13 شهریور؛ روز بزرگداشت ابوریحان بیرونی | یکتاپرس
ابوریحان بیرونی را از بزرگ‌ترین دانشمندان مسلمان و یکی از بزرگ‌ترین دانشمندانِ ایرانی در همهٔ اعصار می‌دانند.
کد خبر: ۱۳۸۲۷۵
۰۸:۳۰ - ۱۳ شهريور ۱۴۰۲

 ابوریحان بیرونی

ابوریحان محمد بن احمد بیرونی(۳ ذیحجه ۳۶۲ – بعد از سال ۴۴۲ ه‍.ق)، دانشمند، ستاره شناس، ریاضی دان، تاریخ نگار، تقویم شناس و ... سدهٔ چهارم و پنجم هجری است. بیرونی را از بزرگ‌ترین دانشمندان مسلمان و یکی از بزرگ‌ترین دانشمندانِ ایرانی در همهٔ اعصار می‌دانند. همچنین،  او به زبان‌های خوارزمی، فارسی، عبری، فارسی و سانسکریت مسلط بود. بیرونی یک «نویسندهٔ بی‌طرف» در نگارشِ باورهای مردمِ کشورهای گونه‌گون بود و به‌پاسِ پژوهش‌های قابلِ توجهش، با عنوانِ اُستاد شناخته شده‌است.

علاوه بر اصلاحات و بهبودهایی که او در ریاضیات محاسباتی و تجربی و همچنین روش‌های تجربی ارائه داد، مشارکت‌های چشمگیر بیرونی شامل محاسبات علمی خاص و فنی گسترده‌است. او با استفاده از روش‌های پذیرفته شده برای محاسبه ارتفاع یک کوه، راهی برای محاسبه شعاع زمین ارائه کرد. میزانی که او به دست آورد، تنها ۱۷٫۲ کیلومتر کمتر از تخمین فعلی ناسا از شعاع قطبی زمین است.

ابوریحان محمد بن احمد در حومه (بیرون) شهر کاث مرکز امارت خوارزم متولد شد و بدین سبب، او را «بیرونی» لقب داده‌اند. او ۲۵ سال اول زندگی خود را در همان شهر سپری کرد و به یادگیری علوم العربیه (فقه و الهیات اسلامی،زبان عربی و غیره) و علوم العجمیه (به خصوص علوم یونانی، ریاضیات، نجوم، طب و غیره) مشغول بود. او در این دوره از زندگی‌اش با ابن سینای نوجوان که تنها ۷سال از او کوچک‌تر بود مکاتبه و تبادل نظر داشت که برخی نامه‌هایشان در ربط با فلسفه طبیعی ارسطو و فلسفه مشاء باقی مانده‌است. 

وی با سقوط آل آفریغ در اثر حمله امیر مأمون بن محمد از گرگانج، و زادگاهش را با عجله بسیار و به گونه‌ای که حتی نتوانست پژوهش‌هایش را با خود ببرد، به مقصد بخارا، پایتخت امارت آل سامان، ترک کرد تا با امیر منصور ثانی بن نوح ثانی سامانی  (حکومت در ۳۸۷–۳۸۹ ه‍.ق/ ۹۹۷–۹۹۹ م) دیدار کند و به خدمت دربار او در آید. او این امیر را به عنوان یکی از اولین حامیان خود ستوده‌است. مقصد بعدی‌اش گرگان و دربار امیر قابوس بن وشمگیر بود. در زمان اقامت در گرگان، بیرونی کوشید مانند اصحاب ممتحن قطر زمین را اندازه بگیرد و اختلاف نظر موجود در ربط با حاصل کار آنان (۵۶ میل بنا به یک روایت، دو سوم میل بیش از مقدار قبلی مطابق گفته فرغانی) را از میان بردارد. ظاهراً این مسئله برای بیرونی از اهمیتی بسیار داشت، اما قابوس، حامی او، در میانه راه علاقه خود به این موضوع را دست داد و نتیجتاً بیرونی نتوانست کار را به سرانجام برساند. این یک ناامیدی بزرگ برای ابوریحان بود و او تلاش کرد از حمایت امیر دیگری برخوردار شود. نیز امیدش به بازگشت آل آفریغ به قدرت در خوارزم را از دست داده بود و دربار آل مأمون در گرگانج هم به پرورش علم و هنر مشهور شده بود. بازگشت به زادگاهش و هم‌نشینی با دانشمندان بزرگ عصر چون  ابن سینا، و غیره برایش جاذبه‌ای داشت که نمی‌توانست نادیده بگیرد. در نتیجه، تصمیم گرفت که با امرای آل مأمون صلح کند.

بیرونی ۴۰۶ و ۴۰۷ ه‍.ق را به کار رصد مشغول بود و برخی از این ارصاد را در کاخ مأمون بن مأمون انجام داد. او با حمایت مالی امیر دستگاهی رصدی به نام حلقهٔ شاهیه ساخت و برای آخرین مرتبه در جمعه ۴ رجب ۴۰۷ در گرگانج آسمان را رصد کرد. در همان سال مأمون توسط سربازانش کشته شد و سلطان محمود غزنوی سال بعد گرگانج را تصرف کرد و...

فلسفه: بیرونی دقّت و اصابتِ نظرِ خویش را مدیون مطالعات فلسفی بود، امّا او در فلسفه  پیرو روش متعارف عهد خویش یعنی آن روش که به وسیلهٔ فارابی و نظایر آنان تحکیم و تدوین شده، نبود. وی همچنین از آثار فلسفی هندوان کتاب‌هایی همچون «شامل» را به عربی ترجمه نمود.

ستاره شناسی و ریاضیات: نوشته‌هایی از بیرونی در دست است که به وضوح در آن‌ها از گردشِ زمین به دورِ خودش نام برده می‌شود. در کتابِ «استیعاب الوجوه الممکنة فی صنعة الاسطرلاب» ابوریحان می‌گوید: «از ابو سعید سجزی، اُسطرلابی از نوع واحد و بسط دیدم که از شمالی و جنوبی مرکّب نبود و آن را اسطرلاب زورقی می‌نامید و او را به جهت اختراع آن اسطرلاب تحسین کردم چه اختراع آن متکی بر اصلی است قائم به ذات خود و مبنی بر عقیدهٔ مردمی است که زمین را متحرّک دانسته و حرکت یومی را به زمین نسبت می‌دهند و نه به کرهٔ سماوی. بدون شک این شبهه‌ای است که تحلیلش در نهایتِ دشواری؛ و قولی است که رقع و ابطالش در کمال صعوبت است. مهندسان و علمای هیئت که اعتماد و استناد ایشان بر خطوط مساحیه(= مدارات و نصف النهارات و استوای فلکی و دائرةالبروج) است؛ در نقضِ این شبهه و رد آن عقیدت بسی ناچیز و تهی دست باشند و هرگز دفع آن شبهه را اقامت برهان و تقریر دلیلی نتوانند نمود؛ زیرا چه حرکت یومی را از زمین بدانند و چه آن را به کرهٔ سماوی نسبت دهند در هر دو حالت به صناعت آنان زیانی نمی‌رسد و اگر نقض این اعتقاد و تحلیل این شبهه امکان‌پذیر باشد موکول به رای فلاسفهٔ طبیعی دان است.»

محاسبه شعاع زمین: ابوریحان بیرونی در کتاب «الاسطرلاب» روشی برای محاسبهٔ شعاع زمین ارائه می‌کند (بوسیلهٔ افتِ افق وقتی از ارتفاعات به افق نگاه می‌کنیم). بعدها در کتابِ «قانون مسعودی» ابوریحان عملی کردن این روش توسط خود را گزارش می‌دهد. اندازه‌گیریِ او یک درجهٔ سطح زمین را ۵۸ میل به‌دست آورده‌است که با توجه به اینکه هر میل عربی ۱۹۷۳٫۳ متر است، شعاعِ زمین ۶۵۶۰ کیلومتر (بر حسبِ واحدهایِ امروزی) به دست می‌آید که تا حدِ خوبی به مقدارِ صحیحِ آن نزدیک است.

خورشید گرفتگی هشتم آوریل سال ۱۰۱۹ را در کوه‌های لغمان در افغانستان کنونی را رصد و بررسی کرد و ماه گرفتگی سپتامبر همین سال را در غزنی پژوهید.

دانش فیزیک: وی اپیکتوگرام یعنی چگال سنج (ابزاری برای سنجش وزن مخصوص در فیزیک ) را اختراع نمود که با آن وزن مخصوص چیزها تعیین می‌شود.

زیست شناسی و فرگشت: بیرونی در کتاب تحقیق ماللهند به توضیح روندهای طبیعی و از جمله نظرات زیست شناختی مربوط به تکامل (فرگشت) می‌پردازد. برخی از اندیشمندان نظرات بیرونی را با داروینیسم و انتخاب طبیعی قابل قیاس می‌دانند.تکامل یکی از این نظرات مشابه با نظریه بنیادین مالتوس دربارهٔ عدم تناسب میان نسبت تولید مثل و نیازهای ابتدایی حیات است. بیرونی می‌گوید:«حیات جهان بستگی به دانه افشانی و زاد و ولد دارد. با گذشت زمان هر دوی این فرایندها افزایش می‌یابند. این افزایش نامحدود است حال آنکه جهان محدود است».

دیدگاه درباره خط عربی، زبان فارسی، اسلام و ایرانیان: قریب به اتفاق تالیفات ابوریحان بیرونی تماماً به زبان عربی یعنی زبان علمی و همه کس فهم عالم اسلام و ایران بوده‌است. تنها اثر فارسی ابوریحان بیرونی کتاب التفهیم است. برخی معتقدند مشخص نیست که متن عربی کتاب التفهیم ترجمه متن فارسی است یا بالعکس.

درباره خط عربی: در کتاب الصیدنه می‌نویسد: یک یونانی به ولایت ما گذر کرد و من پیش او می‌رفتم و نام‌ ها ی میوه‌ها، تخم‌ها، گیاه‌ها و دانه‌ها را به زبان یونانی می‌پرسیدم و می‌نوشتم؛ ولی خط عربی آفت بزرگی دارد و آن همانندی واتها به همدیگر و ضرورت تمایز با نقطه و اعراب و علامات است که اگر آن‌ها را ننویسند، معنی مبهم می‌شود. اگر این آفت نبود، کتاب‌های ترجمه شده به عربی از قبیل دیسقوریدس و جالینوس و غیره کافی بود؛ ولی اکنون اعتمادی بر آن‌ها نیست.

درباره زبان فارسی: در کتاب «الصیدنه» می‌نویسد:

چنان‌که علمی به زبان خوارزمی که مطلوب من است جاودانه شود، بی‌گانه در آید. پس به زبان‌های عربی و فارسی پرداختم، در هریک از آن‌ها تازه واردم، به زحمت آن‌ها را آموختم، اما نزد من دشنام دادن به زبان عربی خوش تر از ستایش به زبان فارسی است، درستی سخنانم را کسی در می‌یابد که یک کتاب علمی نقل شده به فارسی را بررسی کند، همین که زرق وبرقش ناپدید شد معنایش در سایه قرار می‌گیرد،سیمایش تار می‌ شود واستفاده از آن از میان می‌رود زیرا این زبان فقط برای داستان‌های خسروانی و قصه‌های شب مناسب است.

در ارتباط با دین اسلام می‌نویسد: دین ما و دولت به لحاظ گذشته خود عربی است. [آنها] توأمان اند که بر فراز یکی از آنها نیروی الهی در اهتزاز است و بر فراز دیگری دست آسمانی [گسترده‌است]. بارها طوایف گوناگون از زیردستان به‌ویژه گیلانیان و دیلمیان گرد هم آمدند تا جامه توحش به دولت بپوشند اما آرزوی آنها برآورده نشد. روزانه پنج بار تا اذان در گوش‌هایشان به صدا در می‌آید، صف اندر صف پشت سر امامان به نماز [می‌ایستند] و قرآن عربی کریم را می‌خوانند. در مسجدها پارسایی را به این زبان [عربی] برایشان موعظه می‌کنند- «[گسترده] بمانند بر دست‌ها و دهن»، ریسمان اسلام پاره نشود و دژ آن ویران نگردد.

آثار: تحقیق ماللهند، قانون مسعودی، التفهیم لاوایل صناعه التنجیم، الجماهر معرفعه الجواهر، اسیعاب الوجوه الممکنه فی صنعه الاصطرلاب، قره الزیجات.

در ایران، زادروز ابوریحان بیرونی را به‌عنوان روز مهندس نقشه‌بردار گرامی می‌دارند.

انتهای پیام/

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: