به گزارش یکتاپرس به نقل از همشهری آنلاین پیرمرد بایسیکل ران، برای چیذریها از آن همسایههاست که اهالی اگر یک روز او را در محله نبینند، نگران میشوند. همین است که برخی با دلیل و بیدلیل جویای احوالش میشوند و مهمان چای میزبان مهربان. «حاج رضا حاجی عباسی» یکی از اهالی قدیمی چیذر است که سراغش را از هر کسی بگیرید، نشانی کوچه مهر را میدهد.
همان کوچه قدیمی که میان خانههای نوساز هنوز رنگ و بوی سالهای دور را با خود دارد. حاج رضا با خط خوش بر دیوار خانهاش «کوچه مهر» را حک کرده است و هنگام عکاسی هم اصرار دارد کنار اسم کوچه بایستد. بعد مطمئن میشود نام کوچه در عکس افتاده و این آغاز ماجرای عکسهاست. «دوچرخه همدم روزهای من است. با دوچرخه هر روز یکی، ۲ ساعتی را در چیذر راه میروم.»
یک چیذری تمام عیار!
تولدش سال ۱۳۱۰ در شهر مقدس مشهد است و حکایت میکند: «۲۰ ساله بودم که برای گذراندن دوران سربازی در نیروی هوایی به تهران آمدم و ساکن چیذر شدم. در چیذر ازدواج کردم و ماندگار شدم. به خاطر علاقه، دوران سربازی به کار و حرفهام تبدیل شد و ۳۶ سال در نیروی هوایی خدمت کردم.» حالا به قول خودش یک چیذری تمام عیار است و میگوید: «سالها پیش از آمدنم به چیذر، یکی از اجدادم به نام «علی یزدی» از یزد به این محله آمده بود و کشاورزی میکرد. من هم آمدم و به کشاورزی مشغول شدم. چیذر همانطور که از اسمش پیداست گندمزاری بود که موقع برداشتگویی زر درو میکردید. »
سماور روضهخوانی!
پیرمرد به سماوری گوشه اتاق اشاره میکند و میگوید: «در دوران نوجوانی که ساکن مشهد بودم، چهارشنبه اول هر ماه در خانهمان مجلس روضهخوانی برپا بود. این سماور قدیمی و قوریهای کنار آن یادآور آن روزهاست که امروز مانند قهوهخانهای کوچک، گوشه اتاق را پر کرده است.»