحات شفاف در مورد سبك عراقى
سپاسگزارم