باران مهربانیِ مدام، بر سر نهال های نورس شعر | یکتاپرس
معرفی کتاب/ یکتاپرس/ رضوان ابوترابی
به جرات می‌توان گفت مهدیزاده از نخستین کسانی است که بعد از انقلاب به نثر ادبی جانی دوباره بخشید و با جدی گرفتن آن در ترویج این ژانر و گونه ادبی کوشید.
کد خبر: ۱۱۱۹۳۳
۱۶:۰۴ - ۱۳ دی ۱۴۰۱

باران مهربانیِ مدام

معرفی کتاب/ رضوان ابوترابی

محمدرضا مهدیزاده در ۱۵ دی ۱۳۴۰ در شهر کلاچای گیلان به دنیا آمد. شاعری که سال هاست باران مهربانی اش مدام بر سر نهال های نورس شعر می بارد تا سرسبزی خودشان را حفظ کنند. با شعرهای استاد مهدیزاده پیش از سال 1363 که  مسوولیت صفحات شعر مجله اطلاعات هفتگی ـ پر سابقه‌ترین مجله کشور ـ را بر عهده گرفت و هم‌اکنون نیز ادامه دارد، آشنا بودم.

بنظر من تاریخ مطبوعات اگر نام علیرضا طبایی، نصرت رحمانی و محمدرضا مهدیزاده را با احترام به حافظه نسپارد، کم لطفی کرده است. چرا که این سه مسئول صفحه شعر در زمانی که هیچ کدام از مطبوعات به شاعران جوان اعتنا نمی کردند، با همت خود ده ها شاعر ارزشمند را به جامغه معرفی کردند که هوز هم برترین های شعر معاصر هستند. 

دکتر مهدیزاده( دکترای روزنامه‌نگاری و دکترای زبان و ادبیات فارسی) از اولین ماه‌های راه‌اندازی شبکه رادیویی پیام یعنی از اوایل سال ۷۵ تا به امروز به عنوان گوینده و نویسنده با این شبکه همکاری دارد. او همچنین از اوایل سال ۷۱ تا اواخر ۷۴ سردبیر مجله «خانواده» و از اواخر ۷۴ تا اواخر ۹۶ سردبیر مجله خانوادگی، اجتماعی «روزهای زندگی»بود. و در عرصه ترانه‌سرایی نیز طبع‌آزمایی کرده‌ و ترانه‌های او را خوانندگانی چون حسین زمان، مانی رهنما، حمید خندان، چنگیز حبیبیان و… خوانده‌اند.

از دیگر فعالیت های هنری مهدیزاده، تدریس در دانشگاه و کنسرواتوار بزرگ موسیقی تهران است. او داور جشنواره‌های مختلف از جمله حوزه، دانشگاه و دفاع مقدس بوده و جوایز و تقدیرنامه‌های فراوانی دریافت کرده‌است.

محمدرضا مهدیزاده در قالب‌های گوناگون شعر، طبع و قریحه خود را آزموده است، اما تمرکز او روی قالب دو بیتی و شعر سپید بوده‌است. مهدیزاده در زمینه آیینی نیز آثار در خور و قابل توجهی دارد که مجموعه شعر سپید «عاشقانه با خدا» و مجموعه دوبیتی عاشورایی «سری خونین در آغوش خدا بود» و همچنین مجموعه نثر ادبی «عطر تو را تلاوت می‌کنم» که مناجاتهای او را در بر می‌گیرند، از آن جمله‌اند.

در زمینه نثرادبی با چاپ 9 مجموعه، به جرات می‌توان گفت از نخستین کسانی است که بعد از انقلاب به نثر ادبی جانی دوباره بخشید و با جدی گرفتن آن در ترویج این ژانر و گونه ادبی کوشید. مهدیزاده سبک ویژه‌ای در نوشتن نثر ادبی دارد که بیشتر آمیزه‌ای از عنصر خیال، عاطفه و اندیشه است و مخاطب پیوند عاطفی عمیقی با نوشته‌های او برقرار می‌کند. در اینجا یکی از نثرهای زیبای او را با هم می خوانیم:

زندگی یک ترانه قدیمی است. ترانه ای که هر روز با امید بسیار آن را می سراییم و برای درختانی که میزبان پرنده ها هستند، می خوانیم. این ترانه پرشور را دریا جور دیگر می سرایید و گل جور دیگر. من ترانه زندگی را از دهان کوه و باد و باران بارها شنیده ام. من در خلوت یک غروب رد پای زندگی را در صدای یک گل مریم دیده ام. زندگی یک ترانه ی دلنشین و صمیمی است. وقتی می خندی من طنین این ترانه ی زیبا را می شنوم. وقتی گریه می کنی من برق زندگی را در اشکهایت می بینم.

من هر روز با زندگی در خیابان های شلوغ شهراحوالپرسی می کنم. گاهی زندگی روی طاقچه اتاقم می نشیند، گاهی بر سجاده ام گلاب می پاشد و گاهی دیگر از پشت پنجره قلبم به من نگاه می کند.

دیروز کسی از من پرسید زندگی چیست؟ یک کوهستان پر ابهت؟ یک رود پیچاپیچ؟ یا باغی پر از شعله های سوسن و اقاقی؟ گفتم پدرم می گوید، زندگی دری است که به سمت دوست گشوده می شود.

من می گویم زندگی یعنی تو. وقتی تو حرف می زنی ترانه زندگی به گوش همه ی گیاهان و آب ها می رسد. وقتی تو نگاه می کنی، سنگ های فرسوده و سیاه هم نورانی می شوند و لب به آواز باز می کنند. زندگی کوچه ای است که اولین بار تو را در آن دیدم. زندگی سلامی است که اولین بار به سوی تو فرستادم. زندگی یعنی زیستن در حیاطی که تو هر روز صبح بر لب حوض آن می نشینی و برای ماهی های قرمز قصه ی مواج دریا را می گویی. زندگی درختی تناور است که نام تو را دو لک لک عاشق روی آن نوشته اند. زندگی یک ترانه قدیمی است که ما هر روز آن را در دفترچه ی یادداشت مان کنار کلمه عشق می نویسیم.

دکتر مهدیزاده در گفتگویی با تهمینه مفیدی می گوید: قیصر امین پور اولین کسی بود که نثر ادبی را به صورت جدی بعد از انقلاب دنبال و ارزیابی کرد. او و سید حسن حسینی به گردن بسیاری از شعرا حق استادی دارند و هرکسی نخواهد ذکر خیر آنان را کند به نظرم قدر نشناس است. این عزیزان از خودشان می‌گذشتند، وقت می‌گذاشتند، اشعار شعرای تازه کار را می‌خواندند،جلسات نقد وبررسی برقرار می‌کردند و ایثارگرانه راه موفقیت را پیش روی افراد با استعداد می‌گذاشتند.در حالی که می‌توانستند این کار را نکنند و خودشان را تنها مطرح کنند، اما آن این روحیه را نداشتند. به نظر من قیصر امین پور و سید حسن حسینی نه تنها شاعران خوب، که انسان‌های والایی بوند. انسان‌هایی که امروز نمونه‌های آن کمتر پیدا می‌شود. آن‌ها از لحاظ علمی و اخلاقی خود را به مقاطع بالا رسانده بودند، برای همین است که شعرشان به دل می‌نشیند.

الان خودتان را در کجای زندگی می‌بینید؟ فکر می‌کنید به آنچه که همیشه درسر و آرزو داشتید رسیده‌اید؟
جمله‌ای از نیما هست، که "با غربال از پس شاعر می‌آیند". یعنی به نظرم 50 سال باید بگذرد تا آثار شما به عنوان یک شاعر جلوه کند و جامعه تعیین کند که شعرهایتان ماندگار است یا نه. الان نمی‌شود سنجید که کجا ایستاده‌ ام. من خودم را بدون هیچ گونه تعارف در هیچ جایگاهی نمی‌بینم. چرا؟ چون قضاوت کنندگان شعر من کسانی که بدون حب و بغض، دوستان من و کسانی که من حقی برگردنشان دارم، 50 سال دیگر نیستند. 50 سال دیگر منتقدان و نسلی هستند که من را جز با آثارم نمی‌شناسم. مثالی می‌‌زنم سهراب سپهری در زمان خودشان گاهی مورد تمسخر قرار می‌گرفت. اما الان آن‌هایی که می‌خندیدند نیستند اما شعر سهراب هست. هر اثری 40 یا 50 سال برای ماندگاری وقت لازم دارد.

آثار محمدرضا مهدیزاده:

  1. کنار پنجره‌های بارانی (مجموعه شعر) انتشارات خانواده
  2. از تو و عشق (مجموعه دو بیتی) انتشارات دالاهو
  3. عاشقانه با خدا (مجموعه شعر) انتشارات اطلاعات
  4. دور از چشم فرشته‌ها (مجموعه شعر) نشر تکا
  5. بدون واژه می‌آیم سراغت (مجموعه دوبیتی) انتشارات فصل پنجم
  6. به پیشواز آرزوهایم بیا (مجموعه شعر) انتشارات فصل پنجم
  7. سری خونین در آغوش خدا بود (مجموعه دوبیتی) انتشارات هزاره ققنوس
  8. کلمات را در آغوش می گیرم (مجموعه شعر) انتشارات هزاره ققنوس
  9. نامه‌ای به تو (مجموعه نثر ادبی) نشر مانا
  10. لحظه‌های درنگ (مجموعه نثر ادبی) انتشارات اهل قلم
  11. روی بال‌های دریا (مجموعه نثر ادبی) انتشارات اهل قلم
  12. آرام‌تر از خواب درختان (مجموعه نثر ادبی) انتشارات راه سبحان
  13. تو را دوست دارم (مجموعه نثر ادبی) نشر روشن‌مهر
  14. سنگ‌ها برایت آواز می‌خوانند (مجموعه نثر ادبی) نشر تکا
  15. عطر تو را تلاوت می‌کنم (مجموعه نثر ادبی) انتشارات هزاره ققنوس
  16. چقدر برای عاشق شدن وقت کم است (مجموعه نثر ادبی) انتشارات بال‌سو
  17. تولد صبح به افق پروانگی تو (مجموعه نثر ادبی) انتشارات هزاره ققنوس
  18. افسانه مرد سنگدل (ترجمه)انتشارات سروش
  19. یک تکه از آفتاب (ترجمه) انتشارات خانواده
  20. درخت بلوط (ترجمه) انتشارات اطلاعات
  21. پیرزن و شب (ترجمه) انتشارات اطلاعات

و سه شعر زیبا از استاد مهدیزاده:

دست هایم در تهران
زندگی می‌کنند
شعرهایم در شمال
و اشک هایم
در اتاقی که
بین شنبه و دوشنبه سرگردان است.
تو در قاب همه پنجره‌های جهان
پیدایی
و نگرانی که مبادا
راه را گم کنم

*تولد

می‌دانم
در یک گورستان متروک
آن‌قدر تاریک می‌شوم
که از یاد می‌روم
و تو
دوباره مرا
با مدادهای رنگی‌ات
به دنیا می‌آوری

* درخت

درخت را
دوست دارم
چون فردا
دری می‌شود
که تو
بازش می‌کنی
و قدم در رویاهایم

_می‌گذاری

____________________________________

انتهای پیام/

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر:
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ارام
United States of America
۱۶:۱۶ - ۱۴۰۱/۱۰/۱۳
درودبرشمااستاد