به گزارش یکتاپرس گاهشماری جلالی دقیقترین تقویم و مبنای گاهشماری ایرانیان از قرن پنجم بدینسوست که توسط عدهای از ریاضیدانان ایرانی از جمله ابوالفتح عبدالرحمان منصورخازنی، محمدبن احمد معموری و ابنکوشک بیهقی مباهی و، در رأس آنان خیام تدوین شد.
خیام متولد 417 شمسی در نیشابور است. وی در سال 510 در همان شهر در گذشت. وی شاعری بینظیر، ریاضیدانی نابغه، منجمی مبتکر، و حسابگری دقیق بود که مسئله حرکت انتقالی زمین و اصلاح تقویم را با نبوغش به ترتیبی گشود که پس از قرنها هنوز مایه استفاده رسمی جهان است.
وی در رصدخانهای که به دستور ملکشاه تأسیس شده بود به انجام تحقیقات نجومی پرداخت؛ حاصل این تحقیقات، اصلاح تقویم رایج در آن زمان و تنظیم تقویم جلالی بود.
کار تدوین این تقویم، به احتمال نزدیک به یقین، به فرمان خواجهنظامالملک و شهر اصفهان، پایتخت سلجوقیان و بنا به گفتهای دیگر در ری یا نیشابور انجام شد.
گاهشماری جلالی در برابر تقویم اروپایی که در هر 2500 سال یک روز خطا دارد هر 10 هزار سال کمتر از یک ساعت خطا دارد. از این رو این تقویم را دقیقترین گاهشماری جهان دانستهاند.
در این گاهشماری، روز اول سال طوری تنظیم شده است که با برابری بهاری (اعتدال بهاری) هم گام شود.
سالهای معتبر در این گاهشماری سالهای 365 یا 366 روزهاند. این مهم هماکنون مبنای گاهشماری ایرانیان است.
گاهشماری در ایران و سابقه آن شاید به حدود چهار هزار سال پیش از دوره هخامنشی برسد اما گاهشماریهای گوناگونی که از قدیمترین ایام در میان اقوام مختلف ایرانی رایج بوده هر یک به زمان و مکانی خاص تعلق داشته است.
همانگونه که در حال حاضر برخی از جوامع روستایی کشور ما بدون توجه به گاهشماری رسمی کشور و یا پیشرفتی که در علم نجوم و اندازهگیری زمان به دست آمده امور زراعی خود از قبیل شخمزدن و بذر پاشیدن را با گاهشماری سنتی خود که از صدها و شاید هزارها سال پیش نزد پدرانشان معمول بوده انجام میدهند.
در گذشته نیز در هر قسمت از کشور و در هر دورهای از تاریخ، نوع خاصی از گاهشماری مانند گاهشماری یزدگردی، مجوسی (زرتشتی)، خراجی، جلالی، دوازده حیوانی، هجری خورشیدی و غیره متداول بوده است.
بنابراین گاهشماری نیز با گذشت زمان، همانند دیگر مظاهر تمدن دستخوش دگرگونیهایی شده و این دگرگونیها تا آنجا بوده که گاه با آنکه بعضی از جزئیات گاهشماری دوره پیش بر جای میمانده گاهشماری دیگری به وجود میآمده است.
تسلط بر اقوام خارجی بر این سرزمین نیز گاه سبب رواج گاهشماریهای بیگانهای شده که با گذشته زمان زیر تأثیر تمدن و فرهنگ ایرانی رفتهرفته رنگ بیگانه خویش را از دست داده و چهره ایرانی به خود گرفته است.
اما آنچه که در حال حاضر قابل تأمل و تعمق بنظر میرسد استفاده خیل عظیمی از کشاورزان، باغداران، دامداران و، نیز، خوشنشینان روستایی و بعضاً شهری ایران است و اینجاست که گاهشماری جلالی نمایان میشود و دیگر از گاهشماری زرتشتی و یا گاهشماری خراجی که جمعآوری خراج و مالیات سالانه با آن آغاز میشد خبری نیست.
در طول حکومت مشروطه ایران، سه نوع گاهشماری مختلف بهعنوان گاهشماری رسمی کشور از تصویب مجلس گذشت که دومین آنها اکنون با نام هجری خورشیدی گاهشماری رسمی کشور است.
اما قاعدهای دقیق و علمی که بر اساس آن بتوان سالهای عادی و کبیسه را در گاهشماری یاد شده مشخص کرد به دست داده نشده است.
اما آنچه قابل تفکر و اندیشه است گاهشماری جلالی یکی از برجستهترین کوششهای موفقی است که در زمینه اندازهگیری دقیق زمان انجام شده اما شیوه دقیق برقراری کبیسه در گاهشماری جلالی تا به امروز ناشناخته باقی مانده است که میطلبد مطالعهای همهجانبه و دقیق با گستره تاریخی وسیع بر روی این جنبه از دانش حکیم عمر خیام صورت پذیرد.
در جای جای ایران، تقویم سنتی که به همراه خود دانشهای مهمی دارد با اسامی مختلف و بر اساس قومیت نامگذاری شده اما در رأس تمامی این گاهشماریها همان تقویم جلالی معروف و مشهور است.
گاهشماری جلالی، که بیگمان از عالیترین مظاهر فرهنگ اصیل و دانش دیرپای علم نجوم در ایران است، به نام سلطان جلالالدوله و معزالدوله ملکشاه بن محمد و به نامهای گوناگون تاریخ جلالی، تاریخ ملکی یا تاریخ سلطانی، و غیره نامیده شده و بنیاد آن نیز به دوران سلطنت این پادشاه باز میگردد.
اما آنچه در تواریخ مکتوب مشاهده میشود نقش حکیم عمر خیام است که به خاطر واقف بودنش به انواع حکمت به ویژه ریاضیات در عهد ملکشاه سلجوقی برای تهیه و تدوین تقویم جلالی بسیار پررنگ بوده است.
در این ارتباط، محمد قزوینی در کتاب مشهور خود "آثار البلاد و اخبار العباد" به حکیم عمر خیام اشارهای جامع به این شرح دارد:
"نیشابور منسوب است بدان شهر از حکما. عمر خیام که حکیمی بوده واقف به همه انواع حکمت، به ویژه ریاضیات، در عهد ملکشاه سلجوقیان ظهور نموده. سلطان منال هنگفتی بدو داد که آلات و ادوات رصد بخرد و با آنها رصد ستارگان را بگیرد، ولیکن سلطان بمرد و خیام آن کار را به سامان نبرد."
آغاز تقویم جلالی روز آدینه (جمعه) دهم ماه رمضان سال 471 هجری مهی (قمری) برابر با 15 ماه مارس سال 1079 میلادی و 15 از سال 1390 رومی، و روز نخست فروردین ماه از سال 458 هجری خورشیدی است.
آغاز سال جلالی روز نخست بهار است که آن را نوروز سلطانی مینامیدند و مرکب از 12 ماه سی روزه است که پنج روز اضافه به دنبال ماه دوازدهم دارد. این زمان اضافه در سالهای کبیسه شش روز است.
دلایل توجه به تقویم جلالی به عنوان تجلی از میراث فرهنگی معنوی ایران
این عنوان با عنوان کلی "دانشهای سنتی مرتبط با طبیعت و کیهان" قرار میگیرد. ایران، از دیرباز به عنوان پهنهای جغرافیایی که علوم گوناگون در آن نضج گرفتهاند و عرصه هنرنمایی دانشمندان برجسته و سرنوشتساز در تاریخ بشریت، همواره جایگاهی رفیع را به خود اختصاص داده است.
تقویم جلالی نمونهای برجسته از دستیابی این قوم با استعداد به علوم و فنونی است که برای ملل دیگر دستنیافتنی بودهاند.
یکی از دلایل برگزیدن اقلام میراث فرهنگی معنوی برای ثبت در ابعاد ملی و منطقهای نقشی است که عنصر معنوی برگزیده در ارتقای فرهنگ، دانش و جهانبینی بشریت در مفهوم عام آن و در گستره تاریخ داشته و دارد.
تردیدی نیست که مطالعه و معرفی دستاوردهای عظیم بشری در زمینههای نجوم، گاهشماری و سایر علوم وابسته چنانچه بدون توجه به دستاورد عظیم حکیم عمر خیام و سنت گاهشماری ایرانی انجام شود ماحصل کار خلائی عمده و ترمیمناشدنی را در خود خواهد داشت.
تقویم جلالی صرفاً دستاوردهای متعلق به حکیم عمر خیام و موفقیتی مشمول زمان نیست. این تقویم، شاخصی برجسته از هویت ملی و علمی کل ملت ایران و در طول تاریخی است که بر این سرزمین گذشته است.
ثبت و معرفی این دستاورد در ابعاد ملی و بینالمللی عاملی برای ایجاد احساس غرور حاکی از هویتی مستقل و برجسته برای ملت ایران در مقام مقایسه با ملل دیگر خواهد بود.
خودباوری علمی حاصل از این باور و دریافت که دستاوردهای علمی زمانه حاضر بر بنیاد موفقیتهای شاخصی قرار دارند که در گذشته و بیشتر در حوزه ایران فرهنگی شکل گرفتهاند میتواند ضمن شناساندن ظرفیتهای علمی و فرهنگی منحصر به فرد ایرانیان به دیگر ملل این انگیزه را در نسلهای جوانتر این ملت ترغیب کند که تبلیغات سطحی جهان به ظاهر متمدن و پیشرفته امروز را به درستی درک کرده به این باور به حق برسند که " اگر نبود آن زمینه استوار و محکمی که دانشمندان این سرزمین بنا نهادهاند چه بسا که سرنوشت بشریت در زمانه حاضر به طریقی دیگر رقم میخورد.
حکیم عمر خیام، شیخالرئیس بوعلیسینا، ابونصر فارابی، ابوریحان بیرونی، خواجه نصیرالدین طوسی، قطبالدین شیرازی، سیبویه فارسی و حکیم ابوالقاسم فردوسی تنها چند نماینده از خیل عظیم اندیشمندانی هستند که در طول تاریخ بشریت و هر یک در عرصهای از علم و فلسفه و ادبیات در این پهنه فرهنگی درخشیدهاند و اندیشمندان جهان متمدن امروزی ناچارند در ارجاعات علمی خود الزاماً اشاراتی به این شخصیتهای ایرانی داشته باشند.
باوری که امروزه در ایران به ضرورت برنامهریزی دقیق در راستای دستیابی به هدف والای توسعه پایدار متکی بر بنیاد محکم دستاوردهای پیشین وجود دارد هنگامی به طور مطلوب به بار مینشیند که دانش سنتی پایهگذاری شده توسط پیشینیان به نحوی درست، ثبت، ضبط، حفظ و احیاء شده، به خوبی در جمع نسلهای جوانتر ترویج شود.
شکی نیست که یکی از عوامل رواج فرهنگهای وارداتی بیخبر نگه داشتن نسلهای جدید از دستاوردهای علمی پیشینیانشان است.
برای مقابله با این اثر مخرب، ایجاد آگاهی صحیح در نسلهای جوانتر از راهکارهای مؤثر است و برگزیدن تقویم جلالی برای ثبت در جمع مواریث معنوی این سرزمین با هدف دستیابی به این هدف والا انجام شده است.
معتقدیم که ایران در حوزه فرهنگی جهان علمی قدیم در زمانه حاضر ابرقدرتی فرهنگی است که تأثیرش بر تاریخ بشریت انکارناشدنی است.
تقویم جلالی تنها یکی از صدها دستاورد ایرانیان در عرصه علم است که ثبت آن گامی در جهت شناساندن این ظرفیت دیرپا در جمع این ملت دانا است.
باشد که ثبت معنوی تقویم جلالی مقدمهای برای ثبت تمامی دستاوردهای علمی این ملت بزرگ به جهانیان و معرفی بهینه فرهنگ غنی ایرانی به بشریت باشد.