معرفی کتاب/ گروه فرهنگ و هنر یکتاپرس: باد با رفتنت موافق است / ساغر شفیعی
«اولین شعرهایم را برای پدرم که معلم بازنشسته ادبیات است، میخواندم. با خواندن اشعار نیما، به پدرم میگفتم با اینکه شاعرانی همچون نظامی، از قلههای ادبیات فارسی هستند، ولی در اشعارشان نوعی تصنع وجود دارد اما آثار نیما، خودِ زندگی است. در عالم نوجوانی کشف کرده بودم نیما راست میگوید. تا حدود سی سالگی از برنامههایی به اسم جلسه شعر و انجمن ادبی خبر نداشتم تا اینکه در روزنامهای به یک آگهی برخوردم با این مضمون که در فرهنگسرای معرفت، آقای تقی محمدیفکورزاده کارگاه شعر برگزار میکند. به این ترتیب رفتهرفته به کلاسهای مختلف شعر راه پیدا کردم. کارگاه بعدی کلاس آقای کریم رجبزاده بود.»
متن بالا گفتگوی ساغر شفیعی شاعر نام آشنای معاصر در نشست تخصصی شعر شیرازه شعر است. پیش از این مجموعه شعرهایی مانند: وقتی باران پیانو می زند/ حالا نام دیگری دارم/ من هم از شاعران دهه چهل هستم / چشمانت اگر نیلی بود را خوانده ایم.
فصل که رخت عوض می کند
دوباره عاشقت می شوم
گیرم زمستان باشد و
آهسته روی پیاده روی یخ زده راه بروم
عشق تو همین شال پشمی ست
که نفسم را گرم می کند
بر لبم نام تو را می برم
تا برف
مثل قند
در دل زمستان آب شود
درود برای شما خرد یاران
در واحد ادبیات یکتا پرس
عالی بود