مریم گمار: تحلیلی بر غزلی از رضا حدادیان | یکتاپرس
اختصاصی یکتاپرس؛
زبان شعری حدادیان کاملا  امروزی است با ترکیباتی جدید و تازه شعر را به کشف زبانی جدید میرساند در واقع تخیل شاعرانه و کشف ترکیبات رابطه متقابل دارند.
کد خبر: ۱۳۰۵۹۶
۰۹:۳۰ - ۰۴ تير ۱۴۰۲

مریم گمار
مریم گمار: تحلیلی بر غزلی از رضا حدادیان

سطر اوّل، پلّه پلّه نردبانم پاک شد
سطر دوّم‌، ردّپای آسمانم پاک شد

نقطه چین جای تمام سطرهایم را گرفت
خواستم چیزی بگویم که دهانم پاک شد

خواستم چیزی بگویم که وجودم خشت،خشت
پُرشد از دیوار و درهای جهانم‌پاک شد

دفترم دریا شد امّا با عبور موج ها
دست خطِ  کشتیِ بی بادبانم پاک شد

تا تبرها چشم وا کردند در آغوش باغ
شاخه،شاخه تک درخت نیمه جانم پاک شد

پلک وا کردم ،پُراز فریاد شد آیینه ام
پلک بستم،چشم های بی زبانم پاک شد

گردبادی آمد و با دستمال اَبری اش
ماه از تخته سیاه آسمانم پاک شد.

می دانیم که زبان‌خود یک نظام‌ نشانه ای است پس اگر می خواهید به زبان شعری کسی دست پیدا کنیم باید به نشانه ها و نماد ها  ودر پی آن به تاویل زبان ادبی توجه کنیم.« هیدگر زبان‌شناس می گوید مادر زبان زندگی می کنیم و هستی ما همان زبان ماست این خود زبان است که می گوید نه انسان» پس نتیجه آن است که زبان ادبی شاعر معرف اوست.   

در بیت اول و دوم‌ نشانه ای چون *سطر* استفاده کرده پس شاعر در دنیای سورئال قدم می گذارد و دراین کلید واژه از تکنیک تکرار بهره جسته و این باعث می شود ذهن مخاطب را درگیر کند و شعر لایه مند شود در مصرع اولِ بیت اول "نردبان' با وجود اینکه نشانه ای عینی می باشد اما شاعر از آن کار کرد معنا گریز و سورئال بهره برده. در واقع شاعر با درون خود به مکالمه می نشیند و نردبانی که راه رهایی و  باعث رشد و بالا رفتن در زندگی اش بوده پاک شده از آنجا که شاعر جهانش را در سطرها می بیند پس معنای پاک شدن در تاویل هم به  عادی ومعمولی کلمه نیست و شاعر در جستجوی فرا واقع پیش می رود وبه تصویر ذهنی می رسد و در تاویل دوم می تواند پاک شدن روح شاعر را برساند که در حالتی عرفانی به طهارت رسیده است.

در مصرع دوم بیت اول ترکیب (رد پای آسمان )کشفی جدید در شعریت غزل حدادیان می باشد او با زبانی امروزی وفرا واقع آسمان را به استعاره میرساند انچنان که آسمان را آدمی می پندارد خوب می دانیم تا زبانی به کار کرد ادبی و لانگ نرسد مطمئنا به زبانی شاعرانه و سورئال نمی رسد. زبان شعری حدادیان کاملا  امروزی است با  ترکیباتی جدید و تازه شعر را به کشف زبانی  جدید میرساند در واقع از نظر من تخیل شاعرانه و کشف ترکیبات رابطه متقابل دارند،  هرقدر تخیل شاعرانه ی شاعر قوی باشد ترکیبات امروزی و با زبانی تازه می سرایدکه این یکی از نکات مثبت و هنرمندانه رضا حدادیان دراشعارش می باشد. 

ترکیباتی چون (رد پای آسمان) (درهای جهان)(دست خط کشتی) (آغوش باغ )(چشم های بی زبان‌ (دستمال ابری) ( تخته سیاه اسمان) در این غزل به زیبایی شعر و تکنیک های ماهرانه ایشان می افزاید. شاعر در بیت دوم در حالتی خسته از توضیح از نشانه ای مانند (نقطه چین)استفاده می کند تا باز بتواند ادامه دهد در جای دیگر می گوید: خواستم چیزی بگویم دهانم پاک شد. آیا ما در زندگی روزمره خود دهانمان پاک می شود؟ خیر از همین جا می توانیم به قوه ی تخیل بالای شاعر رسید، سطر ونقطه چین دو کلید واژه کاملا سورئال و تصویری ذهنی را به رخ می کشد.

او از کلمات عادی یا (پارول) استفاده کرده تا به زبانی ادبی یا (لانگ)برسد. هرچند نشانه هایی چون(دریا) (آسمان) ( موج) (شاخه)(باغ)(گرد باد) همه تصویرهای عینی را به ذهن می آورد، اما او پارول( کلمات عادی )را به خدمت گرفته تا به زبانی ادبی و شاعرانه برسد او دال را به خدمت می گیرد تا به مدلول و محتوای زیبای شعر دست پیدا کند. در واقع هنجارهای زبان‌معمول را می شکند تا به برجسته سازی و آشنازدایی شعر برسد.

در تعریف برجسته سازی؛ هالیدی زبان شناس معروف می گوید؛ برجستگی که موثر باشد و خواننده را تکان دهد "فورگراندینگ "مهم ترین نوع عدول از زبان عادی است و کلام را از کلیشه وتکرار نجات می دهد وقتی زبان شاعری به این حد برسد یعنی عدول وبرجسته سازی هنرمندانه انجام داده به اوج کلام شاعرانه می رسد و رضاحدادیان به این برجسته سازی دست یافته است.

در بیت سوم شاعر تمام راه های رفته و نرفته زندگی اش را بسته می بیند آنچنان که درون خود را به تشخیص یا استعاره می رساندوبا درونی که حال زندانی است، در مکالمه است. درهای جهان می تواند تعبیری از گشایش های زندگی باشد که حالا آن را پاک شده می بیند و خود را زندانی، این بیت دارای ایهام است وتصویر کاملا ذهنی. در واقع چندصدایی و معنا گریزی در آن موج می زند.

در بیت چهارم‌ (دفتر) نمادی از زندگی شاعر می باشد که به دریایی بی کران‌تبدیل شده حالا با عبور موج ها که این(عبور موج) خود آرایه تشخیص می باشد، موج را چون آدمی هایی می پندارد در دو تاویل؛ یک تاویل می تواندغم های زندگی باشد و در تاویل دوم  افرادی که چون موج از کنارش عبور کردند و زندگیش را دگرگون. (دست خط  کشتی) که ترکیبی تازه و استعاری می باشد درواقع ا ز آن‌تاویل به  نشانه ها واثاری می شود  که شاعر در زندگیش به جا گذاشته. فضا، فضای سورئال واستعاری می باشد که شاعر باقدرت کامل از پس ان بر آمده همین طور از لحاظ آرایه های ادبی نشانه های دریا، موج، کشتی، بادبان، با هم تناسب معنایی دارید.

در بیت پنج ام از "نماد تبر "دو تاویل استباط می شود. ۱_تبر نشانه ای  است برای قطع کردن درخت. ۲_ تاویل دوم که به نظربنده بیشتر مد نظر شاعر بوده می شود استعاره ای از آدم هایی بدخواه وکار شکن باشد در دنیا ی شاعر که با زبانی سورئال و تصویری ذهنی همراه می شود. و در ترکیب" آغوش باغ"  با تشخیص به باغ جان می دهد و تصویری کاملا سورئال می سازد، حتی در این بیت  کلید واژه ها چون تبر، باغ، شاخه، درخت به خوبی باهم تناسب دارند.

در بیت شش ام شاعر هرچند نشانه های پلک، آیینه، چشم، و زبان استفاده کرده ولی فضای ان کاملا سورئال می باشد. کلید واژه "پلک " دارای تکنیک تکرار می باشد و علامت تاکید که مخاطب را به سمت خود می کشد و فضای شعر را مستحکم می کند. "فریاد آیینه" نمادی از درون طوفانی شاعر است و دارای تشخیص وکاملا فرا واقعی و"چشم های بی زبان"حاکی از آن است که شاعر با تمام غم وخشم درونی خود،نسبت به دنیای مقابل خود سکوت پیشه می کند هرچند با رنج درونش همراه می شود و او را می شکند. چشم های بی زبان داری حس آمیزی استعاری می باشد ترکیبات کاملا تصاویر ذهنی و فراواقعی را در بر دارد نشانه های چشم‌، پلک و زبان مراعات نظیر دربیت را نشان می دهد.

در بیت هفتم باز هم به تخیل شاعرانه سورئال و ترکیب های تازه می رسیم نماد "گردباد"در این جا سه تاویل همراه است ۱_گردباد نماد و نشانه ای از برهم خوردن نظم طبیعت است ۲_ دراین تاویل تصویری ذهنی است  که  می تواند حوادث ناخوشایند زندگی شاعر را به تصویر بکشد۳_می تواند شخصی باشد که با"دستمال ابری" یا بهتر بگویم‌ با دست هایی پر از غم که خود این ترکیب هم کاملا زبانی ادبی و سورئال می باشد. نشانه های زیبایی نور و روشنایی را از دل شاعر را پاک کرده است.

یاکوبسن می گوید؛ هرچند شعر جنبه های عاطفی زبان معیار را به کار می گیرد اما این کار را در خدمت اهداف خود انجام می دهد وشاعر به خوبی با رعایت نکات ادبی از پس آن برامده وجه مشترک و درخشان شعرهای حدادیان این است که فرق ندارد درچه قالبی وظرفی شعر می سرایند(سپید باشد یا غزل یا رباعی)در تمام سطوح شعری، شالوده شکنی و استفاده به موقع از آرایه های لفظی و معنوی چون استعاره و تشخص و جان بخشیدن به اشیا بی جان یا تناسب، تقابل وایهام جز لاینفک شعری ایشان است.

انتهای پیام/

دبیر گروه فرهنگ و هنر: رضوان ابوترابی

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: