نقش غذا و مفهوم آن در حوزه ی فیلم و ادبیات | یکتاپرس
یادداشت/ اختصاصی یکتاپرس؛
شیده شریفی: با توجه به اینکه مطالعات غذایی در کارکرد فیلم و ادبیات، مقوله ی جدیدی از تحقیقات هنری است می توان آن را در جهت بهتر شدن سینمای ایران ارائه داد.
کد خبر: ۵۲۷۸۳
۱۶:۱۹ - ۲۰ شهريور ۱۴۰۰

نقش غذا

یادداشت: شیده شریفی

مبحث غذا و مراحل طبخ و آداب خوردن آن مجموعه ای از پدیده های فرهنگی یک جامعه به شمار می رود. نویسندگان با مطرح کردن غذا در داستان هایشان شخصیت ها را به همراه هویت شخصی و فرهنگی بیان می کنند. با زوم کردن دوربین یا روایت داستان از زاویه دید راوی در آشپزخانه، اتاق ناهارخوری،رستوران ها و میزهای داخل آن مدام شخصیت ها از لحاظ قدرت، فرهنگ و طبقه به نمایش در می آیند. در همین راستا است که غذا حکمی نمادین پیدا می کند و نه تنها جسم بلکه روح مخاطب را تغذیه می کند.

غذا خوردن دوستان، اقوام یا افراد یک خانواده کنار هم نوعی ارتباط را با بیان احساسات و تبادل افکار بیان می کند. نقش غذا در یک خانواده به عنوان یک مکان اجتماعی می تواند بسیار برجسته باشد به طوری که شیوه ی زندگی، عادات غذایی و رفتارها را که نقطه عطف داستان ها است، رقم می زند. گفتگوهای مهم و اساسی در داستانها همواره دور یک میز هنگام غذا خوردن صورت می گیرد.

همانگونه که انسان ها برای ارتباط با یکدیگر از زبان استفاده می کنند پخت و پز هم از جمله جوشاندن، سرخ کردن نوع غذا، خام یا پخته حتی غذای فاسد شده همه و همه می توانند مانند یک زبان در جامعه عمل کنند . مهمانی های بزرگ با میزهای مملو از غذاهای رنگارنگ یا سفره های کوچک اقشار کم درآمد می تواند نقش اقتصاد یک جامعه را درهماهنگی با مسائل اجتماعی رقم بزند.

نویسندگان در تولید کتاب ها و فیلم ها با استفاده از مواد غذایی و شیوه های مرتبط با آن افکار و ایده های گوناگون افراد جامعه را به نمایش می گذارند. غذا در داستان همه ی حواس مخاطب را از جمله چشایی، بویایی ،لامسه و بینایی درگیر می کند به طوری که می تواند در هر لحظه با دیدن نوع غذا شخصیت های گذشته را به یاد بیاورد و تداعی گذشته در او حس دوست داشتن، تنفر و یا حتی بی تفاوتی را در او ایجاد کند.

استفاده از مواد غذایی در فیلم می تواند حس خوشایندی را در مخاطب ایجاد کند به طوری که در ذهن خود آن را تفسیر کند و در زندگی روزمره اش به کار گیرد. به همین دلیل است که استفاده از سیگار در سریال ها و فیلم ها بسیار مورد انتقاد قرار گرفته است .

با استفاده از غذا مردم می توانند فرهنگ آن جامعه را درک و ارتباط برقرار کنند. فیلم سازان با استفاده از قوه ی بصری انسان مخاطب را جوری درگیر می کنند که همیشه آن غذا در ذهن مخاطب جا می گیرد و از ذهنش بیرون نمی رود. همانگونه که به تصویر کشیدن غذا در آثار ادبی می تواند به توضیح رابطه ی پیچیده جسم کمک کند  می تواند ذهنیت و ساختار اجتماعی را هم در برگیرد. غذا خوردن یا نخوردن، زیاد یا کم خوردن و حتی استفراغ، بیانگر حالات و روحیات شخصیت های داستان ها در راستای تولید محتوای فیلم یا کتاب است.

نقش غذا

غذا در فرهنگ های مختلف دلالت های متفاوتی دارد. استفاده از غذا از دیرباز در اسطوره ها و کتب دینی مطرح بوده است. از بدوی ترین آن می توان به سیب ،میوه ی ممنوعه اشاره کرد که با خوردن آن انسان از بهشت بیرون رانده شد. این میوه به عنوان نمادی از گناه  و نماینده ی خرد و آگاهی در ادبیات جهان معرفی شد. در ادبیات بسیار قدیم  به اشعار حماسی یونانی  " ادیسه" اثر جاودانه ی "هومر" می توان اشاره کرد که در آن مراسم و مهمانی های بسیار برگزار می شد. که در هر مرحله از داستان نقش غذا و ذبح خوکها و گاوها در پیشبرد آن جایگاه خاصی داشت. قرآن کریم با اشاره به زیتون، سیب ،انجیر، خرما، انار وبسیاری غذاهای دیگر آنها را غذای جسم و روح  انسان نمادین کرد. در مراسم مذهبی ادیان مختلف غذا و بسیاری از میوه ها نمادین هستند و هر شخص بنا به اعتقاد خود از آنها استفاده می کند.

درایران غذا با روحیات افراد سازگار است. فرهنگ غذا و غذا خوردن از دیرباز در ادبیات ایران مطرح بوده است. در فرهنگ ایران نان مقدس است. نذری دادن، غذا پختن دربرپایی جشن های مذهبی، عزاداریها، عروسی ها و یا حتی در مراسم انتخابات نامزدهای سیاسی بسیار مرسوم است .

در ادبیات کهن ایرانی می توان به داستان ضحاک در شاهنامه فردوسی اشاره کرد که شیطان به صورت جوانی آشپز آشپزخانه ی ضحاک شد. و با بوسیدن شانه های ضحاک دو مار از شانه های او بیرون آمدند. و ضحاک محکوم به تغذیه ی آن دو مار با مغز جوانان شد. در فرهنگ ایرانیان زیاد غذا خوردن نشانگر حرص و آز و  نماینده ی گناه انسانی است که او را به شیطان نزدیک می کند.

 در فرهنگ ایران غذا خوردن اعضای خانواده با هم بسیار مرسوم است گفتمان چه خوب چه بد در کنار این سفره های رنگارنگ صورت می گیرد. غذاهای محلی در فیلم هایی که مربوط به اقلیت است می تواند نمایانگر منطقه یا محله ای خاص با تشریفات خاص ارائه گردد که نظر هر بیننده ای را به خود جلب می کند.

صحنه ی درست کردن کباب های ایرانی، دم کردن برنج در دیگ های بزرگ، انواع خورش ها، دیزی های آبگوشت، چیدمان سفره های بزرگ و گذاشتن بشقاب های سبزی خوردن و ترشیجات، پارچ های شیشه ای پر از دوغ و نوشیدنی های سنتی، جمع شدن خانواده اعم از پدر بزرگ و مادر بزرگ تا نوه ها دور یک سفره در فیلم های ایرانی نماد فرهنگ مهمان نوازی و مهربانی مردمان ایران است.

چای نوشیدن در صبحانه در کنار نان های سنتی ایرانی سنگک یا بربری در سکانس فیلم های ایرانی قابل توجه بوده است. در بسیاری از فیلم ها سماوری در کنار سفره می تواند حسی در مخاطب ایجاد کند تا بتواند به عمق فیلم از زاویه ی حس خوشایندی در مغز وارد شود.

در میان فیلم ها و کتاب های بسیار معروف جهان، غذا نقش بسزایی در معناسازی فیلم ایفا کرده است. با توجه به اینکه مطالعات غذایی در کارکرد فیلم و ادبیات، مقوله ی جدیدی از تحقیقات هنری است می توان آن را در جهت بهتر شدن سینمای ایران ارائه داد. گرچه کارگردان های ایرانی اظهار دارند که امروزه نقش خانواده در جامعه کم رنگ شده است و دیگر مانند دهه های قبل نمی شود سفره های ایرانی با خانواده را ترسیم کرد. ولی باید در نظر داشت که فیلم ها و کتاب ها تأثیرگذارترین مرجع برای الگوبرداری مردم یک جامعه هستند و فیلمسازان می توانند با تغییر این الگو  به جهت ارائه فرهنگ کشورمان و رشد روابط اجتماعی از جمله خانواده کمک بسزایی بکنند.

انتهای پیام/

برچسب ها: اخبار روز

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر:
انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ارام
Germany
۱۷:۴۹ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۰
چه بحث ب جايى بود خسته نباشيد استاد
ارام
Germany
۱۷:۴۹ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۰
چه بحث ب جايى بود خسته نباشيد استاد
پرواز
Iran (Islamic Republic of)
۰۱:۴۳ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۱
درود و عرض ادب
مهربانو شریفی بسیار عالی تاثیر غذا را در فیلم بررسی کرده اند
تنها با انتهای متن که اشاره فرمودند باید به فرهنگ غذا خوردن گذشته برگشت وان را نمایان کرد باید بگویم غذا
خوردن هم مثل همه مسایل دیگر اجتمایی دستخوش
تغییر شده و این طبیعی هست
ارام
Germany
۱۳:۱۲ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۱
سپاس از لطف استاد رضوان