چاپ چهارم رمان «لم یزرع» اثر محمد رضا بایرامی | یکتاپرس
معرفی کتاب یکتاپرس؛
چاپ چهارم رمان «لم‌یزرع» نوشته محمدرضا بایرامی برگزیده جایزه کتاب سال ،برگزیده جایزه ادبی جلال آل احمد و جایزه شهید حبیب غنی پور وارد بازار کتاب شد.
کد خبر: ۱۳۰۹۷۲
۱۰:۰۹ - ۰۷ تير ۱۴۰۲

چاپ چهارم رمان
گروه فرهنگ و هنر یکتا؛ معرفی کتاب
نشر نیستان چاپ چهارم رمان "لم یزرع" اثر محمد رضا بایرامی را منتشر کرد

رمان «لم‌یزرع» نوشته محمدرضا بایرامی که عنوان های برگزیده جایزه کتاب سال، برگزیده جایزه ادبی جلال آل احمد، برگزیده جایزه شهید حبیب غنی پور را در کارنامه خود دارد، سیاهی جنگ را از زاویه نگاه افرادی به تصویر کشیده است که خود آغاز کننده این رویداد بوده‌اند. بایرامی همچنین سعی کرده به نوعی مظلومیت شیعیان عراقی در طول هشت  سال دفاع مقدس را نیز به تصویر بکشد. شیعیانی که اگر در جنگ حضور داشتند ناچار از فشار حزب بعث بوده و اگر حضور نداشته‌ اند نیز زندگی و عرصه چنان بر آنها تنگ می‌شده که توان فکری و جسمی برای زندگی باقی نمی‌مانده است

«لم‌یزرع»با چنین تمی به سراغ ماجرای کشتار شیعیان منطقه دجیل در عراق رفته است. شیعیانی که بخاطر سوء قصد و ترور ناکام صدام در روستایشان و نه توسط خودشان حتی، حزب بعث تمامی خانه و کاشانه و زمین‌های کشاورزی‌شان را نابود می‌کند.

داستان این رمان با هوشمندی نویسنده و برای دور شدن از لختی و کرختی فضا از چند زاویه دید بهره می‌برد. راوی اصلی رمان سربازی جوان با نام سعدون است که از شیعیان دجیل است و دلباخته احلی دختری از اهل سنت این منطقه است و سنت‌های قبیله‌ای اجازه وصلت به آنها نمی‌دهد. سعدون در بن بست این رویداد تصمیم می‌گیرد داوطلبانه عازم جبهه شود و این آغاز فرجامی عجیب برای اوست، فرجامی که برخلاف تصورش نه در جبهه که در زادگاهش که از آن فراری شده رقم می‌خورد.

محمدرضا بایرامی که از نویسندگان پرکار در عرصه ادبیات دفاع مقدس به شمار می‌رود در این رمان استیصال انسان در مقابله با پدیده جنگ را به زیبایی به تصویر کشیده است. او انسان‌هایی را به تصویر می‌کشد که از سویی در مواجهه با جنگ وجه انسانی زندگی خود را به کلی از دست داده‌اند و از سوی دیگر انسان‌هایی را تصویر می‌کند که جنگ اجازه چشیدن طعم شیرین زندگی را از آنها گرفته و به استیصال کشاندتشان.

بایرامی با تکنیکی که پیش از این در آثار سینمایی می‌شد از آن سراغ گرفت، روایت‌های داستانی موازی با خط اصلی داستان را با فلاش بک‌هایی داستانی و با تغییر موقعیت و فضای روایت و زاویه دید و راوی صورت داده است. به عبارت دیگر او به جای انتخاب دیالوگ صرف و روایت از زبان قهرمان داستان، داستانی حاشیه‌ای را در فضای دیگر روایت می کند و این اتفاق ساده در تعادل و شناور بودن فضای داستانی و دور شدن از یکنواختی آن بسیار موثر است.

شاید بتوان درخشان‌ترین بخش این رمان را پایان‌بندی و فصول پایانی آن دانست که تکلیف قهرمان داستان را به نوعی مشخص می‌کند و فرجام پایانی زندگی او را درست در زمانی که احساس می‌کند به آرامش نزدیک شده است مشخص می‌سازد؛ زیبایی روایت این بخش و تصویرسازی‌های زیبای آن را باید شگفت‌ترین بخش این رمان به شمار آورد.

رمان «لم‌یزرع» شاید نه برترین که آغازی درخشان است بر فصل تازه‌ای از خلق ادبیات داستانی دفاع مقدس که سعی دارد رویکردی تازه بر این گونه از داستان‌نویسی رقم بزند.

انتهای پیام/

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: