شعر، مسأله ی چگونه گفتن است نه چه گفتن | یکتاپرس
اختصاصی یکتاپرس/نگاهی کوتاه به مجموعه شعر« نهنگی که از سینه پرید» اثر مه سا وفایی
دکترسید مهدی نژادهاشمی: شاعر مجموعه نهنگی که از سینه پرید، دارای فلسفه ی زیستی خود است و این نگاه جذابیت شعر ایشان را بیشتر می کند.
کد خبر: ۱۳۰۳۶۵
۰۹:۳۰ - ۰۲ تير ۱۴۰۲

شعر، مسأله ی چگونه گفتن است نه چه گفتن

دکتر سید مهدی نژادهاشمی: ساده نویسی زیبا نگاهی کوتاه به مجموعه شعر« نهنگی که از سینه پرید» اثر مه سا وفایی

کدام غار/ تو را بلعیده/که اینگونه سکوت کرده ای/ روی شکسته های خودت 
نظامی معتقد است زبان شعر تصویری است یعنی مزیّن به هنرهای بدیعی و بیانی، آنچه مشخص است" شعر "مسأله ی چگونه گفتن است نه چه گفتن! در این بیان آریه های بدیعی و بیانی شکل می گیرید که فرقی ندارد چه سبک و چه سیاقی درآن بکار رفته باشددر ژانرهای مختلف ادبی و سبک شناسی ازهمان قرون شکل گیری شعر فارسی با انواع شعرهایی روبرو هستیم که تقسیم بندی های متفاوتی دارد از ادبیات حماسی گرفته تا ادبیات غنایی و ... یک وجه از روحیه ی جاری و ساری در شعر ایران روحیه ی لطیف طبیعت گرایانه است و ثبت لحظه های کوتاه، که از قبل دوران سامانیان و بعد ازآن نمونه های زیادی در متون ادب فارسی روئیت می شود و از طرفی شطحیات عرفا، متون از قبیل تذکره الاولیا، سرشار از بیان ومفاهیم کوتاه عرفانی و فلسفی است آن چه بیشتر به ماهیت و چستی عالم می نگرد تا ظواهر، از طرفی در فرهنگ ادبیات شفاهی و فولکلور، آمیخته با شادی ها ثبت لحظه های خوشایند و.. است که نمونه های بارزی آن از دوران سامانیان بجای مانده ازجمله دو بیتی، سه بیتی، چهار بیتی های دوران منجیک که بار حس عاطفی و روحیه ی شادابی در آن موج می زند.

غرض از مطرح کردن این مبحث، نظری کوتاه بر مجموعه شعر آزاد "نهنگی که از سینه پرید" نوشته ی شاعر زیبا اندیش، خانم مه سا وفایی است،با 50 شعر کوتاه که توسط نشر شالگردن منتشر شده است.
شعر آغازین سخن، شعر پشت جلد کتاب است، اینجا با اثری ساده اما زیبا روبرو هستیم، این مطلب را به این خاطر مطرح می کنیم  که با زاویه ی دید و بیان متفاوت شاعر، در می یابیم، علیرغم اینکه شعر، کمترین بهره از عناصر رتوریک (بلاغت ) را دارد، لیکن با جنبه ی پوئتیک (برجسته سازی مفاهیم )به اثر تشخص می دهد، نوع بیان شاعر و استفاده مناسب از واژه گان بصورتی که در بر دارنده ی پارادوکس در محور معنا باشد را می توان از خصیصه های اشعار امروزی با رویکرد پسا نوگرانی به شمار آورد، که شاعر بخوبی از پس آن برآمده است.

ایجاد سطوح معنایی متفاوت با ساختار کلام عادی در شعر و بیان چند منظوره سبب شگفتی مخاطب خواهد شد: کدام غار/ تو را بلعیده/ که اینگونه سکوت کرده ای/ روی شکسته های خودت.خواننده این سه سطر را که می خواند:کدام غار/ تو را بلعیده/ که اینگونه سکوت کرده ای یک تصویر خفقانی به او دست می دهد که فکر می کند با صحنه ای مواجه است که عنصربیرونی خفقانی را در این سطر بوجود آورده اما زمانی که پاره چهارم:روی شکسته های خودت وارد عمل می شود قضیه فرق می کند جهان و عامل بیرونی مبدل به جهان درونی می شود و خط سیری ذهن خواننده اثر را می شکند.

سکوت کرده ای/ روی شکسته های خودت، غاری را تصور کنید که روی خود فروریخته است، آدمی را تصور کنید شکسته است و دل و دماغ سخن گفتن ندارد و...ناگفته نماند شعری که از جنبه های رتوریک(بلاغت کلام)کم بهره است و جنبه ی لفاظی و استفاده از آرایه ها ی ادبی را ندارد، بیشتر به نثر ساده تنه می زند، لیکن در شعر معناگرا، شالوده شکنی معنا بواسطه ی خلق آثار پارادوکس محورآنهم در حیطه درک و مفهوم می تواند عدم استفاده از بلاغت را در اثر کم رنگ نمایید و تا حدودی ضعف این حیطه را بپوشاند. 
اینجاست که  موجب تحسین مخاطب قرار می گیرد هنجار و نرم عادی کلام و بویژه (معنی)شکسته شده است ( منظور از شکست معنا  این است که حتی در مقدمه و تالی شعر آن نظم منطقی که بر ذهن متبادر می شود را می شکند) که منجر به اعتراف ناخودآگاه به ساده اما زیبا  می شود، کار شعر همین است، تخیل، پرواز ذهن و سیالیت آن، عنصر وزن از کلام گرفته شده است آرایه های آنچنانی از قبیل تکرار ها واژه آرایی و... برای اغنای مخاطب ندارد ولی از عناصر دیگر بهره برده است که در نهایت به اغنای مخاطب می انجامد.

به قول (یاکوبسون پارازیت) عبارات غیره منتظره و غریب و برجسته سازی در خودکاری زبان وقفه ایجاد می کند  لذا توجه خواننده را به خود جلب می کند اگر متنی با قدرت پیش بینی در خواننده همراه باشد یاکوبسون معتقد است معمولا به ابتذال می انجامد کاری که شاعر به خوبی توانسته از آن گریز داشته باشد و در نهایت این شعر پاره  ماهیت کنایه و استعاره دارد: در خود فرو نرو، سخنی بگو...بخاطر اینکه سخن به درازا کشیده نشود بسنده می کنیم به خوانش  و سخنی کوتاه در باره چند شعر دیگر از این مجموعه:
 دستم به خودم نمی رسد/ چه برسد به دستهای تو/ جا مانده ام / و دنیا عبور می کند  از ما 
 نوعی موسیقی کلام  با بسامد حرف سین در این شعر کوتاه به آرامی در ذهن می نشیند از تکنیک های ایجاد خوشایند ی آوایی در شعر آزاد  استفاده از ظرفیت های آوایی افعال (نمی رسد، چه برسد) در مقوله ی رتوریک قابل بررسی است  و در نهایت یک تصویر خوشایند دیگر به مخاطب ارائه می دهد.

شاعر مجموعه نهنگی که از سینه پرید، دارای فلسفه ی زیستی خود است و این نگاه جذابیت شعر ایشان را بیشتر می کند: چگونه می شود/کسی را دوست داشت/وقتی آدم ها/پازل هایی هستند/با تکه های گم شده 
نگاه متفاوت به تفاوت های فردی آدم ها، احساس و عواطف،دریچه ی نگاه شاعر را متمایز میکند و بیشتر شعر ایشان را به جنبه ی معنا سوق می دهد، از ثبت یک لحظه ی توصیفی کوتاه پا را فراتر می گذارد و خوانند را به تفکر وا می دارد. خوانش اشعار این شاعر ساده اما زیبا نویس را به خواننده گان ارجمند پیشنهاد می نمایم. 

انتهای پیام/

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: