به گزارش گروه عکس و فیلم یکتا پرس، یک لحظه تصور کنیم که اگر به ما خبر دهند که باید برای تأمین معیشت زندگی روزانه با جان معامله کنیم و به دل کوهستانها و کورهراههای پرپیچوخم بزنیم و ساعتها کولهبری کنیم و یا همه انگشتان دستمان را قطع کنند و یا این که برای همیشه در خانه زمینگیر شویم، چه حسی به ما دست میدهد؟
حتی به زبان آوردن این جملات دردناک است اما این قصه تلخ صدها کولهبری است که در سردی و تاریکی هوا برای گرفتن حداقل دستمزد، کیلومترها راه را در مسیرهای صعبالعبور کوهستانی طی کرده و زندگیشان را به حراج گذاشتهاند تا چشم خانوادههایشان به سفره دیگری نباشد.
این مطلب نه متن احساسی است و نه انشا بلکه واقعیتی از زندگی کولهبرانی است که بهدلیل فقدان اشتغال و مشکلات گسترده اقتصادی در مناطق مرزی از روی ناچاری و دریافت دستمزد ناچیز اقدام به حمل کالا میکنند. مگر نه این است که دیری نمیپاید تا کمر و شانه و مفاصلشان خیلی زودتر از آنچه فکرش را میکنند، مستهلک شود و باید تا آخر عمر جسمی ناخوشاحوال را با خود به این سو و آن سو بکشند؟
وضعیت کولهبران هر روز مبهمتر از دیروز و بیمناکتر از آینده است و هر چند مدت یکبار شاهد شنیدن خبرهای تکاندهنده از مرگ آنان بهدلایل مختلف هستیم. برخی از نوجوانان و جوانان بهجای پدر ازکارافتادهشان نانآور خانواده هستند، اما در شیب تند کوهستان سقوط میکنند و زیر خروارها برف و بهمن آرزوهایشان ابدی میشود برخیها هم با سن 50سالگی کولهبری میکنند.
کولهبران بهدلیل حمل اجسام سنگین دچار دیسکهای کمر و گردن، آسیبهای ناشی از حمل بار، پیری زودرس، قطع یا نقص عضو میشوند و پرت شدن از صخره، ریزش کوه یا بهمن، سرمازدگی و انفجار مینهای باقیمانده از جنگ تحمیلی در مناطق مرزی غرب کشور از جمله مخاطراتی است که این شهروندان زحمتکش را تهدید میکند.
اینبار پای دردلهای کولهبران مناطق مرزی مریوان نشسته و بهصورت ویدئویی گوشهای از سختی کار آنان را منعکس کردهاند که با هم میبینیم: