گذری بر اندیشه های شعری یاکوبسن نابغه زبانشناسی ِشعر | یکتاپرس
اختصاصی یکتاپرس/ نویسنده: مریم گمار
بقول پروست بدون استعاره خاطره ای راستین وجود ندارد وبدون مجاز مناسبات میان داستان رمان و شعر وجود نخواهد داشت
کد خبر: ۱۳۷۸۳۷
۱۴:۲۴ - ۰۸ شهريور ۱۴۰۲

 یاکوبسن نابغه زبانشناسی ِشعر
نویسنده؛ مریم گمار: گذری بر اندیشه های شعری یاکوبسن نابغه زبانشناسی ِشعر

رومن یاکوبسن زبانشناس وادیب روسی بود که متولد ۱۸۹۶ است و ۸۶ زندگی کرد اگر ایشان را از نوابغ قرن بیستم‌ بدانیم بی جا نبوده چرا که تمام عمر در راه تحلیل و شناخت زبان ادبی تلاشی بی وقفه کرد هرچند فعالیت هایش بیش از اینهاست اما عمده دستاورد او را باید در زمینه ی نظریه های ادبی ونقد و زبان شعر دانست که ثاثیر بسیار بر زبان شعری امروز داشته و خواهد داشت. یاکوبسن موسس حلقه ی زبان شناسی مسکو و از پایه گذاران فرمالیسم روسی و مکتب زبان شناسی پراگ می باشد.

ایشان در امریکا در دانشگاه های کلمبیا ،هاروارد وانستیتوی تکنولوژی ماساچوست به تدریس زبان شناسی و ارتباط شناسی پرداخت اولین کتاب خود را با عنوان زبان شناسی ونظریه ادبی در مجموعه ی( روش وبیان زبان) منتشر کرد.  در عمر پر بار خود مقاالات و رساله های زیادی در باب زبانشناسی ،روابط بینامتنی و ارتباط نوشت از جمله مهمترین آنها می توان از مقالات زیر نام برد:
۱_ (یاد داشت هایی درباره پاسترناک )۱۹۳۵__۲_دوسویه ی زبان و دوگانه پریشی ۱۹۵۶

شناخت نظریات مهم یاکوبسن؛ به دو قسمت تقسیم می شود

۱_روابط بینامتنی و زبان شناسی او -------------------------------------------------------------

باید بگویم می توان یاکوبسن را بعد از دوسوسور نابغه دوم در قرن بیستم در زمینه زبان شناسی و تحلیل شعر دانست چرا که در بسط و گسترش تحلیل شعر و نظریات ادبی بسیار کوشید. او در زبان شناسی تحت تاثیر دوسوسور و کلود لویی استروس بود اما همین تاثیر پذیری از دوسوسور عاملی شد که تحلیل گر و زبانشناس بزرگی شود. اولین کار یاکوبسن درباره شعر چک بود اون نشان داد که شعر نه تنها خود را با زبان همخوان نمی کند، بلکه شکل آن کاربرد متفاوت وتازه ای است از زبان.

ایشان‌ معتقد بود هرچند شعر جنبه های عاطفی زبان معیار یا همان گفتار را در نظر می گیرد اما این کار را در خدمت اهداف خود انجام می دهد. در فصل دوازده ام کتاب مکالمه ها یاکوبیسن در مورد اشعار پوشکین به عنوان ویراستار برگردان می گوید که آن را به دو زبان چک و لهستانی را بررسی کرد و به این نتیجه رسید که بعضی کلمات هرگز از زبانی به زبان دیگر ترجمه نمی شوند

او باز در مقاله ای به نام (نظریه ادبی دستور زبان) به آن اشاره کرد. حالا اگر بگوییم چرا؟

پاسخ آن‌است که معنایی که در یک فرهنگ وکشور استفاده می شود یک نوع قرار داد میان فرهنگ آن جامعه است و ممکن است در فرهنگ و کشور دیگر آن معنای نخست از آن‌استنباط نشود
رومن‌یاکوبسن درست درهمین زمان پا را از ترجمه فرا گذاشت و وارد حیطه زبان شناسی وسیع تری شد.تلاش کرد تا قائده ای کلی برای ترجمه بنا نهد تا آن را آسان تر کند. ( این قائده را همان روابط بنیامتنی یاکوبسن می گویند که بتفسیر باز می گویم )

او در مقاله ای بانام« جنبه های زبان شناسی» ترجمه را سه گونه برشمرده؛----------------------------

۱_ترجمه (درون زبانی)؛، تاویل و ترجمه نشانه های زبان شناسی کتابهای کهن وباستانی یک کشور به زبان امروزی ، برای مثال ؛تحلیل و نشانه شناسی کتاب زبان کهنه شاهنامه به زبان امروزی.
۲_ترجمه (بینا زبانی) ؛تاویل نشانه های زبان شناسی یک زبان به نشانه های زبان شناسی یک زبان دیگر ،مانند؛ ترجمه زبان یک کشور به زبان کشور دیگر مانند زبان ایرانی به انگلیسی

۳_ترجمه (بینا نشانه ای)یا (برگردان غیر کلامی)؛ تاویل نشانه های زبانی شناسی به نظام های دیگر زبان، مانند برگردان زبان ادبی به سینما ونقاشی.

ترجمه بینانشانه ای یک رابطه دو سویه میان رمان ادبی و فیلم برقرار می کند. مانند ساخت فیلم " شب های روشن " فرزاد موتمن که از نگارش رمان " شب های روشن داستایوفسکی "اتفاق افتاده، و به فیلم تبدیل شده بنابراین همیشه رابطه ای بین زبان ادبی و زبان هنری در حال اجراست. که البته دگرگونی زبان بیشتر در نوع دوم وسوم ترجمه یاکوبسن اتفاق می افتد.

او در سال ۱۹۵۶ مقاله (دوسویه زبان و دوگونه زبان پریشی) را نوشت. که برای فهم کلی مناسبات شعر دو اصل زبانشناسی گزینش و ترکیب را پیشنهاد داد که در مقاالاتش با نام (استعاره )و (مجاز مرسل) دیده می شود و به زبان ساده همان جانشینی و همنشینی فردینان دوسوسور می باشد.

۱_در ترکیب واژگان که سازنده جمله می شوند محور همنشینی زبان است از نظر یاکوبسن تاکید شعر بر محور همنشینی و ترکیب کلمات است همان( مجاز مرسل)

۲_گزینش یا جانشینی در شعر؛ یعنی اجزا گفتار را به جای موارد مشابه انتخاب میکند و در شعر قرار می دهد همان( استعاره)

شاید امروز متوجه اهمیت گفتار یاکوبسن نباشیم. اما با کمی دقت در آن می یابید که این عنصر جانشینی و همنشینی در شعر امروز تنها عاملی است که زبان ما را در شعر به بلوغ فکری و ادبی می رساند. پس خیلی عجیب نیست که یاکوبسن را زبانش شناس ونشانه شناس عالی بدانیم چرا که تمام سعی خود را می کنیم تا شعری را به بلوغ ادبی و تحلیل وتاویل برسانیم ودر آخر می بینیم که همان گفتار یاکوبسن اتفاق افتاده.

از نظر من او را باید یکی از نوابغ زبان شناسی دانست. شاید بگویید فردینان دو سوسور آن را پیش از یاکوبسن کشف کرده که درست است اما موضوع مهم آن است که یاکوبسن آن را بسط و گسترش داد تا به زبان زیباتری بر ذهن شاعران و منتقدین بنشیند او زوایای پنهان را از یک جمله ادبی با آشنازدایی و برجسته سازی بیرون کشید و به تحلیل پرداخت که اگر او را نابغه ننامیم در حقش اجحاف شده است.

در عقیده یاکوبسن برای شناخت درون مایه ها باید از زبان شعر آغاز کرد. و از نظر من شاعر دقیقاا درست است اگر زبان شاعرانه و فرا معیار باشد ،دال ومدلول با هم به انسجام خوبی رسیده و شعر داری چندین تاویل می شود او همراه کلود لوی استروس در مقاله مشهور گربه های بودلر نوشت؛ تحلیل شعر چیزی نیست جز تحلیل ترکیب ها در واقع منظور او این است که همیشه زبان ادبی فقط به شعر و رمان ختم نمی شود بلکه به سینما ونشانه های زبانی دیگر در زندگی می رسد. مانند رمان بلندی ها ی بادگیر که از روی نشانه های ادبی آن فیلم سینمایی ساخته شد.

یاکوبسن در یکی از سخنرانی های خود در دانشگاه مازاریک ۱۹۳۵ به (عامل سلطه)اشاره می کند حالا عامل سلطه چیست؟: عاملی متمرکز که دگرگون کننده دیگر عوامل زمان خود باشد عامل مسلط می گویند. برای مثال هنر نقاشی در اروپای رنسانس عامل مسلط بود و هنر های دیگر به آن گرایش داشتند.

از منظر شعر شناسی یاکوبسن نیت های درونی شعر با فلسفه و دیالکتیک اجتماعی پیوند دارد و اگر در یک شعر تاویل های مختلف پیدا نشود مطمئنا شعری عمیق و تاثیر گذار نخواهد بود (ازاین رو تکامل شعری در دگرگونی روش بیان شاعرانه است او عامل مسلط شعر را زیبایی شناسی آن خوانده ) بر اساس تقسیم بندی او رمان های کلاسیک و رئالیستی وابسته به مجاز مرسلند یا همنشینی و رمان های رمانتیک و سمبولیست استعاری هستند و جایگزینی در کلام. مانند رمان جمیز جویز( یولیسس) استعاری است و شاعرانه.

حتی بعد از یاکوبسن ژارژ زنت نشانه شناس فرانسوی در مقاله( مجاز مرسل در آثار مارسل پروست) کوشید تا نشان دهد در رمان (در جستجوی زمان از دست رفته) پروست چقد استعاره و مجاز قابل تعمیم است بقول پروست بدون استعاره خاطره ای راستین وجود ندارد وبدون مجاز مناسبات میان داستان رمان و شعر وجود نخواهد داشت

۲_نظریه ارتباط یاکوبسن-------------------------------------------------------------------------------

نظریه ارتباط مبحثی بسیار عمیق و قابل تآملی بود که در نیمه دوم زندگیش نوشت در واقع در نظریه ارتباط شش عنصر سازنده وجود دارد که رخدادهای زبانی را برجسته می کند
یاکوبسن به تحلیل آن می پردازد که عبارتند از؛ ۱_پیام (ادبی) ، ۲_گیرنده(کوششی ) ، ۳_ فرستنده(عاطفی) ، ۴_تماس( کلامی) ،۵_ کد یا رمز (فرازبانی) ، ۶_ زمینه (ارجاعی)

حلا با نگاهی ساده و روان به این موضوع، می پردازیم:

۱_فرستنده(عاطفی) یعنی:(منی که صحبت می کنم و درحال ارتباط با شما هستم فرستنده و کار کرد آن عا طفی است، دلیل آن هم این است که با عادت های کلامی و زبانی که غالبا عاطفی ست روبرو می شوید.

۲_؛ (گیرنده یا کوششی ) شما کسی که تلاش می کنی سخن مرا متوجه شوی و درک کنی.

۳_( پیام یا کار کرد ادبی) پیامی است که میخواهم به شما منتقل کنم. این پیام کار کرد ادبی دارد چرا که سه عنصر دیگر در دل این پیام معنا پیدا می کند.

۴_ تماس (کلامی) حالا اگر زبان پیام عادی و عاملی ساده باشد همان تماس و کلامی می باشد که عنصر چهارم را می سازد

۵_زمینه (ارجاعی)وقتی این مکالمه صورت می گیرد که آشنایی و درکی از هم داشته باشیم مانند اینکه حداقل هم زبان و یا دارای یک فرهنگ مشترک باشیم. که در اینصورت اگر هم زبان هم نباشیم با ترجمه کلمات به علت فرهنگ مشترکی که داریم حداقل به درک مشترکی می رسیم 

۶_(رمز یا کد) اگر در زبان خود از نشانه ای یا رمزی استفاده کنیم که در فرهنگ‌ما جا افتاده و راهنمایی برای گیرنده باشد به آن کد یا رمز می گوییم.

یاکوبسن کار کرد ادبی را عامل مسلط این شش عنصر می داند، چرا که کارکرد ادبی در زبان است که ما را به شناخت یکدیگر می رساند حالا چه در زندگی چه در شعر.

یاکوبسن کوشید تا کار کرد عاطفی پیام شاعرانه را به کار کرد ارجاعی (زمینه) تبدیل کند. ساده تر عنوان کنم:  این مسئله همان توضیح نظریه ارتباط با استفاده از روابط بنیامتنی ترجمه اوست که نیمی از عمرش را کوشید تا با فراهم آوری انواع روابط بینامتنی (سه نوع ترجمه) بستری برای شکوفایی زبان شاعرانه فراهم کند و بحق موفق بوده است. او با تحلیل وپرداخت به زبان شناسی شعر کوشید تا زبان ویژه ای از شعر بیابد که فراتر از کلامات هرروزه وعامیانه شاعر باشدو همین هنر ونبوغ او در زبان شناسی و از همه مهمتر تلاش بی شائبه اش بود که نام او را تا همیشه ماندگار کرد.

انتهای پیام/

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: