ببخشید، این مارک‌ها کیلویی چند؟ | یکتاپرس
می‌گوید با وسواس زیادی خرید می‌کند. دوست دارد لباسی به تن کند که از دور مارک و برندش را داد بزند. می‌گوید مو را از ماست بیرون می‌کشد و امکان ندارد مارک تقلبی به چشمش اصل بیاید. اما او هم مثل خیلی از جوان‌های دیگر که پله‌های پاساژهای اسم و رسم در کرده پایتخت را بالا و پایین می‌کنند بی خبر از این هستند که لیبل‌های آویزان شده به این لباس‌ها کیلویی به فروش می‌رسند و لباسی که چند برابر قیمت اصلی برای شان چوب خورده کار خیاط های به اصطلاح «تمیز کار» همین راسته پاچنار بازار خودمان است.
کد خبر: ۱۰۸۹۵۷
۰۴:۰۰ - ۲۲ آذر ۱۴۰۱

ببخشید، این مارک‌ها کیلویی چند؟

به گزارش یکتاپرس مدگرایی پدیده‌ای امروزی نیست. اتفاقا پشت این واژه نه چندان دلچسب تیر و تباری از وقایع و رویدادهای تاریخی خوابیده است. شاهزادگان بی‌کفایت قاجاری، دانش آموختگان دانشگاه‌های کشورهای غربی و هنرپیشگان دوره پهلوی اول جزو نخستین افرادی بودند که مدگرایی را مدال افتخاری بر سینه‌شان کردند. همزمان با کشف حجاب مدگرایی در بین خانم ها شدت گرفت و طولی نکشید که خیاط خانه های خیابان لاله زار پاتوق اصلی آلامد ترین بانوان و آقایان پایتخت‌نشین شد. با گذشت سال‌ها از آن دوران و از رونق افتادن این خیابان نبض مدگرایی به دیگر نقاط شهر تسری پیدا کرد. حالا بعد از گذشت دهه‌ها این فروشگاه‌های معروف در مال‌های بزرگ هستند که اجناسی به ظاهر خاص‌تر به مشتریان شان ارائه می‌کنند و پاتوق مارک بازها می‌شوند. هرچند وجود اجناس اصل در این بازارها را نمی‌شود کتمان کرد، اما در بیشتر مواقع مارک بازها علاوه بر مراقبت از جیب‌های شان باید دودستی کلاه‌شان را بگیرند تا باد آنها را نبرد. خواندن گزارش پیش‌رو و دانستن برخی واقعیت‌های پشت پرده این بازارها می‌تواند تب تند مارک بازی را در خیلی از این جوان‌ها سرد کند.

حواست رو جمع کن رفیق

مارک‌بازها باید حواس جمعی داشته باشند. خیلی‌ها این واژه را مترادف کلاه گشادی می‌دانند که سر خریدار بی‌نوای از همه‌جا بی‌خبر می‌رود. بسیاری از اجناسی که به نام برندهای اسم و رسم‌دار در پاساژهای مشهور به فروش می‌روند تولید کارگاه‌های خیاطی خیابان‌های پاچنار و جمهوری هستند. اما متاسفانه اعتماد به نفس کاذب خریدارانی که از راه های دور و نزدیک پشت ویترین برخی از این فروشگاه‌ها می‌آیند کار دست شان می‌دهد. «پویا» 17 سال بیشتر ندارد. خودش می‌گوید یک ساعتی می‌شود که به دنبال هودی مورد نظرش در اطراف مغازه‌های اطراف نوفل لوشاتو می‌گردد. وقتی بحث اجناس تقلبی را پیش می‌کشیم با آب و تاب زیادی از توانایی‌اش در تشخیص مارک‌های اصل و تقلبی می‌گوید: «همیشه برای خرید به اینجا می‌آیم. قیمت‌ها کمی بالاتر هستند اما اینجا می‌توانی مطمئن باشی لباسی که می‌خرید با کشتی از آن طرف آب‌ها آمده است.»

خیلی دل‌مان می‌خواهد بدانیم این همه یقین کاذب از کجا آمده است. پویا فعلا یک کمربند با مارک «گوچی» خریده است. خودش می‌گوید همیشه با وسواس فروشگاه‌ها و اجناس‌شان را از نظر می‌گذراند و هیچ وقت دست خالی از اینجا نمی‌رود. «احساس می‌کنم وقتی این لباس‌ها را می‌پوشم از دور داد می‌زنند که مارک هستند. همین برای من کافی است. دوست دارم همیشه خوش‌پوش باشم و مارک باز بودن این را به من می‌دهد.» پویا می‌گوید ملاک تشخیص لباس‌های اصل جنس پارچه و مارکی است که پشت یقه آنها تودوزی می‌شود.»

برچسب ها: برندسازی

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: