« پشت درخت توت» اثر احمد پوری به چاپ پنجم رسید | یکتاپرس
نویسنده‌ای که رمانی را در ذهن دارد، سرانجام اقدام به نوشتن می‌کند. قهرمانان داستان که ناتوانی او را برای دنبال کردن ماجرا می‌بینند به یاری‌اش می‌آیند.
کد خبر: ۱۱۷۸۹۷
۰۹:۳۰ - ۰۷ اسفند ۱۴۰۱

« پشت درخت توت

گروه فرهنگ و هنر یکتا/ معرفی کتاب: پشت درخت توت/ اثر: احمد پوری

«پشت درخت توت» داستان آرمان‌خواهی آدم‌هایی است که آرمان‌هایشان برای آدم‌های دیگری تبلور پیدا می‌کند. آدم‌هایی که مبارزه می‌کنند٬ از جان و مال و خانواده خود می‌گذرند٬ دور از خانه و خانواده پیر می‌شوند و در نهایت در تنهایی می‌میرند. آرمان‌خواهانی که ثمره آرمان‌‌خواهی‌شان مرگ است و عزلت و خانواده‌‌هایی تنها و بی‌‌کس.

نویسنده‌ای که مدت‌هاست رمانی را در ذهن دارد با یافتن فرصتی سرانجام اقدام به نوشتن می‌کند. قهرمانان داستان که ناتوانی او را برای دنبال کردن ماجرا می‌بینند به یاری‌اش می‌آیند و داستان آغاز به حرکت می‌کند. ماجرا از دهه چهل درتبریزشروع می‌شود. زندگی یک معلم ساده روستاها به علت شرایط حاد سیاسی آن روزها ناگهان از روال عادی در می‌آید و سال‌های پر تب وتاب این خانواده را درگیر دشواری‌ها و حوادث می‌کند وسرانجام آن‌ها را از روزهای انقلاب ۵۷ نیز عبور داده وبه دهه شصت می رساند…

صفحه را برمی‌گردانم تا اولین سطرهای رمان را بخوانم. صدای قدم زدن در حیاط را این بار واضح‌تر می‌شنوم. گوش می‌خوابانم، صدا واقعی است و ربطی به وهم و خیال ندارد. بلند می‌شوم. به‌طرف پنجره می‌روم. او از پشت درخت توت می‌آید بیرون. دو سه قدم به‌طرف درخت سیب می‌رود و این بار می‌ایستد و دیگر حرکت نمی‌کند. فرصتی است که دقیق‌تر نگاهش کنم. با انگشت ضربه‌ای روی شیشه‌ی پنجره می‌زنم. آرام و با تأنی سرش را به‌سوی پنجره می‌چرخاند و نگاهم می‌کند. هوای گرگ‌ومیش نمی‌گذارد چشم‌هایش را به‌روشنی ببینم. ذره‌ای ترس در دلم نیست. هرگز آدم شجاعی نبوده‌ام اما این موجود اصلاً تهدیدی برایم نیست. از اتاق بیرون می‌روم. وارد دهلیز می‌شوم و در حیاط را باز می‌کنم. می‌ترسم دربرود اما همچنان ایستاده است. دو پله‌ی ساختمان را می‌روم پایین و قدم در حیاط می‌گذارم. با صدای بلند سلام می‌دهم. رو می‌چرخاند به‌سوی من. این بار چهره‌اش را روشن‌تر می‌بینم. لبخند می‌زند و با سر جواب سلامم را می‌دهد. می‌پرسم:
«با که کار دارید؟»…

از احمد پوری نویسنده و مترجم نام‌آشنا،ترجمه های ارزشمندی در دسترس علاقه مندان قرار گرفته است که می توان به :

__هوا را از من بگیر، خنده ات را نه:گزینه شعرهای عاشقانه. اثر:پابلو نرودا، نشر چشمه - ۱۳۸۸

__تو را دوست دارم چون نان و نمک: گزینه شعرهای عاشقانه. پدیدآورنده: ناظم حکمت، نشر چشمه - ۱۳۸۷

__در بندر آبی چشمانت…: گزینه شعرهای عاشقانه. پدیدآورنده: نزار قبانی نشر چشمه - ۱۳۸۸

__مرغ عشق میان دندان‌های تو «ترانه‌های عشق و مرگ» اثر:فدریکو گارسیا لورکا نشر چشمه -۱۳۸۵

__گزیده اشعار شل سیلوراستاین. نشر افکار - ۱۳۸۷

و...از تالیفات وی به:

__دو قدم این ور خط . نشر چشمه

__ فقط ده ساعت، نشر چشمه ....اشاره کرد.

انتهای پیام/

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: