گروه فرهنگ و هنر یکتاپرس/ معرفی کتاب
رمان ته سیگار/ نوشته اسماعیل چشمه خضر
«تهسیگار»روایت معلقگونه آدمهاست. آدمهایی که با هر پک سیگار دود میشوند و به جان و تن میخزند.
روای قصه، شاهرخ که ریشهی انتقام را در قتلی تنومند کرد و سراغ «بهانه» دختری ساکت و صبور رفت، در هم تنیدگیهای خودش را پیوست داد و بیخبر از سرگذشت روزگار و پیوستش مکافات عمل کشید.
امیر که قربانی یک سهل انگاری میشود و تمامیت زندگیش تحتشعاع قرار میگیرد، حتی وقتی عاشق «خزان» و قصه متفاوتش میشود و غرق در انزوا. و مهیار عاشق است و با غیرت. تاوان مرگی را میدهد که هست و نیستش به باد رفته و هیچ امیدی برای گذران ندارد.
همه اینها روایت خواندنی و جذابیست از رمان تهسیگار نوشتهی اسماعیل چشمهخضر. او در شروع این رمان، خودش را این طور معرفی میکند "زندگیم از کتابخانهی کوچک مسجد کوچک روستا شروع شد، که با سنگی کوچک، شیشهی کوچک پنجرهاش را شکستم، و چند کتاب کوچک دزدیدم... میگویند: تخم مرغ دزد شتر دزد میشود! اما من نشدم! و نویسنده شدم"
نویسنده این کتاب با همین چند جمله خودش را از خانواده قشر ضعیف جامعه معرفی میکند که برای داشتن یک کتاب غیر درسی مجبور میشود از کتابخانهی یک مسجد کتاب بدزدد! و این سرقت شروعیست برای خواندن و نوشتن رمان...
این نویسنده پس از دو رمان عاشقانه " گیتار عشق" و " تنهایی ساناز " اینبار پا فراتر گذاشته و با جسارت حقیقت تلخ درد و رنج جامعه را به شکلی متفاوت در تهسیگار به قلم کشید...
" پنج روز و نصفی میشود که صبحانه و ناهار و شام را با مقدار کمی نان و چای شیرینی که فقط اسمش چای شیرین است اما انگار زهر هلاهل را در معده مان فرو میکنیم، سر میکنیم!
دیشب از هجوم افکار ناخوشایند و درد معده و صدای قار و قور شکممان تا صبح چشم روی هم نگذاشتم.
چشمم به صندوق صدقات گوشهی پارکینگ خیره میشود. سر هر ماه مامور صندوق میآیدو صندوق را خالی میکند! اگر در همهی مسائل کشور اینقدر دقیق عمل میکردند...!
مانا رد نگاهم را میگیرد، به صندوق صدقات که میرسد، مینالد " مهیار، خواهش میکنم! صندوق برای نیازمندان است..."
ملتمسانه میگویم " از ما نیازمند تر تو این کره خاکی هستند؟! از ما گرسنه تر تو این دنیا هستند؟...
تهسیگار توسط نشر شالگردن در 368 صفحه و با قیمت 135000 تومان منتشر گردیده است.
انتهای پیام/