چرا نقد شعرم را دوست ندارم | یکتاپرس
یادداشت ادبی / اختصاصی یکتاپرس
افرادی، هنگام خوانش یک شعر، دنبال ربط آن به ذهنیت بنیادی خود هستند و عملا از تمرکز بر اصل موضوع دور می افتند. و اظهار نظرهای کلی درباره ی شعر می کنند.
کد خبر: ۱۲۳۲۲۱
۱۷:۰۲ - ۳۰ فروردين ۱۴۰۲

یادداشت ادبی/ مجید افشاری: چرا نقد شعرم را دوست ندارم؟ 

چرا نقد شعرم را دوست ندارم

شاید برایتان پیش آمده کسی با اظهار نظر بی ربطی درباره ی شعرتان ،شمارا رنجانده یادلسردکرده باشد. اما صرف نظر از بحث اخلاقی و ربط دادن ماجرا به کم ذوقی یا حسادت ها و غرض های منفی، بپرسیم چه دلایلی وجود دارد که ممکن است به این نقطه برسیم که بگوییم دوست ندارم شعرم نقد شود.

هر مخاطب یا  خواننده ای که در نقش ناقد، شعر ما را ارزیابی می کند. دارای ذهنیت بنیادی است. فرق نمی کند استاد شفیعی کدکنی باشد یا کسی دیگر، ادیب باشد یا هنرمندِ ادیب... اما ذهنیت بنیادی چیست ؟ حاصل جمع ذوق هنری و ذائقه ی هنری هر کسی ذهنیت بنیادی اوست ( ذوق هنری + ذائقه ی هنری = ذهنیت بنیادی).

مثلا من مزه ی آش را به خوبی درک می کنم. نمک و فلفل و میزان روغن و کشک و پیاز داغ و نعناع و سیر موجود را هم زمان خوردن آش در نظر دارم. اما کس دیگری آش دوست ندارد هر چند به همین میزان می تواند قدرت تشخیص عناصر آش را داشته باشد و شاید هم بیشتر و دقیق تر از من .. قدرت تشخیص به ذوق برمی گردد و قدرت کشش به موضوع هنری، به ذائقه ی افراد بستگی دارد.

حلقه ی مفقوده در نقد شعر همین است که منتقد نمی خواهد یا نمی تواند بین ذوق هنری و ذائقه ی هنری اش خط کشی کند. اما بیشترین ضریب شکل گیری ذهنیت بنیادی را در چه کسانی شاهدیم؟ کسانی که همه چیز را در آرای ادبی قدما می بینند. کسانی که گرایش خاص و افراطی دارند و جایی برای دیگر موضوعات در ذهنشان باز نمی کنند. کسانی که سواد زده اند وخودشان را محور تشخیص و انتخاب موضوعات جهانِ شعر می پندارند .و در نهایت کسانی که تعلق خاطر به یک قالب شعری پیدا کرده اند( غزل ، رباعی ، سپید ...) یا یک طرز شعری ( توصیفی، مضمون پردازی،...) یا یک شیوه ی اجرای زبانی را ( فصیح، محاوره ...) می پسندند.

قطعا چنین افرادی، هنگام خوانش یک شعر، دنبال ربط آن به ذهنیت بنیادی خود هستند و عملا از تمرکز بر اصل موضوع دور می افتند. و اظهار نظرهای کلی درباره ی شعر می کنند. پیشنهاد می کنم. اولا شعرتان را در معرض نقد چنین افرادی قرار ندهید و اگر علم به این  ویژگی شخصیت آنها( ذهنیت بنیادی)نداشتید و ناخواسته به دام آنها افتادید ابداً دلسرد نشوید هر چند از اظهار نظرشان برنجید.

ناگفته نماند همه ی ما دارای ذهنیّت بنیادی هستیم اما خواننده ی منصف و هوشمند کسی است که می کوشد منهای ذائقه ی هنری خودش با یک شعر روبه رو شود و اجازه بدهد تا حد ممکن ذوق هنری اش فعال باشد. درپایان گوشزد می کنم همیشه درصدی از ذائقه ی هنری افراد منصف و هوشمند هم، در خوانش شعر ما موثر است .

انتهای پیام/

دبیر بخش فرهنگ و هنر: رضوان ابوترابی

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر:
انتشار یافته: ۵
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
United States of America
۲۳:۴۹ - ۱۴۰۲/۰۱/۳۰
متن در عین کوتاهی جامع است چرا که اکثر منتقدین یک اثر هنری را مطابق ذائقه خود مورد نقد قرار میدهتد ...با خواندنش درس گرفتم
درود برای شما خرد یاران در یکتا پرس واحد ادبیات
از اهالی شعر
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۱۰ - ۱۴۰۲/۰۱/۳۱
مطالب شما کاملا حرقه‌ای و آموزنده است ...سپاس از استاد ابوترابی و استاد مجید افشاری
ناشناس
Germany
۲۰:۴۸ - ۱۴۰۲/۰۱/۳۱
بسیار عالی
سپاس بیکران از استاد مسلم شعر معاصر فارسی استاد مجید افشاری
ناشناس
France
۱۱:۲۲ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۳
زنده باد
ناشناس
Turkey
۱۱:۴۱ - ۱۴۰۲/۰۲/۰۳
عالی بود...واقعا از خواندن مطالب جناب افشاری لذت می‌برم به امید تداوم این بخش از یاداشت‌های ادبی