به گزراش یکتاپرس به نقل از ایرنا خانههای ایرانی از گذشته تاکنون، دستخوش تغییرات اساسی شده که مسائل مختلفی ازجمله پیشرفت صنعت و فناوری، تغییرات فرهنگی و تغییرات سبک زندگی، همگی در این فرایند سهیم بودهاند. امروزه، دیگر از عمارتهای بزرگ، حیاطهای باغچه دار و حوضهای پر از آب و اتاقهای تودرتو خبری نیست. سادگی زندگی چند خانواده در یکخانه، دورهم جمع شدنها و نوشیدن یک چای تازهدم عصرگاهی، برای قدیمیها خاطرات شیرین هستند و برای امروزیها، تصورات محالی که فقط آنها را شنیدهاند و گاه با خود میگویند: «چطور ممکن است زندگی در یک اتاق ۳۰ متری باوجود ۵-۶ بچهی قد و نیم قد شیرین باشد!؟»
در جامعه مدرن امروز، سبک زندگی خانوادهها به دلیل گسترش تکنولوژی، بالا رفتن سطح توقعات، چشم و همچشمی، تجملگرایی و حس رقابتطلبی تغییر کرده است. علاوه بر این، با پیشرفت علمی، خانوادهها به این سطح از آگاهی رسیدهاند که زندگی در خانه کوچک بدون توجه به حریم خصوصی اعضای خانواده میتواند عوارض زیانباری در شیوه تربیتی و روابط عاطفی داشته باشد و شاید همین مسئله، تصور زندگی در خانه ۳۰ متری برای امروزیها را غیرقابل درک کرده است. با این وجود، این روزها افزایش قیمت مسکن باعث شده تا برخی خانوادههای پرجمعیت نیز از روی اجبار دست به انتخاب خانههایی با متراژ کوچک بزنند. از این رو، با دکتر شایسته موسوی، روانشناس و استاد دانشگاه درباره راهکارهای به حداقل رساندن عوارض زندگی در خانههای کوچک به گفتوگو پرداختیم.
چالش های عاطفی و تربیتی در خانه های کوچک
سرانه فضای مسکونی برای هر ایرانی ۱۵۰ تا ۲۰۰ متر است
دکتر موسوی میگوید خانه خوب و استاندارد به ساکنین احساس آرامش میدهد: «دمای مناسب، نور کافی و ابعاد استاندارد برای هر فرد، از مشخصات بارز یکخانه مسکونی مناسب است.»
این روانشناس با اشاره به پژوهشهای انجامشده در خصوص سرانه مسکونی در کشورهای مختلف میگوید: «در کشور لندن، حداقل استاندارد فضا برای یک نفر ۳۷ مترمربع است. در ژاپن نیز یک فرد مجرد که بهتنهایی در مرکز شهر زندگی میکند باید حداقل ۲۵ مترمربع فضای مسکونی داشته باشد و فضای ایدهآل برای یک فرد مجرد ۴۰ متر است.»
موسوی در رابطه با سرانه زمین مسکونی در ایران میگوید: «حداقل سرانه مسکونی برای هر فرد در ایران، در تراکمهای کم ۵۰ مترمربع، در تراکم متوسط ۴۰ مترمربع و در تراکمهای زیاد ۳۰ مترمربع است؛ لذا برای یک خانوار ۴ نفره در ایران حداقل ۱۵۰ متر زیربنا نیاز است اما متأسفانه با افزایش جمعیت و مشکلات اقتصادی، سرانه میزان فضای مسکونی برای هر نفر کاهشیافته است»
چالشهای زندگی در خانه کوچک
به گفته موسوی، خانوادههایی که به دلیل مشکلات مالی مجبور به زندگی در خانههای کوچک هستند اغلب با چالشهایی در روابط عاطفی و تربیت فرزند مواجه میشوند: «در خانه کوچک، حریم خصوصی و فضا برای انجام امور شخصی کافی نیست. همچنین والدین نمیتوانند بدون مزاحمت فرزندان اوقاتی را با یکدیگر خلوت کنند.»
او در خصوص تربیت کودکان در خانههای کوچک میگوید: «کودکان در خانههای کوچک اغلب وابستگی بیشتری به والدین دارند چراکه فرزندان دائم به والدین خود میچسبند و فضایی برای بازی مستقل آنها وجود ندارد. همچنین خانه کوچک ممکن است در عملکرد تحصیلی کودکان نیز تأثیر بگذارد زیرا در این خانهها یافتن فضای آرام و خصوصی برای خواندن و انجام تکالیف مدرسه بهسختی امکانپذیر است.»
موسوی در رابطه با چالش زندگی در خانه کوچک بر نوجوانان افزود: «در خانه کوچک اغلب آزادیهای نوجوانان در محیط خانه تأمین نمیشود، به همین دلیل نوجوانان درگیر کنجکاویهای نامتعارف میشوند و این مسئله ممکن است نوجوانان را به دام آسیبهای اجتماعی بکشاند. همچنین زندگی در خانه کوچک نیاز به حریم خصوصی در نوجوانان را دچار آسیب میکند و برآورده نشدن این نیاز باعث میشود تا او به پنهانکاری و دروغگویی متوسل شود.»
موسوی فقدان حریم خصوصی در خانه کوچک و در مقابل محدودیت و سختگیری بیشازحد والدین را عامل به انحراف کشیده شدن نوجوانان میداند و دراینباره میگوید: «نوجوانان به دلیل گذار از سنین کودکی تمایل دارند تا خود را بهعنوان یک بزرگسال تعریف کنند، به همین دلیل احترام به حریم خصوصی نوجوان در این سنین تأثیر به سزایی در شکلگیری هویت مستقل او دارد. بنابراین، در این سنین هرچقدر سختگیری، تجسس و تنش در خانواده بیشتر باشد، نوجوانان بیشتر درگیری مسائل انحرافی خواهند شد.»