پاسخی از جنس کارآفرینی به نیازهای اجتماعی | یکتاپرس
در دهه های اخیر با افزایش مشکلات اجتماعی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، کارآفرینی اجتماعی به عنوان مسیری برای حل مشکلات اجتماعی، ایجاد ارزش اجتماعی و افزایش رفاه انسان، اهمیت بیشتری یافته است.
کد خبر: ۱۲۷۵۱
۰۴:۴۵ - ۱۹ بهمن ۱۳۹۹

پاسخی از جنس کارآفرینی به نیازهای اجتماعی

به گزارش گروه اجتماعی یکتاپرس، پژوهش هایی که از سال ۲۰۰۰ به بعد پیرامون کارآفرینی اجتماعی انجام شده است، از کارآفرینی به مثابه راه حلی مفید در زمینه تخفیف، تعدیل و کاهش آلام و مشکلات افراد گروه های خاص نام می برد. از سوی دیگر کارآفرینی اجتماعی به مثابه نوعی بازنگری در فعالیت‌های اقتصادی جامعه است که می تواند خروجی ها و پیامدهای مثبتی را در عرصه اجتماعی به دنبال داشته باشد.

کارآفرینان اجتماعی افرادی هستند که با راه اندازی بنگاه های اجتماعی به باز چینی منابع و سرمایه‌های موجود، ایجاد نهادها و جنبه های مورد نیاز در بستر جامعه می‌پردازند و راه‌های جدیدی برای کاهش هزینه های اجتماعی، هزینه های زیست محیطی، هزینه‌های توسعه اجتماعات محلی و غیره ارائه می‌دهند. ضمن اینکه کارآفرینان و بنگاه های اجتماعی در کمک به جوامع محروم محلی و بهبود شایستگی اجتماعی و اقتصادی و ظرفیت‌های اشتغال محلی نیز نقشی اساسی ایفا می‌كنند.

کارآفرینی در اجتماع محلی به بازسازی هویتی نیمی از افراد جامعه ی زنان کمک کرده و با ظهور استعدادها و نمایش توانایی های ایشان هویت برابر و همسایه با مردان را برای آنها رقم زده است. در سطح کلان نیز می توان مشاهده کرد که ایجاد هویت فرهنگی، ایجاد فرصت هایی برای تعامل اجتماعی، ایجاد شبکه‌های سازمانی جدید و اعتماد درون سازمانی از جمله نتایج اجتماعی توسعه کارآفرینی است.

شاید بتوان از فعالیت‌های محمد یونس در بنگلادش به عنوان اولین نمونه مشخص کارآفرینی اجتماعی یاد کرد که با تاسیس گرامین بانک و اعطای وام به اعتبارات خرد زنان روستایی، توانمند سازی ایشان را تسهیل کرد و گامی در جهت فقرزدایی آنها برداشت.

بیل درایتون مثال دیگری از کارآفرینی اجتماعی در ایالات متحده آمریکا است که به قدرت نوآوری فردی در حل مشکلات اجتماعی پی برد و بنیاد آشوکا را تاسیس کرد. این بنیاد، کارآفرینان اجتماعی برجسته را که ایده های مهمی برای ایجاد تغییر در جامعه خود دارند، شناسایی کرده و با سرمایه‌گذاری بر روی ایده هایشان از آنها حمایت می کنند.

مثال دیگر ابراهیم ابوالعیش در تاسیس سیکم در مناطق بکر و دست نخورده مصر است. ابوالعیش موفق شد حدود ۷۰ هکتار از زمینهای بیابانی را با استفاده از روش های کشاورزی احیا کند. سیکم نشان داد که چطور کسب و کارهای مدرن می توانند منافع و موفقیت‌های اقتصاد در بازار جهانی را با شرایط بومی ترکیب کنند و در زمینه احترام به مسائل زیست محیطی رویکرد معنوی و انسانی شکل می گیرد. او کسب و کار کشاورزی را گسترش داد و در سال ۲۰۰۳ از سوی بنیاد شواب به عنوان کارآفرین اجتماعی برتر برگزیده شد. نوآوری او مبتنی بر حمایت چند جانبه از فعالیتهای کشاورزی صنعتی شرکت ها و سمن ها بود که موجب شد تا به او جایزه معیشت درست را اعطا کنند که از آن به عنوان شبه جایزه نوبل یاد می شود.

جنبش کمربند سبز نمونه دیگری است که به وسیله ی وانگری ماتای و موسسه ملی زنان کنیا تاسیس شد. این جنبش با بکارگیری برنامه های کاشت درخت و آموزش شهروندی برای ایجاد مهارت های محلی اقدام کرد و توانست دو میلیون درخت در کنیا بکارد و 50 هزار خانوار کنیایی را برای محافظت از محیط زیست و بهبود رفاه خوشان بسیج کند.

نقطه اتصال كارآفرينی و فناوری

همه این موارد نمونه هایی از کارآفرینی اجتماعی در بستری غیرفناورانه بود. اما از آنجایی که دنیا در مسیر تحول دیجیتال و توسعه روز افزون فناوری قرار دارد شکل مشاغل و ارائه خدمات نیز تغییر کرده است. امروزه اکثر کسب و کارها خصوصا در بحث نوآوری اجتماعی و کارآفرینی اجتماعی، بر بستر فناوری قرار دارند که کسب و کارهای نوپا یا استارت آپ ها از انواع آن هستند.

درواقع فناوری می تواند به مثابه یک جریان و ابزار برای توانمندسازی اقشار ضعیف و کم درآمد باشد. اما وجود فناوری در کشورهای در حال توسعه یا در روستاها و مناطق کم بهره از امکانات، به تنهایی کافی نیست و نیازمند زیرساخت های لازم است.

شرکت اسمارت و اثرات اجتماعي فعاليت های آن

به عنوان مثال مي توان از شرکت اسمارت(Essmart) ياد كرد كه از طریق ایجاد زیرساخت های توزیع یک پلتفرم آنلاین برای خرید و فروش محصولاتی مانند چراغ هاي خورشيدي، اجاق زیست تـوده و ... برای روستاییان در هند ایجاد کرده است تا از این طریق ساکنان و مصرف کنندگان این محصولات در شهرهای کوچک و روستاها نیز از مزایای تکنولوژی بهره برند. این اقدام اسمارت نه تنها باعث اشتغال زایی در روستاهای هند شد، بلکه دانش افراد درگیر در این زنجیره را در رابطه با فناوری های جدید نیز افزایش داد. از سوی دیگر، دیانا جو از بنیانگذاران این استارت آپ بیان کرده است که «اگرچه در زنجیره توزیع، جنسیت مشکل محسوب نمی شود با این حال ما می خواهیم توجهات را به این موضوع جلب کنیم.» در واقع او با این اقدام سعی در مبارزه با کلیشه های جنسیتی غالب که زنان را از برخی مشاغل حذف می​کنند داشت و در این راستا زنان را به اندازه مردان در سیستم توزیع مشارکت داد.

در این طرح خرده فروشان به حاشیه سود بیشتری دست یافتند؛ مصرف کنندگان از دسترسی محلی به فناورهای ضروری سود بردند و تولیدکنندگان نیز به بازارهای جدید دست یافتند. لذا می توان گفت شرکت اسمارت علاوه بر ایجاد سیستم توزیع محصولات روشنایی و گرمایشی در روستاهای هند برای پر کردن شکاف میان تولیدکنندگان این محصولات کم هزینه و روستاییان که ماموریت اصلی این شرکت بود، موجب ارتقا دانش فناورانه افراد درگیر در این زنجیره نیز شد. ضمن اینکه گامی در جهت مبارزه با جنسیت زدگی در هند به عنوان یک کشور با تعصبات جنسیتی نیز برداشت.

طبق گزارشی که در وب سایت رسمی این شرکت در منتشر شده است تا به حال 585 هزار نفر از این طرح تاثیر پذیرفته اند؛ 143 هزار و 817 محصول فروخته شده است؛ دو هزار و 714 فروشگاه نيز در شبکه های اين شركت ایجاد شده و 8 ميليون و 750 هزار ساعت در بهره وری صرفه جویی شده است.

مكانيزم اثرگذاری

بنابراین کارآفرینی اجتماعی در به پاسخ یک نیاز اجتماعی شکل می‌گیرد و فصل مشترک تمام کارآفرینان اجتماعی اغلب یک نیاز اجتماعی است که  آنها در تلاشند تا به آن پاسخ دهند. اما در ترسیم مکانیسم اثر گذاری کارآفرینی اجتماعی و در اجتماع محلی، توجه به چند نکته حائز اهمیت است:

اول؛ شناسایی ظرفیت ها و سرمایه های محلی نیازمند آن است که کارآفرینان اجتماعی از مسائل اجتماعی محلی آگاه باشند و از رویکردی نوآورانه در حل مشکلات موجود استفاده کنند.

دوم؛ توجه به بافت محلی و بومی در ترسیم مکانیسم اثر گذاری کارآفرینی اجتماعی در توسعه محلی حائز اهمیت است، زیرا بافت و زمینه اجتماع محلی فرصت‌هایی را برای شکل دهی به پروژه ها و اقدامات حوزه کارآفرینی اجتماعی و تعیین استراتژی ها و تاکتیک ها  فراهم می آورد.

سوم؛ کارآفرین اجتماعی علاوه بر پیامدهای ملموسی چون اشتغال زایی و افزایش درآمد، به درآمدهای غیرمستقیمی چون افزایش اعتماد به نفس افراد محلی، شبکه سازی، اعتماد و به کارگیری شبکه تعاملاتی می‌انجامد که هم بر توسعه محلی اثر می گذارد و هم توسعه در سطوح ملی و کلان تر را تحت تاثیر قرار می دهد تا آنجا که می توان از آن به عنوان استراتژی، ابزار و فرصتی جایگزین برای توسعه یاد کرد.

* فاطمه سادات فهری،دانشجوی دکتری کارآفرینی دانشگاه تهران

انتهای پیام/

برچسب ها: کسب و کار ، کارآفرینی

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: