مرگ، زنگ در میلان کوندرا را هم زد | یکتاپرس
میلان کوندرا نویسنده‌، نمایشنامه‌نویس، شاعر و یکی از تأثیرگذار ترین رمان‌نویسان قرن بیستم آخرین صفحه کتاب زندگی اش را بست و به خط پایان رسید
کد خبر: ۱۳۲۵۴۳
۱۵:۴۸ - ۲۱ تير ۱۴۰۲

 میلان کوندرا

میلان کوندرا نویسنده‌ی داستان‌های کوتاه، نمایشنامه‌نویس، مقاله‌نویس، شاعر و یکی از بزرگ‌ترین و تأثیرگذار ترین رمان‌نویسان قرن بیستم آخرین صفحه کتاب زندگی اش را بست و به خط پایان رسید.

میلان کوندرا (Milan Kundera)، نویسنده‌ی اهل چکسلواکی، در شهر برنو به دنیا آمد. پدرش موسیقی‌دان و پیانیست معروفی بود و ریاست آکادمی موسیقی جاناسک در برنو را بر عهده داشت. میلان کوندرا نیز نواختن پیانو را از پدر آموخت و بعداً به تحصیل موسیقی‌شناسی پرداخت. تأثیر این شناخت موسیقایی را می‌توان در سراسر آثارش دید. وی در چهارده‌سالگی به شعر روی آورد. تحصیلاتش را در رشته‌ی ادبیات و زیبایی‌شناسی در دانشکده‌ ی هنر دانشگاه چارلز در پراگ گذراند و پس از آن به دانشکده‌ی فیلم آکادمی هنرهای نمایشی پراگ منتقل شد. پس از فارغ‌التحصیلی در سال 1952، در دانشکده‌ی فیلم به‌عنوان مدرس ادبیات جهان مشغول به کار شد. در سال 1956، مجدداً در حزب پذیرفته شد ولی نهایتاً در 1970 برای بار دوم از حزب اخراجش کردند. میلان کوندرا در کنار دیگر جوانان و روشنفکران کشورش، در جنبش بهار پراگ فعالیت می‌کرد. بهار پراگ دوره‌ی کوتاهی از اصلاحات دموکراتیک در چکسلواکی در سال 1968 بود که با حمله‌ی شوروی به شکست انجامید.

با اشغال کشورش توسط شوروی، دوره‌ای از محدودیت‌های سیاسی آغاز شد. نام میلان کوندرا نیز در فهرست سیاه قرار گرفت. و با این ایده که «اهمیت پاییز پراگ ممکن است از بهارش بیشتر باشد» به نقد دیگر هم فکران خود پرداخت. با این حال، نه‌تنها از دانشگاه اخراج شد، بلکه عرضه و انتشار کتاب‌هایش نیز ممنوع اعلام شد. در این دوره، برای امرار معاش به نوشتن طالع‌بینی روی آورد. کوندرا از سال 1975 به فرانسه تبعید شد و با سلب تابعیتش در کشورش، چند سال بعد به تابعیت فرانسه درآمد.

فعالیت‌های ادبی میلان کوندرا:  میلان کوندرا فعالیت ادبی‌اش را خیلی زود و در نوجوانی با نوشتن شعر آغاز کرد. او چندین مجموعه شعر را در دهه‌ی 1950 به چاپ رساند که بعداً به دلیل لحن کنایی و جنسی از انتشار آن‌ها جلوگیری شد. او پس از چند داستان کوتاه و یک نمایشنامه‌ی تک‌پرده‌ای بسیار موفق به نام «صاحبان کلیدها» (1962)، رمان «شوخی»، اولین رمان و یکی از بزرگ‌ترین آثارش، را در سال 1967 منتشر کرد. این رمان به چندین زبان دنیا ترجمه شد و برای او شهرت زیادی به دنبال آورد.«زندگی جای دیگری است» (1969)،دومین رمان وی،به دلیل سخت‌گیری‌ های حزب کمونیست در چک اجازه‌ی انتشار نیافت. او برای این که انتشار آثارش در کشورش با موانع زیادی رو‌ به‌رو بود، از سال 1993 به بعد رمان‌های خود را به زبان فرانسه نوشته است. چاپ و انتشار آثار میلان تا سال 1989 در سرزمین مادری‌اش ممنوع بود. بین سال‌های 1985 تا 1987، او بازنگری ترجمه‌های فرانسوی آثار قبلی‌ اش را خودش انجام داد. کتاب‌های او به بسیاری از زبان‌های دیگر نیز ترجمه شده است.

بهترین کتاب‌های میلان کوندرا:کتاب بار هستی (The Unbearable Lightness of Being): این کتاب که با نام سبکی تحمل‌ناپذیر هستی  نیز شناخته می‌شود، در سال 1984 نوشته شد. داستان این کتاب در مورد دو زن، دو مرد و یک سگ و زندگی آن‌ها در دوران جنبش بهار پراگ است.کتاب به زندگی درونی این افراد با محور عشق، تعهد و سیاست می‌پردازد . توما، شخصیت اصلی رمان، یک جراح است که با زنان زیادی ارتباط دارد، در این میان در یک مواجهه‌  تصادفی، عاشق دختر فقیر و ساده‌ای به نام ترزا می‌شود. توما هم‌زمان روابطش با زنان دیگر را نیز ادامه می‌دهد.از جمله با سابینا، زن نقاشی که همچون توما علاقه‌ای به رابطه‌ی متعهدانه ندارد. زندگی شخصیت‌های داستان درمیانه‌ ی تضادهای وجودی بین سبُکی زندگی و اتفاقات و سنگینی انتخاب‌های فردی می‌گذرد. گویا که زندگی تنها در این میانه جریان دارد.

کتاب جاودانگی (Immortality): این رمان طولانی‌ترین و فلسفی‌ترین رمان میلان کوندرا است، ولی با وجود عمیق بودن، همچنان زبان طنز و کنایه‌آمیزی دارد. جاودانگی رمانی است در هفت قسمت. شخصیت محوری داستان زنی به نام اگنس و احساس تنهایی اوست. در این داستان با نوعی رمان پست‌مدرنیستی رو‌به‌رو هستیم که قصه‌ی چندانی ندارد ولی مسائل و درگیری‌های ذهنی شخصیت‌های انسانی در آن محوریت دارند.

کتاب زندگی جای دیگری است (Life Is Elsewhere): در 1973 به فرانسه چاپ شد. این کتاب زندگی‌نامه‌ی ساختگی شاعری است به نام یارومیل. میلان کوندرا هسته‌ی زندگی شاعرانی همچون آرتور رمبو، پرسی بیش شلی و میخائیل لرمانتوف را برای به تصویر کشیدن یارومیل بیرون کشیده است. زندگی و رشد یارومیل روایتی از ورود میل رمانتیک یارومیل به عالم آرمان‌های سیاسی‌اش و طغیان علیه وضع موجود است.

کتاب آهستگی (Slowness): در 1995 به فرانسه چاپ شد. این رمان اولین اثر میلان کوندرا است که به زبان فرانسه نوشته شد. این کتاب نوشته‌ای در ستایش آهستگی است. میلان کوندرا در این رمان چندین خط داستانی را در کنار هم به پیش ‌می‌برد. هر کدام از این خطوط داستانی بخشی از دیدگاه او را در مورد مدرنیته، حافظه و احساس بیان می‌کنند.

سبک نگارش و دیدگاه های میلان کوندرا: میلان کوندرا خود را نویسنده‌ای بدون پیام می‌داند و معتقد است جوهر رمانْ کنایه است. اغلب رمان‌های او بر محور سرگشتگی وجودی انسان در دنیای امروز می‌گردد. میلان کوندرا این سرگشتگی رنج‌آور را با سرخوشی ناشی از اتفاقات تصادفی که در زندگی ممکن است برای هر کسی رخ دهد درهم‌ می‌آمیزد. او می‌گوید: «هیچ وسیله‌ای برای تشخیص تصمیم درست وجود ندارد، زیرا هیچ مقایسه‌ای امکان‌پذیر نیست. در زندگی با همه‌چیز برای نخستین‌‌بار مواجه می‌شویم»، بنابراین زندگی وضعیت متناقضی پیش روی ما می‌گذارد. از یک طرف، با سنگینی انتخاب و از طرف دیگر، با سبکی اتفاق رو‌به‌روییم

 میلان کوندرا تأکید می‌کند که رمان‌هایش از آن نوع زیبایی‌شناسی که رمان‌های روان‌شناختی از آن برخوردارند بی‌بهره است. می‌گوید: «همه‌ی رمان‌ها در هر عصری با معمای خود سروکار دارند... اگر من خودم را خارج از رمان روان‌شناختی قرار می‌دهم به این معنا نیست که می‌خواهم شخصیت‌های رمان‌هایم را از زندگی معنوی محروم کنم. فقط به این معناست که معماهای دیگری وجود دارد؛ سؤالات دیگری که رمان‌های من در درجه‌ی اول به دنبال آن هستند. درک رمز وجودی چیزی است که رمان‌های من در جست‌وجوی آن‌اند.» به همین دلیل اغلب در داستان‌های میلان کوندرا می‌بینیم که راوی داستانْ سوم شخص است تا مجالی برای گفت‌وگوی درونی ایجاد شود. در عین حال، شخصیت‌های داستان‌ها بدون تاریخ و پیشینه‌اند. چیزی در مورد ویژگی‌های شخصیتی، چهره و طبقه‌ی آن‌ها در داستان گفته نمی‌شود. گویا آن‌ها می‌توانند هر کسی باشند.

شوخی و فراموشی از محوری‌ترین مضامین مطرح در آثار میلان کوندرا است. فراموشی در آثار او را بسیار متأثر از مارتین هایدگر و فریدریش ویلهلم نیچه می‌دانند، همچنان‌ که طنز و شوخی معمول در آثارش را متأثر از میراث جریان ادبی روشنگری اروپایی می‌پندارند. در کتاب‌های میلان کوندرا طنز با تقدس‌زدایی از پدیده‌ها علیه ایدئولوژی‌های توتالیتر عمل می‌کند و کوندرا همواره به‌خوبی از این ویژگی برای غلبه بر تلخی زندگی تحت جزم‌اندیشی و ایدئولوژی استفاده می‌کند.

جوایز و افتخارات میلان کوندرا

  • 1973: رمان زندگی جای دیگری است، جایزه‌ی مدیسی برای بهترین رمان خارجی
  • 1978: کتاب والس خداحافظی، جایزه‌ی موندلو ایتالیا
  • 1981: کتاب خنده و فراموشی، جایزه‌ی کامنولث اوارد آمریکا
  • 1982: جایزه‌ی اروپا لیتراتور
  • سیارکی که در رصدخانه‌ی کلت (Kleť) در سال 1983 کشف شد، به افتخار میلان کوندرا، سیارک 7390 کوندرا نام‌گذاری شده است.
  • 1985: جایزه‌ی اورشلیم
  • 1987: جایزه‌ی دولتی اتریش برای ادبیات اروپا
  • 2000: جایزه‌ی هردر
  • 2009: جایزه‌ی پریکس موندیال سینو دل دوکا
  • 2011: جایزه‌ی اووید
  • 2020: جایزه‌ی فرانتس کافکا از چکسلواکی

انتهای پیام/

منبع: کتابراه

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: