به گزارش یکتاپرس بهترین الگو برای فرزندان، پدر و مادر هستند و کودکان هر رفتاری را از آنها ببینند عینا الگوبرداری کرده و تکرار میکنند. والدین خوب، الگوهای مثبت و سازندهای برای فرزندانشان هستند. اگرچه هیچ انسانی مصون از خطا و اشتباه نیست و بهترین پدر و مادرها هم جایی از زندگیشان اشتباه میکنند با وجود این باز هم این والدین هستند که نقش مؤثری در رشد و تربیت فرزندشان دارند و میتوانند الگو و سرمشقی امن برای فرزندانشان باشند.
چگونه ذهن کودک را تقویت کنیم؟
حجتالاسلام احمدرضا علایی، کارشناس مباحث تربیتی درحوزه کودک و نوجوان و مدرس دورههای تربیت مربی، با اشاره به اینکه در دین مبین اسلام به مباحث تربیتی ازجمله لزوم داشتن الگو در زندگی تأکید فراوان شده است، میگوید: در حدیث ثقلین از پیامبر عظیمالشان اسلام (ص) نقل شده است که «… من دو چیز گرانبها را نزد شما به امانت میگذارم، یکی کتاب خدا و دیگری اهلبیت (ع)» که اهلبیت (ع) در این مسئله بهعنوان الگو و رهبر برای جامعه مسلمین معرفی شدهاند. بنابراین غیر از کتاب خدا، مسلمانان به الگو و رهبر نیز نیاز دارند تا با الگوبرداری از آنها بتوانند زندگی کنند. در مسئله تربیت نیز مسئله الگوداشتن موضوع مهمی است که نباید از آن غافل شد.
بهگفته او، همه انسانها از بدو تولد نیاز به فردی دارند که به او وابسته باشند، از او تغذیه کنند و از لحاظ جسمی و روحی و در موضوعات مختلف ازجمله غذا خوردن، صحبت کردن، خندیدن و... از او الگوبرداری کنند. همه پدر و مادرها هم تمایل دارند که فرزندان موفقی داشته باشند. البته هر فردی موفقیت را برای فرزندانش یکجور تفسیر میکند، یکی تحصیلات عالیه، یکی مدارج علمی بالا، یکی رسیدن به پول و ثروت و... را راز و رمز موفقیت فرزندش میداند و برای رسیدن او به این مقصد تلاش میکند. اما واقعیت این است که بچهها در ۷سال اول زندگی، پدر و مادر را الگوی خودشان قرار میدهند و بعد از آن، معلم و همشاگردیها و در دوره جوانی و حتی میانسالی هم همه انسانها بهدنبال داشتن الگو و قهرمان در زندگی هستند. پس الگوبرداری مسئلهای است که میتوان گفت در بیشتر سالهای عمر با انسان همراه است.
خانواده، اصل مهم در الگوبرداری است
حجتالاسلام علایی در پاسخ به این سؤال که آیا الزاما پدر باید الگوی پسر و مادر باید الگوی دختر باشد؟ میگوید: پدر و مادر یک واحد در خانواده هستند و فرزندان باید از هر دوی آنها الگوبرداری کنند؛ نه اینکه بگوییم پسرها باید از پدرها و دخترها از مادرها الگوبرداری کنند. پیامبر عظیمالشان اسلام (ص) نیز میفرمایند: «انا و اهلبیتی» و با این فرمایش خانواده را موضوع صحبتهای خود قرار میدهند نه شخص خودشان را که همین موضوع هم باید سرلوحه تربیت فرزندان قرار بگیرد؛ یعنی خانواده مدنظر باشد نه وظایف پدری یا مادری. با وجود این، یک جایی نیاز است که اقتدار پدری پررنگ شود و یک جایی لطافت مادری که بچهها از هر دوی اینها الگوبرداری کنند اما هر جا تعادل بین این دو از بین برود هویتها هم خدشهدار میشود. بهگفته او، اینکه پدر و مادر در ارتباط بافرزندانشان چه اندازه منجر به الگوبرداری او میشوند به هویت والدگری برمیگردد.
مسئله مهمی که الان در خانوادهها وجود دارد این است که هویت پدری و مادری تعریفنشده و بیشتر اوقات، پدر خودش را فقط منبع اقتصادی خانواده میداند که باید برای خانه رفاه ایجاد کند و همه مسائل مربوط به تربیت فرزندان را بهعهده مادر خانواده قرار میدهد. بخشی از این آسیب، ناشی از فقدان الگو در جامعه است. بخشی هم تقلیل پیداکردن هویت مادری به بخشهایی مثل آشپزی و نظافت و بهداشت بچههاست. الان شاهد هستیم که مثلا مادری با تحصیلات دکترا، تمام وقت و انرژی خود را در خانه صرف میکند، اگرچه ما منکر ارزش شغل خانهداری برای بانوان نیستیم، اما مثلا این مادر میتواند در کنار وظایف خانهداری و تربیت فرزندان، اوقاتی را نیز بهخود اختصاص دهد و از تحصیلات خود بهره کافی را ببرد.