گفتگو با مولف دو کتاب «هوای چشم هایت» و «شخصیت پردازی در داستان» | یکتاپرس
اختصاصی یکتاپرس/
برتا نبی ئیان: مفهوم واقعی زندگی در زیبایی و نیروی تلاش به سوی هدف است و هستی باید هر آینه هدفی والاتر داشته باشد.
کد خبر: ۱۲۰۸۷۲
۰۹:۳۰ - ۰۸ فروردين ۱۴۰۲

گفتگو

میهمان گفتگوی امروز ما برتا نبی ئیان مولف کتاب های هوای چشم هایت و شخصیت پردازی در داستان است:

خودتان را برای خوانندگان ما معرفی می کنید؟:برتا نبی ئیان هستم. سال ۱۳۶۵ در خانواده ای فرهنگی به دنیا آمدم ،از کودکی علاقه ی شدیدی به نوشتن داستان، خواندن کتاب، حفظ کردن اشعار و کشیدن نقاشی داشتم. اولین داستان کوتاه خود را در هشت سالگی نوشتم. گواهی پایان دوره ی موسیقی خود را در سال ۱۳۷۸ در کانون موسیقی سارنگ اخذ کردم. به سبب علاقه ای که از دوران کودکی در من وجود داشت و در دوران دبستان انسجام بیشتری پیدا کرد، در دوران دبیرستان در رشته ی علوم انسانی مشغول به تحصیل شدم.

در کنار تحصیل علاقه ی من به ورزش همیشگی و جدایی ناپذیر بود در سال۱۳۸۱بعد از ۴سال فعالیت در رشته ی تکواندو کمربند قرمز را از فدراسیون اخذ کردم. مقطع کارشناسی در رشته ی زبان و ادبیات فارسی  سال ۱۳۸۹ در  دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال به اتمام رساندم.

در سال ۱۳۸۸ مدرک آموزشی کاربرد ی مدیریت و حسابداری را از دانشکده مدیریت دانشگاه تهران اخذ کردم و همزمان مدارک دوره های مدیریتی مجمع جهانی مدیریت را که در تهران برگزار شد اخذ کردم در سال ۱۳۹۰ مدرک مربی گری آمادگی جسمانی درجه c را از سازمان تربیت بدنی ایران گرفتم و بعد از به پایان رساندن مقطع کارشناسی،شروع به ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد کردم و فوق لیسانس خود را از دانشگاه آزاد واحد کرج اخذ کردم.
در سال ۱۳۹۴ مدارک بین المللی درجه ی A , B , C فیتنس، ایروبیک و بدنسازی را اخذ کردم. دل نوشته ها، شعر ها و مطالعه تنها دلخوشی خلوت و تنهایی ام بود. همزمان با پژوهش برای آمادگی از دفاع رساله ی ارشد در سال ۱۳۹۴ با تاسیس موسسه فرهنگی هنری چند منظوره کتیبه هنر ایرانیان ( ایرانیاک ) به عنوان عضو هیات موسس و مدیره و با حفظ سمت بازرس و مدیر بخش آموزشی فعالیت رسمی خود را در حوزه ی فرهنگی و هنری آغاز کردم که طی مدت ۶ سال این فعالیت ها ادامه داشت...از حدود سال ۱۳۹۸ کار دکلمه را هم در کنار تحقیق و پژوهش شروع کردم؛ تحقیق در حوزه ی شخصیت پردازی،پروتوتایپ ها و روانکاوی آثار ادبی معاصر و رمان مرا بیش از پیش با شیوه ها و شگرد های شخصیت پردازی در داستان آشنا کرد. 

__در باره کتاب تون توضیح بدید؟: در سال ۱۴۰۱ کتاب شخصیت پردازی در داستان ( جلد ۱) را تالیف کردم که حاصل سال ها مطالعه در این حوزه ی تخصصی بود و چنانکه عمری باقی باشد در نظر دارم جلد دوم را نیز تالیف کنم. در همان سال ۱۴۰۱ مجموعه شعر هوای چشم هایت را نیز به رشته ی تحریر در آوردم که هر دو کتاب در انتشارات آثار برتر به چاپ رسیدند .
درباره ی کتاب شخصیت پردازی در داستان باید بگویم که شناخت و تحلیل شخصیت های رمان ها که هر یک می توانند الگویی از اشخاص جامعه ی واقعی خود باشند کمک خواهد کرد تا بتوان به درک بهتری از افراد جامعه و حل مشکلات اجتماعی رسید. من سعی کردم تا ارتباط میان جامعه، حقایق و شخصیت ها را کشف کنم که حاصل مطالعات میآن رشته ای در زمینه ی ادبی و روانشناختی است.

خواندن این کتاب به خواننده در شناخت بیشتر شخصیت های داستانی، عناصر داستان و منشا خلق شخصیت ها ( پروتوتایپ ها ) کمک می کند. کتاب پیش رو در دو جلد گردآوری و تالیف خواهد شد. در جلد اول به معرفی ادبیات داستانی و انواع آن و بررسی و تحلیل عناصر داستان در رمان های ثریا در اغما و زمستان ۶۲ و شخصیت پردازی، روش های خلق شخصیت و ارائه دیدگاه اسماعیل فصیح پرداخته ام و چنانچه عمری باقی باشد در جلد دوم به بررسی انواع شخصیت ها و رابطه ی آنها با مکاتب ادبی و دیدگاه های گوناگون درباره ی پروتوتایپ های شخصیت در آثار اسماعیل فصیح، ادبیات و جنگ، سالهای پس از جنگ ( مهاجرت و خاطره ) و بررسی تخصصی رمان ثریا در اغما با خورشید همچنان می دمد.

ارنست همینگوی و بررسی تخصصی رمان زمستان ۶۲ با در انتظار گودو ساموئل بکت خواهم پرداخت. شیوه ی نگرش اسماعیل فصیح و سیر ادواری رمان هایش یعنی همان شکل سریال گونه در بیان موضوعات چیزی بود که توجه مرا بیش از پیش به تحقیق در خصوص این آثار جلب کرد. امیدوارم این کتاب مورد پسند علاقه مندان این حوزه ی پژوهشی واقع شود و توجه خوانندگان را جلب نمآید.  
درباره ی مجموعه ی هوای چشمهایت باید بگویم شعر عالمی بی انتها از احساس در قالب کلمات است و شناخت عناصر تشکیل دهنده ی آن چه از لحاظ سبک چه معنا به تعداد خوانندگان می تواند متفاوت و متنوع باشد. حال آنکه حقیقت درونی شعر از درونیات شاعر سرچشمه می گیرد. مجموعه ی هوای چشم هایت نیز از این قواعد کلی مستثنی نیست ؛ عاشقانه هایی بی حد و مرز در لباس شعر ... 

این مجموعه شامل چهل و نه شعر آزاد است که هر یک به نوبه ی خود حاصل حال و هوایی شاعرانه در تخیلات و عواطف ذهنی ام بوده اند که در قالب شعر پدیدار شده اند. عاشقانه هایی که به بازی کلام دعوت شدند تا خوانندگان را نیز در حس و درک آن فضاهای ذهنی و صور خیال گونه دخیل کنم. از حوالی خانه ای که هوایش طوفانی است و عاشقانه هایی تلخ رقم می زند تا سهراب که هوای تهران بدون او مرز های هشدار آلودگی را رد کرده و آمدنش عشق را به جان کلمات انداخته است. 

__فرق دنیای رمان با دنیای شعر؟ : فکر می کنم رمان بعد از دوران نوزایی که انسان خود را شناخت و هویت پیدا کرد و علی الخصوص در دوران توسعه بورژوازی که رمان به قالبی تازه و برتر بدل شد وجه تمایزش از شعر با توضیح و تفسیر در زمان ها و مکان هایی که قصه در آن اتفاق می افتد باز شناخته شد این در حالی است که شعر نه به اندازه‌ی ذات فلسفه یا قضاوت، اما کمی فلسفی تر از تاریخ باید به حرکت روح و احساس بپردازد و با هماهنگی در ریتم، صورت و خلق زیبایی شناختی که در تشخیص محتوا و فرم شکل می گیرد دست به آفرینش ترکیبی از احساس، هنر و تجربه بزند.

به نظر من یکی از تفاوت های اساسی دنیای شعر و رمان در این است که رمان اثری منثور است و شخصیت ها در خلق آن از طریق کردار و گفتار مشارکت دارند و غرض اصلی نویسنده این است که تمام زندگی یا بخش عمده ای از آن را نزدیک به واقع یا چنان که  در ذهن نویسنده می گذرد نشان دهد اما در شعر می توان در جستجوی عالی ترین اشکال هنری بود تا در آن ها چگونگی شعر را  ببینیم نه به اندازه ی یک تراژدی تلخ اما به شیوه ی محتاطانه باید به بهترین طریق اهداف شعر را برآورده کرد و از در کنار هم گذاشتن کلمات به شکلی هنری بهره جست.

__ موفقیت یک کتاب به چه عواملی بستگی داره ؟ : موضوع کتاب( محتوا )، زمان انتشار، چگونگی معرفی و تبلیغات، شهرت نویسنده و ناشر،سرانه ی مطالعه شهر وندان و قیمت.

__دیدگاه شما نسبت به هنر و خلاقیت چیست ؟: هنر نه آنگونه که برخی آن را فقط برای هنر می دانند بلکه هنر را برای بیان واقعیت زندگی و راهی برای خلق ابتکار و آفرینش می دانم.

__ شما با دنیا آشتی هستید؟: اگر دنیا با من سر سازش داشته باشد یا بهتر بگوئیم اگر آحاد مردم به این نتیجه برسند که صلح و آشتی با خود و دنیاخوشبختی و سعادت به همراه دارد من با دنیا مشکلی ندارم و در این جهت حرکت می کنم چرا که مفهوم واقعی زندگی در زیبایی و نیروی تلاش به سوی هدف است و هستی باید هر آینه هدفی والاتر داشته باشد.

__اگر در توان تان بود چه کاری برای دنیا انجام می دادید؟: آنچه که برای صلح و سلامت انسان ها نیاز بود فراهم می کردم، تلاش می کردم محیط زیستی سالم و درخور ابناء بشر بسازم تا اشرف مخلوقات با فراق بال برای نسل های آینده یادگاری در شان انسان به جا بگذارد.

__ صلح را تعریف کنید؟: صلح در آتش و همزیستی در اجتماع معنی پیدا می کند، در کنار هم بودن با حفظ نظر شخصی و احترام متقابل به دور از درگیری فیزیکی و کلامی.

__ چند کتاب خوب برای ما معرفی کنید؟:  بوطیقا: ارسطو/ ساختار و تاویل متن:بابک احمدی/ جامعه شناسی هنر: دو وینیو ژان (ترجمه مهدی سحابی)/ تحلیل های روانشناختی در هنر و ادبیات: محمد صنعتی/ زندگی گالیله: برتولت برشت/کرگدن:اوژن یونسکو (برگردان پری صابری)/ مجلس قربانی سنمار: بهرام بیضایی.

__به کدام یک از مکتب های ادبی هنری علاقه دارید؟: من به شخصیت های داستانی علاقه دارم هر یک از مکاتب به گونه ای خاص از شخصیت در آثارشان استفاده کرده اند.به عنوان مثال شرایط تکوین شخصیت در آثار کلاسیک نادیده گرفته می شد و به  عکس در آثار رمانتیک ها شخصیت ها افرادی مستقل بودند که عنصر فردی در وجودشان اهمیت کامل داشته؛ در آثار نویسندگان رئالیست، آدم های ساده و بی اهمیت به موضوع اصلی مطالعه تبدیل شده بودند و راهیابی نویسندگان به اعماق روح شخصیت ها تحقق یافت.

نگره ی ناتورالیستی نسبت به شخصیت،نویسندگان پیرو این سبک را به جایی کشاند که شخصیتهای بیرنگ بسیار شبیه به هم خلق می کردند و یا شخصیت های سوررئالیستی که در درگیری با مناسبات ظالمانه تسلیم هستند و حتی برای خود حقی قائل نمی شوند و نگاه آن ها به هستی به گونه ای است که انگار از ازل همین طور بوده و تا ابد به همین شکل باقی می ماند. به نظرم هر یک از مکاتب می توانند الهام بخش خلق آثار نو و ظهور شخصیت های جدیدی در آثار نویسندگان معاصر باشند.

اصل عقل برای من معتبر است و به نظرم تا جایی که در قرن هفدهم نیز اعتبار داشت آثار بی نظیری خلق شد و رمانتیک تا جایی که توصیف باشد و این اغراق به نویسنده کمک کند تا داستان را جلو ببرد قابل پذیرش است؛  همان طور که نظام طبیعت به عنوان یک‌اصل پذیرفته شده و این در حالی است که فنونی جدید ذهن‌انسان را به سمت فرای واقع سوق می دهد که به نوعی نیروی عظیم گسستن است و ورود به آن نه از طریق تجارب بلکه به دنبال دگرگونی و زیر و رو کردن تمامی احساسات و اندیشه امکان پذیر است. در سبک سورئالیست اهمیت شخصیت پردازی تا حدود زیادی نفی می شود چون انسان را حقیر می دانند به همین سبب مجالی برای پرداخت عمیق شخصیت پردازی باقی نمی ماند.

__ پیام یا حرف آخر؟: جا دارد در اینجا تشکر کنم از خانواده ام بخاطر حمایت های بیدریغ شان، از الهه دهقان که ویرایش شعرها را با مهربانی انجام داد،  از آقای داود سوران مدیر نشر آثار برتر که در چاپ این دو کتاب همکاری صمیمانه داشت و از یکتاپرس که تریبون شاعران و هنرمندان بخصوص جوانان است. 
اجازه بدید شعری از مجموعه ی«هوای چشمهایت» را به عنوان حرف آخر برای مخاطبین گرانقدر یکتاپرس تقدیم کنم: 
باید برای رفتنت شعری می گفتم 
که به گوش کل دنیا می رسید 
فقط از قهقهه هایمان نوشتم 
از خاطراتمان، از چشهایت، از لهایت ...
نمیتوانم از رفتن کسی بنویسم 
که هر لحظه با یادش دلم به همین زندگی لعنتی قرص می شود 
قرص های اعصاب این روزها به درد هیچ دردی نمی خورد 
فقط قرص ماه که کامل می شود 
نگاهت به هوای طوفانی چشم هایم لبخند می زند
_____________________________________________________
انتهای پیام

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر:
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ارام
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
۱۲:۵۲ - ۱۴۰۲/۰۱/۰۸
خسته نبااشيد استاد
عبدالحمید حمید
Iran (Islamic Republic of)
۲۰:۱۶ - ۱۴۰۲/۰۱/۰۸
با سوابقی که از خودتان بیان کرده اید باید به پشتکار و توانتان آفرین گفت،برای شما موفقیت بیشتر آرزو میکنم.
قطعه شعر پایانی هم جالب بود.