به گزارش گروه فرهنگ و هنر یکتا؛ رضا اسماعیلی در گفتوگو با (ایبنا)، با تاکید بر شخصیت جامعالاطراف و چندساحتی قیصر امینپور عنوان کرد: این شاعر بزرگ انقلاب اسلامی هرگز جزماندیش و تکساحتی نبود. وی بین سلوک انقلابی و خطاب فروغ به عنوان خواهر هیچ تناقضی نمیدید؛ چنان که در بسیاری از شعرها نیز به صورت غیرمحسوس از فروغ متاثر است. راز مقبولیت و محبوبیت وی در جامعه ادبی و در بین مردم کوچه و بازار نیز پیش و بیش از هر چیز دیگر در این نکته ظریف نهفته است.
این پژوهشگر ادبی با تاکید بر اینکه نظام فکری و شبکه ذهنی و زبانی قیصر امینپور متاثر از آموزههای اسلام انقلابی و جهانبینی توحیدی بود، افزود: همراهی با دانشجویان پیرو خط امام در تسخیر لانه جاسوسی موید همین نکته و یکی از عناوین قابل تامل در کارنامه فعالیتهای سیاسی- اجتماعی وی است؛ البته قیصر به علت فاصلهگیری از سیاست و سیاستزدگی بعد از آن هرگز در نوشتهها و گفتوگوهای خویش به صورت صریح به این مسئله نپرداخت.
وی درباره نحوه مواجهه قیصر با سیاست توضیح داد: این برخورد به عنوان یک شاعر انقلابی بیشتر یک مواجهه ادبی و منطبق بر سیره سیاسی امام علی(ع) بود که فرمودهاند «جمال السیاسه العدل فی الامره و العفو مع القدره؛ زیبایی سیاست، عدالت در حکمرانی و گذشت از موضع قدرت است». قیصر با تاسی به سیره مولا (ع) معتقد به سیاستی مطابق و منطبق بر ارزشهای الهی و انسانی بود که زمینه رشد و شکوفایی انسان را فراهم میکند و وی را به سرمنزل مقصود سعادت و رستگاری رهنمون میشود. قیصر انقلابی بودن را کنشی اجتماعی میدانست که به حرکت از وضع موجود به سمت وضع موعود، تحقق جامعه توحیدی و پاسخگویی به مطالبات مردمی ختم میشود. مطالبه قیصر از انقلاب اسلامی زمینهسازی برای تحقق آرمانشهر انسانی بود و در شعر کوتاهی گفته است «خدا روستا را/ بشر شهر را/ ولی شاعران آرمانشهر را آفریدند/ که در خواب هم خواب آن را ندیدند!»
دغدغههای همیشگی قیصر
اسماعیلی آرمانخواهی و دوری از انفعال ادبی را دغدغه همیشگی قیصر عنوان کرد و گفت: انفعال و روزمرگی، شعر و ادبیات را از محتوا تهی میکند و تندیسی پوشالی و توخالی از آن برجا میگذارد که با تلنگری از هم فرومیپاشد. دور شدن از رسالتمداری و بیدارگری و فرو افتادن در انفعال ادبی، شاید بزرگترین آفتی است که میتواند ادبیات یک جامعه را از مسیر تکامل و بالندگی بازدارد و آن را دستخوش رخوت و رکود کند و از نقشآفرینی موثر در حیات اجتماعی و سیاسی یک جامعه بازدارد.
وی با بیان اینکه برای قیصر شعر و ادبیات وسیلهای برای نشان دادن راه درست بود، افزود: قیصر به دنبال ادبیات زنده و پویایی بود که جامعه را به همافزایی، هماندیشی، مشارکت اجتماعی و گفتمانی اصلاحگرانه فرامیخواند و جامعه را از فروافتادن در سیاهچالههای ایستایی و دلمردگی بازمیدارد؛ چراکه از شور و شعار به حضور و شعور رسیده بود.
قیصر و صداقت انقلابی
این پژوهشگر ادبی همچنین با تاکید بر اینکه مسیر حرکت ادبیات یک کشور از نقطه آرمانگرایی آغاز و با عبور از واقعگرایی به انفعال ختم میشود، گفت: در واقع، اگر ادبیات کشوری بعد از گذر از آرمانخواهی در دایره واقعگرایی که نقطه اعتدال است به حرکت خود ادامه دهد، دچار انفعال نمیشود؛ اما بحرانها و ناکامیهای سیاسی و اجتماعی، آن را از دایره واقعگرایی و اعتدال منحرف میکند. قیصر توانست با گرهزدن آرمانخواهی و واقعگرایی، بعد از بحران سیاسی پذیرش قطعنامه ناامید نشود و با هوشمندی انقلابی همچنان به رفتن ادامه داد. در دیداری که با بعضی از شاعران در اواخر عمر داشت با صراحت بر صداقت انقلابی خویش تاکید کرد و گفت «الحمدلله برخلاف افرادی که رفیق نیمهراه هستند و میگویند ما برخی شعرها را نگفتیم و انگار توبه کردند از انجام برخی کارهایشان در گذشته، ما این گونه نیستیم و لااقل در آن لحظهای که شعرها را گفتیم صداقت داشتیم، چون الحمدلله نه برای سکه بود و نه برای تکهای زمین».
انتهای پیام/