انواع اتاق‌ در معماری ایرانی | یکتاپرس
دیدن خانه‌های قدیمی تهران یکی از لذت‌بخش‌ترین، گلگشت‌هاست. خانه وثوق‌الدوله، احمد قوام، آصف‌الدوله... کم نیستند خانه‌های جامانده از دوره قاجار که یکباره لابه‌لای کوچه‌های قدیمی شهر پیدایشان می‌شود و تو را پرت می‌کنند به ۱۰۰ سال قبل.
کد خبر: ۱۲۵۹۴۸
۰۶:۰۰ - ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۲

انواع اتاق‌ در معماری ایرانی

به گزارش یکتاپرس به نقل از همشهری‌آنلاین  این خانه‌ها را هرقدر تماشا می‌کنی، باز تمام نمی‌شوند. انگار رازی در پی و بنیادشان هست که در ناخودآگاه با تو حرف می‌زند و مسحورت می‌کند. مثل هندسه و ریاضی به کار رفته در معماری که پیوندی با عرفان دارند و برای شناخت درستی از آنها باید کلی مبانی هنر بدانی و فلسفه‌ شیخ اشراق و ابن‌عربی و مولانا و غزالی و... که مجال زیادی می‌خواهد و عشقی تمام نشدنی. اما گاهی دانستن مباحث ساده معماری این خانه‌ها کمک می‌کند تا بیشتر کیفور شوی از این تماشا و گلگشتت غنی‌تر شود و روحت تازه‌تر. مثلاً همینکه بدانی چرا به یک اتاق در خانه وثوق‌الدوله می‌گویند «تَنَبی» و به یک اتاق «تالار» و دیگری «گوشواره».

اول اینکه بیشتر اتاق‌ها رو به حیاط باز می‌شدند. چون سرشت ایرانی‌جماعت، عجین بوده با سرسبزی و آب و دیدی باز و آزاد به طبیعت. گاهی اسم هر اتاق را هم به نسبت تعداد درهایش که رو به حیاط باز می‌شده، می‌گذاشتند؛ سه‌دری، پنج‌دری و هفت‌دری. هرچند که از این درگاه‌ها رفت و آمدی نمی‌شده و تنها یک پنجره تا کف اتاق می‌رسیده. کفی که معمولاً بالاتر از سطح حیاط ساخته می‌شد. سه‌دری‌ها بیشتر اتاق خصوصی یا همان اتاق خواب بودند. پنج‌دری‌ها نشیمن و مهمان‌خانه که گاهی در بالایش یک تورفتگی هم داشته به اسم شاه‌نشین که مخصوص مهمان بوده است. به اتاق‌های کشیده و بزرگ با سقفی بلند هم «تالار» می‌گفتند. در ۲ طرف این تالار راهرو پهن و گشادی هم بوده با نام «تختگاه» که رفت‌وآمد از آنجا انجام می‌شده. گاهی در ۲ طرف این تالار، سه‌دری می‌ساختند و روی این سه‌دری‌ها در طبقه دوم، اتاق‌هایی می‌ساختند که بهشان «گوشواره» می‌گفتند. به شکل قرارگیری اتاق‌ها در طبقه دوم دقت کن! اگر تالار را صورت انسانی فرض کنیم این ۲ اتاق در طبقه بالا و روی سه‌دری‌های کنار تالار، مثل گوشواره‌های این صورت می‌شوند. چقدر برخی نامگذاری‌ها مفهوم و ساده بودند. خب حالا اگر این تالار دری رو به حیاط نداشت و بین اتاق‌های دیگر محصور بود، نامش می‌شد «تنبی». درواقع تنبی تالاری بود که به دلیل نداشتن در رو به حیاط و قرار گرفتن بین اتاق‌های دیگر، خنک بود و مناسب تابستان. به آن اتاق تابستان‌نشین هم می‌گفتند. نورش هم از نورگیری تأمین می‌شد که در سقف قرار داشت. البته نورگیری به قاعده و اندازه و سقف هم که دولایه بود و عایق گرما. خانه‌ها اتاق زمستان‌نشین هم داشتند که به آن اتاق شکم‌دریده یا تهرانی می‌گفتند. چون نخستین بار در تهران بود که چنین اتاقی ساخته شد. شکم دریده اتاقی بود که یک بیرون‌زدگی در نمای آن پیدا بود. اصلاً چه نیاز به توضیح! از اسمش پیداست. اتاقی که وقتی نگاهش می‌کردی از یک سمت شکم داشت و شاه‌نشین در همانجا قرار می‌گرفت.
می‌بینی... چقدر زیبا و ساده اسم و هویت داشتند و در ساخت‌شان هم به فکر تابستان بودند و هم زمستان! با اینهمه اصول و ظرافت معلوم است هرقدر به تماشایشان برویم خسته نمی‌شویم. خانه‌ها با ما حرف می‌زند. حتی حالا که پیر شدند و دور و برشان کلی نوه و نتیجه عجیب می‌بینند که دریغ از رعایت اصول ساده و اولیه. چه برسد به عرفان و فلسفه و تکامل.

برچسب ها: معماری ایرانی

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: