از دوران کودکی عالم خیال را دوست داشتم | یکتاپرس
اختصاصی یکتا/
به نظر بنده آثار هنری ای که در آن ها خلاقیت وجود دارد آثار ماندگاری هستند و برای ماندگار شدن یک اثر هنری جدای از مسائل فنی خلاقیت عنصر بسیار مهمی‌ست
کد خبر: ۸۱۸۱۴
۰۸:۰۰ - ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۱

عالم خیال را دوست داشتم

مهمان گفتگوی امروز ما منوچهر ابراهیمی، شاعر صمیمی معاصر است:

--  خودتان را معرفی کنید.
آبشاری سر به‌ زیرم ،در مصافِ روزگار
سنگ‌های بی‌شماری خورده بر پیشانی‌ام
بنده منوچهرابراهیمی هستم، کارشناس زبان و ادبیات فارسی، شاعر و ترانه سرا

-- چه شد که سر از دنیای شعر در آوردید؟

از لبت خنده که جوشید عسل ساخته شد
راه رفتی و غزل پشت غزل ساخته شد
شهردار عاشق خال لب هندوی تو بود
سر هر کوچه اگر تاج محل ساخته شد

از دوران کودکی عالم خیال را دوست داشتم و خیلی وقت‌ها در این عالم قرار می‌گرفتم، حفظ کردن ِشعرهایی که پشت ماشین‌ها نوشته می‌شد از تفریح‌های بنده بود. یکی دیگر از دلایلی که به شعر علاقه‌مند شدم ادبیات فولکلور زبانِ مادری خودم"آذری" بود که در مراسم‌های شادی و عزا توجهم را جلب می‌کرد و به نوعی بنده را درگیر می‌کرد،در این مراسم ها عمده‌ی مطالب به شعر گفته می‌شد و با توجه به اینکه شعر موسیقی‌ست بیشتر بنده را جلب می‌کرد.

--کارهای هنری و ادبی چه تاثیری در سلامت روان جامعه می تواند داشته باشد ؟
کارهای هنری و ادبی بخاطر اینکه مخاطب را در فضای دیگری از فضای یکنواخت جامعه و جهان پیرامون قرار می دهد و از طرفی این آثار هارمونی و موسیقی به همراه دارند که ذاتا و اصالتا همسو با فطرت انسان است بخاطر همین موضوع جامعه را به سمت آرامش و انسان را به نوعی آرام می کند حتی اگر این آثار فضای سیاه ای را تداعی کنند. موسیقی، کشف از جمله مباحثی‌ست که به قول شاملو در کتاب "لالایی با شیپور" می‌تواند دریچه‌ی دیگری به مخاطب نشان بدهد از جهان دیگری جدای از این جهان،پس مطمئنا با آثار هنری که تازگی به همراه دارند انسان می‌تواند در یک کشف هنری قرار بگیرد و به آرامش برسد.

-- از کتاب تان برای ما بگویید؟
دو مجموعه شعر از بنده به چاپ رسیده است، مجموعه‌ی اول: به نام "ممیِّزی " در سال هزار و سیصد و نود هفت که سی و هفت غزل می‌باشد با درون مایه‌ی اجتماعی، عاشقانه، جنگ و.. که در انتشارات سارات به چاپ رسید. و مجموعه‌ی دوم شامل رباعی ها به نام "انفرادی " در سال هزار و چهارصد که صد و پانزده رباعی با درون مایه‌ی جنگ، فقر، عشق و... می‌باشد که در انتشارات آنان به چاپ رسید.

--دیدگاه شما نسبت به هنر و خلاقیت چیست؟
به نظر بنده آثار هنری ای که در آن ها خلاقیت وجود دارد آثار ماندگاری هستند و برای ماندگار شدن یک اثر هنری جدای از مسائل فنی خلاقیت عنصر بسیار مهمی‌ست، این دو مقوله کاملا با هم مرتبط هستند.
در حوزه شعر و ادبیات می شود گفت شاعران صاحب سبک هم جز شاعران خلاق بودند که مطمئنا خلاقیت در پیدایش سبک‌ها تاثیر مهمی دارد چه در حوزه‌ی زبان و چه در بحث فرم و غیره....

-- چه اشخاصی بهترین تاثیر را در شروع  و  دوام کار هنری شما داشته اند؟
در رابطه با تاثیر گزاری افراد در مرحله اول همسر بزرگوارم خانم پروین نوروزپرست که تاثیر مستقیمی روی شعر و نگاه بنده نسبت به جهان پیرامون داشتند، راهنمایی‌های اساتید بزرگوارم و دوستان عزیزم در حوزه‌ی دانشگاه و جامعه‌ی ادبی هم بسیار راه گشا بود برای اینکه زبان و نگاه بنده تغییر کند. اما بیشتر همسرم موثر بود و همچنان نظرات ایشان برایم راه گشاست و ارزشمند.

-- چند کتاب خوب نام ببرید؟
رستاخیز کلمات "دکتر شفیعی کد کنی"، کژتابی‌های ذهن و زبان"دکتر بهاالدین خرمشاهی"، موسیقی شعر فارسی"دکتر شفیعی کدکنی "، طلا در مس"دکتر رضا براهنی"، شاهد بازی در شعر فارسی "دکتر سیروس شمیسا " و....

--اگر داری یک قدرت فوق العاده بودید چه چیزی را برای مردم  تغییر میدادید ؟
اول از همه ذهنان را از دغدغه‌ی مالی پاک می‌کردم و در بحث معیشتی بسیار کمکشان می‌کردم و بعد همه‌ی مردم را با شعر و ادبیات آجین می‌کردم دنیای همراه شعر مطمئنا دنیای زیباتری خواهد بود.

-- با دنیا آشتی هستید؟ خیر، در دنیایی که فقر هست جنگ و نژادپرستی هست نفس کشیدن برایم دشوار است. زمانی که زباله گردها را می‌بینم زمانی که آینده مطمئنی برای بچه‌ها وجود ندارد و در زمانه‌ای که شعر و موسیقی دغدغه‌ی نان وجود دارد با دنیا قهر هستم.

با شرم و سکوت و گریه‌اش همخونم
از تاولِ دست‌های او محزونم
امشب پدرم به خانه با نان برگشت
از سطل زباله‌ی محل ممنونم

بر دوش کشید بغضِ سنگینش را
در ساک گذاشت حسّ غمگینش را
انگار تمام لحظه‌ها را خفه کرد
با گریه که بست بندِ پوتینش را

 -- دوست داشتید چه سوالی را از شما می پرسیدم ؟
این سوال که برای رشد ادبیات و شعر چه چیزی را پیشنهاد می‌کنید؟ اینکه شعر امروز چه حلقه‌ی گمشده‌ای دارد و چرا باید شاعران ما شعر گذشته را حتما بخوانند؟و اینکه چه نوع شعر با چه درون مایه‌ای را می‌پسندید؟

-- بهار را می شناسید؟ از بهار برای ما بگویید؟
بهاری که بعد از فصل زمستان ظهور می کنه یک بهار است بهاری برای بنده تعریف بهاری دیگر، فصل بهار را دوست دارم سراسر سبزی‌ و شکوفایی‌ست و زندگی بوی زایش می دهد، در همین بهار انسان‌هایی را می‌شناسم که پاییز را تجربه می‌کنند و زمستان را. بهار برای من وقتی اتفاق ‌ می‌افتد که هیچ پدری شرمنده‌ی فرزندش نباشد، هیچ پدر و مادری نگران فرزندش نباشه و هیچ فرزندی شرمندگی پدر و مادرش را نبیند، وقتی لبخندی روی لبی نباشد به نظرم بهار مصنوعی‌ست و صرفا طبیعت است که طبق یک قانون کار خودش را می‌کند و فصل‌ها را جابه جا می‌کند.

بیچاره دلم، قرار یادش رفته 
این باغ، گل انار یادش رفته
زردیم هنوز گرچه عید آمده است 
تقویم مگر بهار یادش رفته؟ 

مادر به هوای تو فقط گل می‌کاشت
هرچند که بغض‌مان ترک برمی‌داشت
 بعد از تو در این خانه فقط پژمردیم
پاییزِ حیاتِ خانه برنامه نداشت

-- و پیام یا حرف آخر؟
حرف آخرم خطاب به دوستان شاعر هست که حتما قبل از چاپ کتاب شعرشان آنرا به دست نقد بسپارند تا نقد بشود و دوستان ناشر کتاب‌ها را حتما کارشناسی کنند، تا حداقل شاهد چاپ آثار ضعیف نباشیم، دوستان شاعر حتما ادبیات گذشته را مطالعه کنند بعد وارد شعر معاصر بشوند.

انتهای پیام/

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: